اپیزود تلخ و شیرین دکتر چمران

نصرالله محمودزاده، نویسنده و محقق دفاع مقدس، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

سکانس اول- سی‌ویکم خرداد ۱۳۶۰
صحن علنی مجلس شورای اسلامی:
ساعت ۸ صبح: نمایندگان وارد صحن شده و روی میزهای خود یک بولتن داخلی علیه چمران توجه‌شان را به خود جلب کرد.
به دقت آن بولتن را خوانده و با تعجب به همدیگر خیره شدند.
«دکتر چمران یک لبیرال، دارای همسری بی‌حجاب و آمریکایی»
ساعت ۱۱/۴۵ صبح: نمایندگان همچنان آن بولتن را مرور می‌کنند… و نگاه‌های مشکوک به یکدیگر بیشتر می‌شود.

سکانس دوم- سی‌ویکم خرداد ۱۳۶۰
اهواز- ستاد جنگ‌های نامنظم:
سحرگاه: خبر آمد چند تن از یاران چمران در دهلاویه به شهادت رسیدند.
ساعت ۸ صبح، سوسنگرد: چمران راهی جبهه دهلاویه شد.
ساعت ۱۱ صبح، دهلاویه خط مقدم جبهه:
چمران در پشت خاکریز موقعیت دشمن را ارزیابی کرد. شدت آتش خمپاره قربانی‏های دیگری نیز گرفت.
ساعت ۱۱/۴۵ ؛ چمران دستور داد رزمندگان به سرعت از کنارش متفرق شوند و از او فاصله بگیرند، ولی نگفت چرا!!!
ساعت۱۲، اذان ظهر، خاکریز خط مقدم؛ گلوله خمپاره دشمن شدت یافت. ناگهان در اثر انفجار خمپاره، چند ترکش مذاب سینه چمران را شکافت و در خون خود غلطید.
ساعت ۱۲/۳۰، انتقال پیکر نیمه‌جان چمران به بیمارستان سوسنگرد.
ساعت۱۲/۴۵، مسیر سوسنگرد- اهواز
پیام خداوند به چمران: بگذار و بگذر
پاسخ آرام و دل‌نشین چمران به خداوند:
«ارجعی الی ربک، راضیه مرضیه»

سکانس آخر- ساعت ۱۳ : مجلس:
یکی شتابان وارد صحن شد و فریاد زد؛
« دکتر چمران شهید شد»
چند نفر آن بولتن را از روی میز نمایندگان جمع کردند.
(مجلس در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ برای همیشه شرمنده تاریخ انقلاب شد.)

زیر نویس: سحرگاه ۱۹ رمضان سال ۴۰ هجری، مولا علی را در محراب مسجد کوفه به شهادت رساندند.
مردم کوفه متعجب پرسیدند؛ مگر علی نماز هم می‌خواند که در محراب کشته شود؟

بله، رسم روزگار چنین است.

تاریخ درج مطلب: سه شنبه، ۳۱ خرداد، ۱۴۰۱ ۱۱:۰۵ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات شهدا و دفاع مقدس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *