پاسخهای شاه به سوالاتی چالشی درباره جشنهای 2500 ساله!

آنچه میخوانید برگرفته از روزنامه «اطلاعات» – ۲۷ مهر ۱۳۵۰ است که مصاحبه مطبوعاتی شاه بعد از جشنهای 2500 ساله را پوشش داده است:

شاهنشاه آریامهر عصر دیروز در کاخ سعدآباد نمایندگان مطبوعات ایران و همچنین نمایندگان رادیو تلویزیون‌ها، مطبوعات و خبرگزاری‌های خارجی را که برای گزارش جریان جشن دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی به ایران آمده‌اند، به حضور پذیرفتند و به سوالات آنان پاسخ گفتند.

آقای مازندی خبرنگار یونایتدپرس در ایران: اعلیحضرتا در مطبوعات خارج بحث خیلی زیادی درباره مخارج جشن شاهنشاهی شده است، مطبوعات نوشته‌اند ملتی که ۳ هزار میلیون دلار بدهکار است چرا باید این خرج‌ها را بکند. ممکن است اعلیحضرت همایونی نظر خودشان را بفرمایند.

این بحثی که راجع به خرج‌ها کرده‌اند، می‌خواهیم ببینیم که اساسش بر چه مبنایی است؟ اگر منظور از خرج‌ها ساختمان است، هتل است یا جاده است یا سیستم‌های مخابراتی است که این در برنامه پنج‌ ساله چهارم ایران پیش‌بینی شده بود و به هر صورت ایران در برنامه پنج ساله چهارمش از تمام هدف‌هایی که در اول برنامه تعیین کرده بود بسیار پا فراتر نهاده است. برنامه پنج ساله ما یک رشد ۹٫۴ درصد پیش‌بینی کرده بود در صورتی که تا به حال رشد ما به قیمت‌های ثابت از ۱۰٫۵ درصد هم بیشتر است یعنی نزدیک به ۱۱ درصد و شاید امسال با وجود به اصطلاح مخارجی که می‌گویید شده است، از هر سال رشد ما بیشتر است. شاید دستور بدهیم که حتی جزئیات مخارجی که می‌گویید، منتشر بشود.

البته می‌دانیم که تمام مخارج آن را افراد ایرانی (بیشترشان صاحب صنایع و تجارت) تامین کردند و اسامی‌شان و مبالغی هم که هر کسی تعهد کرده معلوم است و منتشر شده. شاید تنها خرجی که می‌شود گفت جنبه سرمایه‌گذاری نداشته یا برای توریسم یا برای زیربنای ایران نبوده چند تا مهمانی بوده است که به افتخار میهمانان ایران داده شد. اگر ما می‌خواستیم این میهمان‌های عالی‌قدر را هر کدام در علی‌حده به این مملکت دعوت کنیم به تناسب تعداد میهمانان مخارج تقریبا به همان تناسب اضافه می‌شد. این است که نمی‌دانم کدام فکری از اول این مطلب را در دهان‌ها انداخت و یک عده‌ای هم کورکورانه موضوع را دنبال کردند ولی به فرضی که مطلب صحیح بود و مملکت ایران که می‌گویید ۳ میلیارد دلار مقروض است چرا این خرج را کرده. ممالکی را می‌شناسم (چه فرق می‌کند انسان چه به خارج مقروض باشد چه به داخل، به خصوص اگر پولش ارزش بین‌المللی داشته باشد و قابل تبدیل به پول‌های دیگر باشد) که چند صد میلیارد دلار مقروض هستند و ضمنا مخارج تبلیغاتی شرکت‌های داخلی آن‌ها در سال از چندین میلیارد دلار تجاوز می‌کند، نه جنبه تاریخ است، نه جنبه غرور ملی است، نه هیچ چیز، فقط برای حرفی که خودشان اسمش را «پابلیک ریلیشن» می‌گذارند میلیاردها دلار خرج می‌کنند. آن وقت ایران به حداقل و به قیمت چند میهمانی این معروفیت جهانی را پیدا کرده است؛ پس جواب: بدون اینکه ما بخواهیم به این سوال البته قدری خیرخواهانه (نه از طرف شما مقصودم از طرف کسانی که این سوال را می‌کنند) جواب تند و بی‌اعتنائی بدهیم این توضیحات را به شما بدهم.

خبرنگار استار: گفته شده است که همزمان با مراسم جشن دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی ایران، دولت ایران قصد دارد ۵۰۰۰ زندانی سیاسی را عفو کند. آیا این لایحه تصویب شده است و در این صورت آیا دولت اکنون بیشتر احساس امنیت می‌کند؟

اصولا این موضوع صحیح نیست؛ اولا موضوع عفو زندانیان سیاسی مطرح نبوده چون اصولا ما این اندازه زندانی سیاسی نداریم. موضوع عفو زندانیان عادی بوده مثلا عده‌ای که بدهکار بوده‌اند و نتوانسته‌اند بدهی خود را بپردازند، ما این‌ها را آزاد می‌کنیم.

پس چند زندانی سیاسی مشمول عفو شده‌اند؟

اصولا پاسخ به این سوال دشوار است؛ ولی می‌توانم بگویم که تعداد زندانیان سیاسی ایران درست به اندازه تعداد خائنان این کشور است و درباره معنی کلمه خائن توضیح نمی‌دهیم؛ چون هر فرهنگی نشان می‌دهد که این کلمه به معنای کسی است که می‌خواهد کشورش به وسیله یک قدرت خارجی اداره شود.

[در پاسخ به پرسشی درباره تدابیر امنیتی به عمل آمده در روزهای جشن] ایران مجبور بود تدابیر لازم را برای حفظ سران دولت‌های خارجی به عمل آورد.

خبرنگار آلمانی: اعلیحضرتا رژه‌ای که در تخت‌جمشید برگزار شد بسیار عالی و باشکوه بود و هرگز فراموش نخواهد شد؛ ولی به نظر می‌رسد که تدابیر امنیتی بسیار شدید بود. چرا مردم شیراز نتوانستند مراسم را تماشا کنند؟ و سوال دوم اینکه طبق اخباری که منتشر شده یکی از اتباع ایران یعنی وابسته مطبوعاتی سفارت ایران در کپنهاک به علت اینکه نماینده مطبوعات دانمارک نتوانسته است به ایران بیاید خودکشی کرده است. آیا شاهنشاه در این مورد می‌توانند اظهاری بفرمایند؟

راجع به سوال اول پاسخ می‌دهم که شما خود می‌توانید به هر ترتیبی بخواهید خود پاسخ دهید، آنچه من می‌توانم بگویم این است که شما هرچه دلتان می‌خواهد می‌توانید در این باره مطلب بنویسید و اما درباره سوال دوم قضیه کاملا بر عکس این است؛ نماینده ما بر اثر انزجار از مطالبی که درباره کشور متبوع او نوشته بودند، اقدام به خودکشی کرده است؛ زیرا به عقیده وی بهتر است خودکشی کند تا اینکه توهین نابجایی را که به کشور وی شده است قبول کند.

خبرنگاری دیگر: برای برنامه‌های تشویق توریسم بین‌المللی نسبت به سازمان و تجهیزاتی که در محل جشن برپا شده است، پس از پایان مراسم جشن چه نقشه‌هایی در میان است و به عقیده اعلیحضرت در موازنه پرداخت‌های سال‌های آینده توریسم بین‌المللی چه تاثیری خواهد داشت؟

البته در حال حاضر پیش‌بینی در این مورد به طور دقیق دشوار است؛ ولی ما تصور می‌کنیم که این عملیات تاثیر بسیار مهمی خواهد داشت. به موجب آنچه ما شنیده‌ایم میلیون‌ها نفر در سراسر جهان از طریق تلویزیون ناظر برگزاری مراسم باشکوه بودند. ما یقین داریم که این سازمان و تجهیزات تاثیر بسیار مساعدی بر توریسم خواهد داشت؛ چون کشورهای متعدد دیگری هستند که بدون انجام چنین مراسم تاریخی توانستند صنایع توریستی خود را به اندازه‌ای رشد و توسعه دهند که سطح زندگی آن‌ها در ظرف مدت کوتاهی به حد فوق‌العاده‌ای بالا رفته است. من می‌توانم نام بسیاری از کشورها را ببرم ولی این کشورها بیشتر اروپایی و به ویژه کشورهای ساحل مدیترانه هستند که در جریان سال‌های اخیر موفقیت‌های بزرگی به دست آورده‌اند. جهانگردی بین‌المللی در کشور ما فرصت‌های بزرگی دارد.

نماینده خبرگزاری فرانسه: اعلیحضرتا من نماینده فرانس‌پرس هستم. من به مطلبی اشاره می‌کنم که در مصاحبه آن اعلیحضرت با روزنامه لوموند چاپ شده بود و به موجب آن اعلیحضرت در نظر دارند به محض اینکه والاحضرت ولیعهد به سن بلوغ برسند استعفا دهند. آیا ممکن است در این باره توضیح بیشتری بدهند؟

ابتدا بگویید آیا در صورت چنین کاری راضی خواهید بود آنگاه پاسخ می‌دهم.

خبرنگار فرانس‌پرس: اعلیحضرتا من ایرانی نیستم.

عیب ندارد من می‌خواهم مفهوم این سوال را بدانم.

خبرنگار خبرگزاری فرانسه: این سوال مربوط به اظهاراتی است که در روزنامه لوموند به اعلیحضرت نسبت داده شده است. به موجب این اظهارات آن اعلیحضرت فرمودند که به محض اینکه ولیعهد به سن بلوغ رسید و تحصیلات خود را به پایان رساند اعلیحضرت سلطنت را به ولیعهد واگذار خواهند کرد.

چون این سوال را از من کردید و این سوال جنبه بی‌غرضانه‌ای دارد من به شما پاسخ می‌دهم. این یک اندیشه جدیدی نیست، پدر من هم همین کار را کرده است؛ به این معنی که در سال ۱۹۴۱ چند ماه قبل از اینکه حوادث مربوط به کشور ما رخ دهد می‌خواست مرا بر روی تاج‌و‌تخت ببیند و می‌خواست ببیند من امور مملکت را چگونه اداره می‌کنم و قدم‌های اولیه خود را چگونه برمی‌دارم و به طور غیرمستقیم و در پشت پرده بر کارهای من نظارت می‌کرد و به من مساعدت و مشاورت می‌کرد. این یک امر طبیعی است که من نیز چنین قصدی داشته باشم؛ چون بدین ترتیب امر جانشینی با نرمش انجام می‌گیرد و من فکر می‌کنم که این یک اندیشه خوبی است که چنین کاری بکنیم.

خبرنگاری دیگر: اعلیحضرتا من می‌خواستم نظر آن اعلیحضرت را درباره واکنش مطبوعات سرمایه‌داری سنتی از یک طرف و کشورهای کمونیستی از طرف دیگر بدانم؟ درباره تمامی حوادث و جشن‌ها و درباره کلیه اوضاع کنونی.

در کشورهای کمونیستی ما چیزی به جز تمجید و ستایش نداشته‌ایم و اکثریت آن‌ها می‌گویند که این جشن گرفتن‌ها همان‌قدر که به ما تعلق دارد به آن‌ها نیز متعلق است؛ چون این متعلق به تاریخ جهان است، این تاریخ تمدن است، تاریخ تمدن ایران و تاریخ کمک و سهم تمدن ایران به تمدن جهان و اما مطبوعات کشورهای سرمایه‌داری که شما آن را چنان می‌نامید، نمی‌دانیم چرا اخیرا به ویژه پس از پیروزی اخیر در اوپک، نظر نامساعدی پیدا کرده است. شاید این خصیصه سرمایه‌داری باشد، به هر صورت نمی‌دانم ولی حقیقتا آنچه حقیقت ندارد، آنچه غرض‌آلود است، نمی‌تواند در ما تاثیر داشته باشد؛ زیرا گفتار آن‌ها چه ارزشی برای ما دارد، آنچه اهمیت دارد آن است که ما انجام می‌دهیم.

خبرنگار کانادایی: اعلیحضرتا آیا می‌توانید بفرمایید که از برگزاری کلی جشن‌ها خشنود هستید یا خیر؟

چرا می‌پرسید؟ به طور کلی می‌توانم بگویم از تمام جزئیات راضی هستیم. شما باید از ملت من بپرسید که در این باره چه می‌اندیشند. من تصور می‌کنم که مردم کشور ما به آن افتخار می‌کنند و من باید این سوال را از شما بپرسم که نظر شما درباره این جشن‌ها چیست؟

خبرنگار خارجی: به عقیده آن اعلیحضرت، عواقب بین‌المللی این جشن‌ها چه خواهد بود؟

پاسخ من این است که امیدوارم عواقب این جشن‌ها فرصت خوبی برای تماس‌های بین‌المللی بوده باشد. ملاقات‌ها در محیطی فارغ از هرگونه تشنج و تکلف و در محیطی که به ویژه برای چنین ملاقات‌هایی فراهم شده است به خاطر تکامل و رشد دوستی و تفاهم متقابل بین‌المللی که به نمایندگی روسای دول خود در این جشن‌ها شرکت داشتند صورت گرفت.

آقای پورداد خبرنگار روزنامه اطلاعات: اعلیحضرت در پرسپولیس و تهران ملاقات‌های متعددی با سران کشورهای مختلف داشتند. ممکن است بفرمایید که این ملاقات‌ها در روابط ایران و کشورهای دیگر چه تاثیراتی خواهد داشت؟

البته در ملاقات‌هایی که شد راجع به روابط دوجانبه مسلما صحبت شد؛ ولی چون روابط دوجانبه ما با همه ممالک دنیا تقریبا بسیار خوب است. بیشتر هم ما مصروف ایجاد یک محیط دوستانه‌تری می‌شود و امکان دادن به اینکه روسای ممالکی که لازم بود با همدیگر ملاقات بکنند و حرف‌های مهمی داشتند با هم بزنند. اگر ما موفق شده باشیم که یک چنین تسهیلاتی را در آنجا فراهم کرده باشیم حقیقتا می‌توانیم از خودمان راضی باشیم.

خبرنگار سوئدی: آیا ممکن است شاهنشاه درباره هزینه جشن توضیح دهند؟ به ما ارقام مختلفی از ۲۰۰ میلیون دلار تا دو میلیارد دلار گفته شده است.

قبلا این سوال از من پرسیده شده بود. فقط می‌توانم اضافه کنم که رقم هزینه منتشر خواهد شد و من شخصا فکر نمی‌کنم که هزینه جشن بیش از دو مهمانی که برای مهمانان خود دادیم نخواهد شد و اگر فکر کنید که همین دو مهمانی دو میلیارد دلار خرج داشته باشد؛ بنابراین باید به من بگویید که قیمت یک کیلو نان با یک کیلو گوشت چقدر است و فکر نمی‌کنید که این پول را ما از کجا آورده‌ایم؟

خبرنگار سوئدی: من نمی‌دانم.

شاهنشاه: پس چرا از من سوال می‌کنید؟

خبرنگار کیهان انگلیسی: به نظر آن اعلیحضرت چه ارزش پردوامی این جشن برای مردم ایران می‌تواند داشته باشد؟

از نظر علاقه‌ای که به تاریخ دارم از خود بارها این سوال را کرده‌ام. برای اینکه از جوانب آن اطمینان پیدا کنم فقط می‌توانم بگویم که ایده ما این است که ارزش پردوام این جشن آن باشد که کشوری مانند کشور من که گذشته‌ای پرافتخار داشته است که در ۳۰۰ سال گذشته مشکلات و بدبختی‌های بسیار کشیده، در دو جنگ جهانی به علت ضعف نظامی قلمروی ما اشغال شده و آنچه خواستند با ما کردند و فقط معجزه بود که ما را نجات داد چه در جنگ جهانی اول و چه در جنگ جهانی دوم؛ ولی این جشن نشان داد که اگر کشوری از پا افتاده باشد همیشه برای ملت این امکان هست که با داشتن هدف، بار دیگر روی پای خود بایستد و بر تمام مشکلات فائق آید و با قدرت و امید نه تنها با زمان حال روبه‌رو شود بلکه شالوده آینده بهتر را پی‌ریزی کند.

سیاوش آذری خبرنگار خبرگزاری پارس: شاهنشاها ملت ایران اشتیاق فراوانی داشتند که از نزدیک در جشن‌های شاهنشاهی خودشان شرکت کنند؛ ولی امکانات محدود، این موقعیت را به صورت تماشای جشن از تلویزیون و شنیدن از رادیو و انعکاس در مطبوعات نصیب آن‌ها کرد. آیا شاهنشاه برای این دسته از مردم خود در این مورد خاص پیام ویژه‌ای دارند؟

پیام من این است که ای کاش تمام این مراسم را می‌شد تا دورترین مناطق این مملکت ما می‌بردیم و نشان می‌دادیم. تا جایی که رادیو و تلویزیون امکان داشت، این مراسم به اطلاع یا به دید مردم ایران رسید. یک وضع مخصوصی در ایران هست و آن ارتباط قلبی و روحی است که بین تمام افراد ایران موجود می‌باشد؛ یعنی من حتی این‌طور فکر می‌کنم که احیانا آن چوپان بلوچی و آن کسی که در تهران پای تلویزیون رنگی نشسته بود و مراسم را می‌دید یک ارتباط قلبی هست که این بدون دیدن این مراسم شاید تقریبا همان احساسات در او تولید شده باشد و در عین حال باید از تمام افرادی که در این جشن‌ها زحمت کشیدند، آن‌هایی که اسمشان هست و همه می‌شناسند، مقامی دارند، منزلتی دارند یا در این جشن‌ها مسئولیت‌هایی داشته‌اند که یا به اسمشان آشنا هستید و یا اینکه خودشان در صفوف اول بودند البته از آن‌ها کمال امتنان و رضایت هست و حقیقتا زحمت کشیده‌اند و تشکیلات و ترتیبات را آن‌ها دادند؛ ولی باید به فکر آن‌ کوچکترین افرادی که در این جشن با تمام روح و دل خودشان شرکت کردند هم باشیم و از آن‌ها هم تشکر می‌کنیم که اطلاع دارم در خیلی از ساختمان‌ها در خیلی از بناها شب وقت و بی‌وقت بدون اینکه اجباری باشد، بدون اینکه حتی شاید مزدی بگیرد، اضافه بر کار روزانه‌اش ماند و شاید آن شب را نخوابید و به صبح رسید برای اینکه کارش به موقع تمام شود، حقیقتا از آن‌ها خیلی مشکل است که انسان قدردانی و تشکر کند؛ برای اینکه تمام قیافه‌های ناشناسی هستند که ما هیچ‌وقت این‌ها را نخواهیم شناخت، مثل قیافه‌های ناشناسی که در ۲۸ مرداد ۳۲ شرکت کردند و خودشان را به کشتن دادند و ما هیچ وقت نفهمیدیم این‌ها کی هستند.

امیر طاهری از روزنامه کیهان اینترنشنال: در این هفته همه جا صحبت از روحیه تخت‌جمشید است؛ هم در مقیاس بین‌المللی هم در مقیاس ملی. بیشتر می‌خواستم نظر شاهنشاه را راجع به مقیاس ملی ببینم. این روحیه تخت‌جمشید آیا فعالیت‌های فرهنگی و معنوی ما را بیشتر تاکید خواهد کرد؟ با توجه به اینکه ما در این ده ساله شاید ناچار بودیم که بیشتر به پیشرفت مادی و اقتصادی توجه کنیم.

بدون تردید در روحیه فرهنگی و ملی ما تاثیر بسزایی خواهد داشت. البته دو نتیجه ما باید از این کار بگیریم: یکی اینکه خودمان را گم نکنیم برای انجام هر نوع خدمات و از این همه سربلندی و موفقیت عظیمی که از این جشن‌ها به دست آمد بیخود مغرور نشویم و بدانیم که سرنوشت یک مملکت فقط و فقط با کار روزانه و متوالی و مداوم محقق می‌شود… البته از لحاظ روحی و فرهنگی ما یک بار دیگر خودمان را به خودمان معرفی کردیم و ثابت کردیم؛ ولی این را هم نباید فراموش کنیم که برای انجام هر نوع خدمات فرهنگی، در یک مملکت فقیر کسی که وسایل مادی در اختیارش نباشد این کار برایش میسر نیست کمااینکه آیا آن موزه‌هایی که امروز در تهران است ما چند سال پیش داشتیم؟ فرهنگ ما عوض نشده است، موزه‌ها را با مادیات و ترقیات مادی که ایران کرده توانستیم با وجوهی که در اختیارمان بود بسازیم و به خودمان و دنیا نشان دهیم که در آینده غیر از زحمت و کار استمراری که در شناسایی فرهنگ ملی و تاریخ خودمان باید انجام دهیم یک آن از ترقیات مادی مملکت نباید فروگذار باشیم.

حسین توصیفیان خبرنگار رادیو تلویزیون ملی ایران: شاهنشاها اجتماع پادشاهان و روسای جمهوری در تخت‌جمشید فرصت مغتنمی بود که احیانا سران کشورها تبادل نظرهایی به عمل بیاورند. آیا شاهنشاه فرصت فرمودند که با سران کشورهای هند و پاکستان درباره اختلاف‌های اخیرشان مذاکراتی بفرمایند؟

تمام همِ ما این بود که هر جایی که بتوانیم روح مسالمت‌آمیز و همکاری را برقرار کنیم. البته شاید نشود وارد جزئیات شد؛ ولی مسلما شاید همه هم حرف می‌زنند که همِ ما در این مدت بیشتر مصروف همین قبیل تماس‌ها و سعی و کوشش‌ها بوده است.

خبرنگار دیگر: در این مراسم خبرنگاران و روزنامه‌نگاران تمام کشورها بودند؛ ولی خبرنگاران و مقامات دو کشور که از ایران زیاد دور نیستند، نبودند. علت را توضیح دهید؟

می‌توانم منظور شما را حدس بزنم. با یکی از این دو کشور ما روابط حسن همجواری نداریم؛ ولی در مورد کشور دیگر باید بگویم که ما با روش انعطاف‌ناپذیر آن موافق نیستیم و عقیده ما این است که از لحاظ سیاسی این روش به جایی نخواهد رسید. شاید این‌ها باشد دلایل اینکه شما نمایندگان این دو کشور را اینجا ندیدید.

خبرنگار آمریکایی لیبرتی‌مگزین: سوالی از شاهنشاه شد منتها به زبانی که من نمی‌دانم. می‌خواهم بدانم که آیا اعلیحضرت نظر خود را درباره کنگره ایران‌شناسان که همزمان با جشن‌ها تشکیل شد ابراز فرموده‌اند یا خیر؟

ما برای این کنگره اهمیت بسیار قائل هستیم. ایران‌شناسان مردمی هستند که اگرچه از سرزمین ما بسیار دورند، با علاقه و دلبستگی بسیار خود را وقف کشور ما کرده‌اند. آن‌ها زندگی خود را وقف مطالعه و بررسی تاریخ این کشور کرده‌اند. ما احساس افتخار می‌کنیم که این افراد سرشناس و برجسته جامعه جهانی، برای تمدن گذشته و آنچه ما به دنیا داده‌ایم، اهمیت قائل‌اند؛ منظورم فلسفه و هنر ایران است. بنابراین برای ما دیدن این زنان و مردان برجسته دنیا مسرت بسیار ایجاد کرد. گرچه ما نتوانستیم همه آن‌ها را دعوت کنیم؛ ولی بسیاری از آن‌ها به کشور ما آمدند. من خوشوقتم که آن‌ها را در شیراز ملاقات کردم و آن‌ها اکنون به تهران آمده‌اند. از کوشش‌های آن‌ها سپاسگزاریم و امیدواریم که کوشش‌های آن‌ها به تشریح و روشن کردن پاره‌ای از جنبه‌های فضایل معنوی انسانی کمک کند.

خبرنگار تهران‌ژورنال: مراسم جشن‌های شاهنشاهی کمک بسیاری به شناسایی ایران کرده است. آیا اقدامات دیگری برای شناسایی بیشتر ایران در نظر هست؟

در پاسخ سوالی که قبلا درباره کنگره ایران‌شناسان مطرح شد، مطالبی گفته شد که ممکن است جواب سوال شما باشد؛ شک نیست که ما اقدامات دیگری برای شناسایی بیشتر ایران به جهانیان به عمل خواهیم آورد؛ ولی فقط شما به این موضوع توجه کنید فی‌المثل در شوروی کتاب‌های بسیاری درباره ایران و تاریخ ما چاپ شده است؛ بنابراین به وسیله تحقیقات ایران‌شناسان، بیشتر و بهتر به شناسایی ایران برای مردم جهان کمک خواهد شد.

[درباره گزارش‌ها و رپرتاژهای مطبوعات و تلویزیون‌های خارجی از جشن] اصولا به اخبار بد اهمیت بیشتری داده می‌شود؛ چون اخبار خوب جالب نیست؛ ولی باید بگویم برنامه‌های تلویزیونی جشن بسیار جالب بود، به جز در چند مورد معدود که چیزهایی به خصوص در سوئد نوشته شده و خدا می‌داند که چرا نوشته‌اند. فی‌المثل فکرش را بکنید که نشریه‌ای نوشته است میلیون‌ها دلار خرج جشن شده است. چگونه ممکن است یک نفر سالم چنین سوالی مطرح کند. من می‌توانم مثل‌های دیگری از گزارش‌های بسیار بسیار خلاف واقع بدهم؛ ولی باید این‌ را هم بگویم که ما اعتنایی به این چیزها نداریم. موضوع مهم احساس عقیده‌ای است که مردم من دارند و نیز این نکته که اصول انقلاب ما از دیگران گرفته نشده است، ما خود آن را مطرح کرده‌ایم و نسخه‌ای از کارهای دیگران نیست. این یک کار اصیل است که خودمان انجام داده‌ایم. موفقیت آن موفقیت ماست. اگر ما در مذاکرات نفت موفقیت داشتیم به کمک و مشورت دیگران نبوده بلکه کار خودمان بوده است. اگر در شش، هفت سال گذشته ما از رشدی بیش از ۱۰٫۵ درصد و یا حدود ۱۱ درصد به قیمت ثابت برخوردار شده‌ایم، این نیز کار خودمان بوده است. ما مستشار اقتصادی و یا سیاسی نداریم و کسی نیست که به ما بگوید چه باید کرد و اگر فردا ما صاحب بیشترین رشد اقتصادی جهان شدیم این نیز از همت خودمان خواهد بود و لاغیر.

شک نیست که ما برای دوستی و همکاری کشور خود با کشورهای دیگر اهمیت بسیاری قائلیم که آلمان فدرال در میان آن‌هاست. صادرات شما به کشور من شاید بیش از ده برابر صادرات ما به کشور شما باشد. فقط تصور کنید که ما فردا روابط تجاری خود را با شما قطع کنیم، کدام طرف زیان خواهد دید؟ چون می‌توانیم کالاهای مورد نیاز خود را از کشورهای دیگری بخریم. البته ما به روابط خود با دیگر کشورها علاقه‌مندیم ولی لازم است به این نکته توجه شود که ما به هیچ وجه به مطالب غیرمنصفانه و مغرضانه که علیه ما گفته می‌شود، توجه نداریم و به این‌گونه حرف‌ها اهمیت نمی‌دهیم. ما خواستار دوستی واقعی هستیم و به چنین دوستی‌ای احترام می‌گذاریم. به لطف خداوند ما به پیشرفت ادامه خواهیم داد و با هواداری خارجی یا بدون آن کوشش‌های خود را به ثمر خواهیم رساند و به عصر تمدن بزرگ قدم خواهیم نهاد. ما اعتبار و حیثیت گذشته خود را باز خواهیم یافت و من امیدوارم که بدانید من دچار غرور نیستم. من بسیار متواضعم؛ ولی در عین حال به ملت خود اطمینان کامل دارم و نیز نسبت به سرنوشت کشورم اطمینان دارم.

منصور نودوشنی از مجله دی‌پست: با توجه به اختلافاتی که بین هندوستان و پاکستان وجود دارد و با توجه به اینکه سران دو کشور مهمان عالی‌قدر شاهنشاه آریامهر در مراسم خجسته ۲۵۰۰ ساله در ایران بودند، آیا برای نزدیکی این دو کشور از جانب دولت شاهنشاهی ایران تلاش سیاسی معمول شده یا خواهد شد؟

البته و طبیعی است و این کار دائمی ما خواهد بود. حتی فکر اینکه بین دو مملکت پاکستان همسایه و هندوستان که دوست ماست یک اتفاق ناگواری بیفتد، برای ما تقریبا غیرقابل تصور است برای اینکه غیر از نتیجه دلخراش و ناهموار نتیجه دیگری نمی‌تواند داشته باشد. این است که هر کاری که از دست ما بربیاید و اگر زحمت داشته باشد و یا اقدامات اولیه قرین موفقیت هم نباشد، هیچ وقت ما از این کار دست برنمی‌داریم؛ برای اینکه به مصلحت منطقه و به مصلحت تمام قاره آسیا است.

منبع: تاریخ ایرانی

تاریخ درج مطلب: شنبه، ۲۲ مهر، ۱۳۹۶ ۱۲:۲۴ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *