بریدن دم شیر از ملی شدن صنعت نفت تا ملی شدن کانال سوئز
ضیاء مصباح به مناسبت 14 اسفند 1261، سالروز تولد دکتر مصدق نوشت: زمانی که «کانال سوئز» را رهبر مصر «ملى» اعلام میدارد دو کشور انگلیس، فرانسه و رژیم صهیونیستی در سال 1956 به آن کشور حمله نظامى مى کنند که با مقاومت شدید ملت و ساکنان پورت سعید مواجه و نهایتا به شکست مصر میانجامد و متعاقب آن با میانجی گرى آمریکا و سازمان ملل، کنفرانس صلح در یالتا برگزار مى شود.
«آنتونی ایدین» در حاشیه این کنفرانس خطاب به ناصر میگوید:
سروان در میدانى که انگلستان شیر است با دم شیر بازی مکن!
عبدالناصر رهبر فقید مصر در جواب ایدن این جمله را مى گوید که در اولین صفحه کتاب وى بنام «بریدن دم شیر» چاپ شده:
کدام شیر؟! با ملى کردن کانال سوئز، من دم این شیر (انگلیس) را بریدم و وقتى درحال بریدن دمش بودم هیچ تکانى نمیخورد! نگاهش که کردم دیدم این شیر از قبل مرده است، استاد بزرگ من «دکتر محمد مصدق» با ملى کردن نفت ایران چند سال قبل این شیر را کشته و دندانهایش را هم کشیده بود و من فقط دم یک شیر مرده بىدندان را بریدم.
براى تجلیل از کار ملى کردن «کانال سوئز» و رهبر ملى کردن نفت ایران «دکتر مصدق» یکى از بزرگترین خیابانهاى قاهره بنام آن وطندوست پرآوازه نامگذارى شد و بیش از 62 سال است که هیچکس نتوانست نام این خیابان را عوض کند و هنوز حتی در سیستم امنیتی جدید حاکم بر این دیار نام «مصدق» زینت بخش زیباترین خیابان قاهره میباشد.
«جواهر لعل نهرو» که پس از «مهاتما گاندی» محبوبترین و نامدارترین رهبر ضد استعماری هند شمرده میشود نیز، از پیروان مکتب «عدم تعهد» دکتر مصدق بود.
نهرو کرارا خدمات دکتر مصدق را به کشورهای غیر متعهد میستود و او را کرارا پیشگام مبارزه برای غرور ملّی و آزادی و شرافت نامید.
بههنگامی که در تهران مهمان دولت بود و نامه از طرف نهضت ملی راجع به فشار و اختناق عمومی و حبس دکتر مصدق و قتل دکتر فاطمی تسلیم او شد، وی این موضوع را با شاه در میان میگذارد.
شاه در جواب میگوید: این افراد بر علیه حکومت قیام کردند، خود شما هم به همین جرم به زندان رفتید! نهرو پاسخ میدهد: زندانبان من انگلیسیها بودند ولی مردم هند، زندان من و گاندی را گلباران کردند. اما زندانبان نخست وزیر ملی کننده نفت، شما هستید!
یک فرد سیاسی در سال ۱۳۵۷ در بزرگداشت زادروز مصدق میگوید: به اعتقاد من برخی از انسانها در تاریخ منزلتی خاص پیدا میکنند و زادروزشان به عنوان بزرگترین یادآور زندگی، برای نسلهای بعد احترام آمیز و جاودانه میشود. گروه اندکی از این انسانهای تاریخ ساخته تاریخ ساز، گویی در زندگی و فراگرد اجتماعی آن، چندین بار تولد یافتهاند و راه و روش آنان با نبودشان فراموش شدنی نیست، یعنی چندین حرکت و دگرگونی در روزگار خود پدید آوردهاند که بزرگی و اثربخشی و چمشگیری آن، کمتر از نخستین تولد نبوده.