عشق و افتخار؛ خاطره ای منتشر نشده و ماندگار از خلبانِ فقیدِ زنِ نیروی دریایی آمریکا، «کاراهولتگرین»!

سال 1991 در جنگ اول خلیج فارس، درگیری در اوج خودش بود که دستور ماموریت برایم صادر شد، خیلی سریع با کابین دومم سرگرد توماس مسئول رادار هواپیما به سمت هواپیمای خودمان روی عرشه، اف 14 دی به شماره 3265 رفتیم، (سرگرد هولتگرین خلبانِ زنِ فقید، بعدها در همین هواپیما کشته شد) سریع «تیک آف»(1) کردیم به سمت بصره هدایت شدیم و بعد از یک درگیری مختصر به سمت ناو برمی‌گشتیم که صدای آژیرهای اخطارِ هیدرولیک هواپیمای تامکت بلندشد‏‎!
‎دقایق زیادی با مهندسان و کارشناسان مستقر در ناو به رایزنی از پشت بیسیم و در ارتفاع 12000 پایی پرداختیم؛ هر یک از آنها سعی را برای دادن راهکار برای برطرف کردن نقص فنی هواپیما کردند ولی ما همچنان بدون نتیجه و مستاصل به حرفهای مختلف روی فرکانس اورژانسی بیسیم گوش می‌دادیم‎.
‎حتی خلبان‌های قدیمی مستقر در پایگاه عربستان که در پرواز با تامکت (‎ (F14‎تجربه داشتند با نگرانی انواع راهنمایی‌های ناکارآمد رو کردند ولی با دیدن عقربه سوخت و نداشتن هیدرولیک، جهت نزدیک شدن به تانکر آماده بودیم که دستور «اجکت»(2) را در یک منطقه امن صادر کنند. ‏
صداها یکی یکی قطع شد اما در همین حین صدایی آرام و متین با لهجه تگزاسی، به من وقت بخیر گفت‎.
‎جناب سرگرد، خلبانِ تامکت به گوشی؟‏
گفتم بله‎.
‎خیلی آرام گفت حواست رو به من جمع کن؛ چه قدر سوخت داری؟
گفتم حدوداً تا 11 دقیقه‎.
‎گفت دو موتور در حالت آوانسن و… تک تک چک لیست را مرور کرد و در آخر حرف عجیبی زد که در هیچ کتابی نوشته نشده بود‏‎.
‎گفت چرخ‌هات را باز کن و موتورهات را روی ساسات کامل بذار‏‎.
‎من و توماس این پیشنهاد برایمان عجیب بود ولی چون چاره‌ای نداشتیم و هواپیما رو از دست رفته می‌دونستیم مو به مو بهش گوش دادیم. رادار ناو هم که صدامون رو می‌شنید منتظر بود که این تلاش هم تموم بشه و دستور ترک هواپیما را بده‏‎…
‎دوباره آن صدای آروم گفت‏‎:
‎حالا با توکل به خدا با حداکثر سرعت به پایین شیرجه بزن‎!
‎من که در حال اجرای فرمان بودم باهاش شمردم یک دو سه چهار ارتفاع 10، 9، 8 و در ارتفاع 4000 پایی ناگهان گفت به حالت ایستا و مانور «دکا کج»(3) بشو… کردم، بعد با همان صدای آرام گفت عقربه هیدرولیکت را نگاه کن‏‎.
‎سرگرد! خدای من! روی حداکثر توان بود! انگاراین هواپیما هیچ مشکلی نداشت‏‎..
‎سریعا با ناباوری به رادار ناو گفتم من دارم می‌آیم برای نشستن و افسر رادار با حیرت گفت: راجرررر… و نشستم‏‎.
‎خدمه همگی دورم جمع شدند! بعد از لختی آرامش به مسئول هدایت عملیات گفتم آن مهندس یا خلبان جادوگری که من رو هدایت کرد کیه؟ الان کجاست؟ در عربستانه یا ناو خودمون یا از مرکز (آمریکا) هدایتم کرد؟
سرهنگ برایان با خیره شدن به زمین و صدای لرزان به شمال و افق دریا اشاره کرد و گفت نمیتونی ازش تشکرکنی!… من به‌جای تو ازش تشکر کردم؛ چون اون الان اونجاست‎..
‎من به شمال خلیج فارس در امتداد انگشت اشاره سرهنگ نگاه کردم و گفتم کجا؟! و سرهنگ گفت ایران‎.
‎من که هنوز متوجه منظور سرهنگ نشده بودم، دوباره گفتم تو ایران چه‌کار می‌کنه؟ کیه؟ و سرهنگ نفسی کشید و گفت آخه ایرانیه‎..
‎او خلبان تامکته که از پایگاه بوشهر در حال گشت زنی بر روی جزیره خارک بود، صدای بیسیم تو رو شنید و اومد روی خط تا کمکت کنه.
‎دوباره با ناباوری پرسیدم آخه لهجه‌اش تگزاسی بود! گفت آره، 21 سال قبل در پایگاه آموزش تگزاس با هم بودیم؛ اسمش اسدالله عادلی(4) است! کاپیتان خلبان، اسدالله عادلی و من با صدای لرزان تکرار کردم کاپیتان عادلی‎…
‎چند روز بعد نیروی دریایی ایالات متحده به صورت غیر رسمی از نیروی هوایی ایران و سرهنگ شجاع خلبان و قهرمان جنگ ایران و عراق، تیمسار عادلی فعلی، مراتب تشکر و قدردانیش رو اعلام کرد‎. آمریکایی‌ها هیچ وقت عیب تامکت 3265 را که عادلی در هوا و از فاصله 400 مایلی تشخیص داده بود، آن هم فقط با شنود بیسیم، نفهمیدند، تا نهایتاً در یک گردش مرگبار به چپ، موجب مرگ خانم سرگرد شد‏‎.
‎درحال حاضر تیمسار عادلی پس از بازنشستگی در کانادا زندگی می‌کند و مادر خلبان کارا هولتگرین، سال 2011، چندین سال پس از مرگ دخترش به دیدار عادلی رفت و از قول دخترش کارا به عادلی گفت: کاپیتان! دخترم می‌گفت زیباترین، زندگی بخش ترین، مطمئن‌ترین صدای عمرم را در آن چند دقیقه‌ای که با خلبان دلاور ایرانی حرف می‌زدم، شنیدم‎.
‎ای کاش روزی بیاید حتی به صورت غیر رسمی با او پروازکنم‎.


ـــــــــــــــــــــــ
پانویس‌ها:
1ـ Take off به معنای پریدن هواپیما است.
2ـ Eject به معنای بیرون پریدن خلبان از هواپیمای در حال پرواز است که معمولاً با خطر همراه است.
3ـ این مانور شبیه مانور 8 در آسمان است که اگر به صورت افقی و کامل انجام شود به آن مانور 8 تنبل (Lazy 8) می‌گویند و اگر به صورت ناقص انجام شود با نام «دکا کج» معروف است. در این مانور هواپیما در ابتدا در حالت شتاب جاذبه و سپس در حالت بدون شتاب جاذبه قرار می‌گیرد که کمک می‌کند به پایین آمدن چرخ و به طور تجربی آن گونه که خلبان عادلی گفته معمولاً سبب احیای هیدرولیک می‌شود.
4ـ کاپیتان اسدالله عادلی، از متبحرترین خلبانان جنگنده تامکت (F14) است که در روزهای نخستین جنگ ایران و عراق، به همراه خلبان کابین عقب (محمد مسبوق) 3 فروند میگ 23 عراقی که در حالت بسیار نزدیک به هم بر فراز جزیره خارک پرواز می‌کردند، با شلیک یک فروند موشک فونیکس ساقط کرد. او دارای رکورد جهانی ساقط کردن 3 جنگنده با یک موشک است.
***
این خاطره پس از تأیید محتوای آن توسط نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منتشر شد. عکس‌ها توسط نیروی هوایی در اختیار قرار گرفت.

منبع:

برای دسترسی به این محتوا لازم هست که اشتراک خریداری کنید یا اگر اشتراک دارید از این لینک وارد شوید.

تاریخ درج مطلب: شنبه، ۱ مهر، ۱۳۹۶ ۵:۴۸ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *