اختلاف رهبری با مراجع در رویت هلال ماه رمضان/ گلایه رهبری از رسانه ها و گرانی ها

روزنوشتهای آیت الله هاشمی رفسنجانی، ۲۹ آذر ۱۳۷۷

با اینکه دو روز است که در بسیارى از کشورهای اسلامى، ماه مبارک رمضان است -از پریروز در عربستان و اکثریت کشورها و از امروز بقیه- امروز دفتر رهبرى اعلان کرد که هنوز رؤیت هلال رمضان در ایران، براى رهبرى ثابت نشده و امروز آخر ماه شعبان است. آقاى [مصطفی] میرسلیم هم متن تحقیقى را ارسال کرده بود و ادعا داشت، امروز تحقیقا هلال قابل رؤیت نیست.

اخبار مربوط به توقف حملات نظامى، خیلى‌ها را خوشحال و خیلى‌ها را متعجب‌ کرده. از رفتار آمریکا و انگلیس، با توجه به تصریحات قبلى‌شان، در خصوص ادامه حمله در ماه رمضان و تا سقوط صدام. عراق هم پیروزمندانه اعلان کرده که بازرسى تمام شده و دیگر بازرسان را نمى‌پذیرد و باید تحریم‌ها رفع شود. آمریکا و انگلیس، اعلان کرده‌اند که بازرسى‌ها جدى‌تر مى‌شود و اگر عراق نپذیرد، تحریم‌ها تشدید مى‌شود و ممکن است حملات تجدید شود.

[آقای ایساکا امباکی]، سفیر جدید سنگال آمد. پیام دوستى آقاى عبدو دیوف، [رییس‌جمهور سنگال] و شیخ سرین [مختار امباکى]، رییس فرقه مُریدیه را آورد. گفت، فرزند برادر شیخ است و شیخ با تشکر از سفر من به شهر طوبا در سنگال که مقر طایفه آنها است، از من خواسته بود که سفیر را حمایت کنم.

آقاى [سیدمحمد] جهرمى از دبیرخانه [مجمع تشخیص مصلحت نظام] آمد. در مورد دستورهاى مجمع مذاکره شد. در مورد انتخابات شوراها، براى نامزد شدن در تهران، مشورت کرد. مى‌خواست که کمک‌کنم، [حزب] کارگزاران، لیست مستقل بدهند و با چپى‌ها ائتلاف نکنند. آقاى [محمد] غرضى آمد. در مورد انتخابات شوراها و از اشتباه جناح راست در سال‌هاى گذشته و امروز، مطالبى داشت.

عصر در دفترم کار کردم. خبر رسید که آقایان [محمد] فاضل لنکرانى و [حسین] نورى همدانى، [از مراجع تقلید] در قم، اعلان کرده‌اند که امروز ماه رمضان است؛ با توجه به حکم رهبرى، مشکل بزرگى است. در گزارش‌ها بود که دیروز و دیشب، پس از پخش خبر پیروزى ایران در فوتبال آسیا در تایلند، در بسیارى از شهرها، تظاهرات طبیعى جشن‌گونه بوده و در چند شهر از جمله همدان و اصفهان، جمعى از جوانان با پلیس برخورد داشته‌اند و خرابکارى کرده‌اند و شعار علیه نظام داده شده است.

شب میهمان رهبرى بودم. ایشان هم امروز برایشان ثابت شده که رمضان است و اعلامیه جدید دادند که فردا دوم رمضان است که بسیار بد است، ولى گویا چاره‌اى نیست. آقاى [علی‌اصغر] حجازى، متن بیانیه دوم را براى تأیید رهبرى آورد. گفتم، اقدام بى‌سابقه‌اى است و اگر هم نشود، مورد بحث زیاد خواهد بود.

سپس درباره جنگ عراق و کار غیرقابل توجیه آمریکا و انگلیس مذاکره‌ کردیم که چگونه خودسرانه، چهار شب کشورى را بمباران کردند و بدون رسیدن به اهداف، متوقف کردند و عملا ادعاى مربوط بودن به استیضاح را تأیید کردند و لابد موج تمسخر و اعتراض در پى خواهد بود. آیت‌الله خامنه‌اى گفتند، در صورت روى‌ کار آمدن ال‌گور، [معاون رییس‌جمهور آمریکا]، سیاست آمریکا نسبت به ایران خشن‌تر مى‌شود؛ چون او ضد ایران و طرفدار افراطى اسراییل است.

درباره جلسه آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [رییس‌جمهور] در دانشگاه شریف صحبت شد. آیت‌الله خامنه‌اى هم آن را مضر مى‌دانند، ولى‌ گفتند از آقاى خاتمى توقع نیست که با دانشجویان برخورد کنند. من گفتم، اعتراضات به آقاى خاتمى، در حد اهانت و هتاکى رسیده و هنوز هم ادامه دارد. با اشاره به حوادث مربوط به تظاهرات جوانان بعد از پیروزى تیم فوتبال و مسایل دانشگاه‌ها و وضع روزنامه‌ها و مشکلات اقتصادى، اعلان نگرانی کردم و ایشان ضمن قبول مشکلات، به اندازه من نگران نیستند، ولى از وضع روزنامه‌ها و گرانى‌هاى زیاد ناراحت‌اند و از روزنامه زن هم به خاطر تندروى در مسایل مربوط به قتل‌ها ناراحت‌اند و از من خواستند، به فائزه تذکر بدهم و نیز از روزنامه ایران و هم خبرگزارى [ایرنا]، بیشتر ناراحت‌اند. در مورد متن مربوط به شوراى ویژه که به عنوان معضل به مجمع ارسال کرده‌اند، صحبت شد. ایشان افطار مختصرى‌ کرده بودند؛ با هم شام پلوماهى خوردیم.

به خانه آمدم. فاطى و یاسر و مریم و لیلى آمدند. مقدارى با لیلى سرگرم بودم. یاسر، درباره عکس‌هاى مناسبى‌که براى‌ کتاب خاطرات سال 1360 تهیه‌ کرده، توضیحاتى داد. فاطى براى سحری من و کاظم [مرعشی، برادر همسرم]، پلومرغ تهیه نمود و رفت.

تاریخ درج مطلب: جمعه، ۳ دی، ۱۴۰۰ ۲:۵۶ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *