روایت آیت الله بهجت از مناظره ای بین علمای شیعه و سنی؛ مناظره آلوسی و مظفر.
در بغداد، مجلس مناظرهای بین علمای فرقههای اسلامی تشکیل دادند. از علمای عامّه آلوسی، عالم بزرگ سنیها، و از علمای شیعه مرحوم مظفر۱ در مجلسی حضور داشتند وَ المَجلِسُ غاصّ بِأَهلهِ (مجلس از شیعه و سنی پر بود). آلوسی به نمایندگی از عامه، رو کرد به شیخ مظفر رحمهاللّه و گفت: «شیخَنا، مَسأَلَهٌ» اجازه میدهید سؤال کنم؟ مرحوم مظفر فرمود: سؤال کن. آلوسی پرسید: «ما تَقُولُونَ فی أَمْر النَّبِی(ص) أَبابَکرٍ بِالصَّلاهِ بِالْقَوْمِ؟؛ [نظرت] درباره دستور پیامبراکرم به ابوبکر که [به جای خود] برای مردم نماز جماعت بخواند، چیست؟».
اگر مرحوم مظفر در جواب میگفت: سند این سخن ضعیف است، یا دلالت بر خلافت ندارد، از هرجهت آلوسی او را میپیچاند و بالاخره جواب روشن نمیشد و به نظر میرسید که حق با آنها است، ولی مرحوم مظفر بدون تأمل و درنگ فرمود: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیهْجُرُ؛ قطعاً این مرد هذیان میگوید!».۲
واقعاً، این جواب در اینجا معجزه است. آلوسی نتوانست نفس بکشد و حرفی بزند، لذا خاموش شد: فَکأَنَّما أُلْقِمَ حَجَراً! (گویی سنگ در دهان او انداختند!) و با همین سؤال و جواب، ختم جلسه اعلام شد! آلوسی با اینکه اهل فضل است و در کتاب تفسیر خود، مطالب معقولی ذکر میکند ولی وقتی به مسئله امامت میرسد، گویی همان شخص فاضل نیست و حرفهای رکیک و عامیانه میزند!
۱. شیخ محمدحسن مظفر، صاحب کتاب «دلائلالصدق».
۲. پاسخ عمربنخطاب هنگامی که پیامبر درخواست قلم و دوات کرد؛ نهجالحق، ص۳۳۲؛ کشفالیقین، ص۴۷۲؛ الطرائف، ج۲، ص۴۳۲؛ بحارالانوار، ج۳۰، ص۵۳۵.
منبع: پایگاه حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت