شعر وقتی آمد، دیگر نباید جلویش را گرفت!
ادبیات ایران به غیر از متون دانشگاهی و تحصیلی، کاربردی عمومی تر دارد و آن حضور در زندگی مردم است. شیرین زبانیهایی که در متون و نامه های اداری و سیاسی گذشتگان به جامانده نمونه ای از این حضور پررنگ ادبیات در میان مردم است. یکی از این ظرایف زبانی و خوش بیانی ها بر میگردد به ماجرای رد شدن درخواست ترفیع یکی از قضات دادگستری توسط رئیس دیوان عالی و رئیس مجمع انتظامی قضات یعنی شیخ محمد عبده. مردی که دارای قدرت قضایی و فقهی قوی ای در ایران بود. احمد بختیاری، قاضی مردود شده، نامه ای کنایه آمیز به او می نویسد و اعتراضش را در قالب شعری بیان می کند.