نزدیکترین دشمن، خائن ترین دوست!
“عبدالحلیم خدام” متولد 1311 (1932 میلادی) شهر بانیاس سوریه، بیش از 40 سال، نزدیکترین دوست، همرزم و معاون اول حافظ اسد رئیس جمهوری سوریه بود.
حافظ اسد به خدام شدیدا اعتماد و اطمینان داشت و از او به عنوان مورد اطمینان ترین دوست و سیاستمدار یاد می کرد و همواره از مشورتها و کمکهای وی بهره می برد. چرا که به اعتقاد حافظ اسد، عبدالحلیم خدام خود و خانواده خویش را کاملا وقف کشور سوریه و حکومت آن کرده بود و از دریغ جان و مال برای رهبر آن ابایی نداشت!
و این تصویری بود که خدام بیش از چهل سال از خود و خانواده اش در مقابل دیدگان اسد و ملت سوریه ساخته بود.
خدام چنان به حافظ اسد نزدیک بود و آن قدر نسبت به او ابراز وفاداری نشان داده بود که از وی به عنوان “الحرس القدیم” (محافظ قدیمی) یاد می شد.
طی چهل سال همراهی خدام با دولت سوریه، همواره نقش اصلی او در مهمترین حوادث و بحرانها به چشم می خورد. و این بر اعتماد حافظ اسد به او می افزود. خدام در حکومت سوریه جایگاه ویژه ای داشت و مسائل مهمی چون فعالیت امنیتی نظامی و حضور ارتش سوریه در لبنان، مستقیم زیر نظر او انجام می شد.
در بحرانهایی همچون بسیاری حوادث لبنان و … که بعدها برای سوریه مشکل ساز شد، همواره ردی از عبدالحلیم خدام به چشم می خورد. بحرانهایی چون سرکوب تظاهرات مخالفین در شهر “حما” در سال 1361، حوادث و حملات تروریستی و انفجارها در لبنان، ترور مخالفین دولت سوریه در داخل و خارج کشور و … همان اتفاقات و توطئه ها بود که بعدها دستاویز کشورهای غربی و عربی برای مقابله با حکومت سوریه گردید.
سال 1384 هنگامی که خدام از سوریه گریخت و به آغوش غرب پناهنده شد، اعلام کرد که نه امروز، بلکه از سالیان دور نقش یک نفوذی فعال را در کنار حافظ اسد و در قلب حکومت سوریه ایفا کرده است!
شاید اگر امروز حافظ اسد زنده بود، اصلا باورش نمی شد یار غار و دوست دیرینه اش، دهها سال عامل نفوذی دشمن صهیونیستی و غرب در کنار او بوده تا ضمن بحران آفرینی برای سوریه، سری ترین اطلاعات کشور را نیز با افتخار و شادمانی تحویل دشمنان سوریه بدهد و سرانجام با خوشحالی و لبخند بر لب، به آغوش غرب پناه برده و با افتخار از خیانت و جاسوسی خود به عنوان خدمت به اربابانش یاد کند!
غافل از آنکه برای سیاست بازانی چون عبدالحلیم خدام، پیشتر و بیشتر از آنکه منافع و مصلحت کشور و دین مطرح باشد، منافع خانواده و فرزندان مطرح و هدف بوده است. و همین موضوع آنان را به این عاقبت کشانده که وطن و آرمانهایی را که چه بسا روزگاری برای رسیدن به آن مبارزه کرده و دیگران را نیز تشویق به مبارزه می کردند، فدای مصالح خانوادگی و فرزندان خویش کنند!
چه بسا عبدالحلیم خدام طی دهها سال حضور در مهمترین پست حکومتی سوریه، بخصوص در دهه 60 میلادی که استاندار قنیطره بود و در جنگ با اشغالگران صهیونیست شرکت کرد، در معرض خطرناکترین حملات تروریستی قرار داشت و تا بارها تا مرحله شهادت پیش رفت!
شاید تصور حافظ اسد و دیگر سیاستمداران این بوده که خدام در راه استقلال و شرافت سوریه از بذل جان دریغ ندارد و با افتخار آماده فداکاری در راه وطن خویش است!
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
نویسنده: حمید داودآبادی