خاطره ای از علی آباد و حسن آباد راه قم ـ تهران

رسول جعفریان در یادداشتی تلگرامی نوشت:
متن زیر را در یک یادداشت خطی از دوره صدارات میرزا علی اصغر خان اتابک (چه سالی) یافتم. اشاره ای به علی آباد، و آبادی آن در این دوره دارد. یادی هم از حسن آباد و بانی کاروانسرای آن شده است.
ما تقریب سی و پنج سال است که دست کم، در هر هفته، یک یا دو بار تابلوی حسن آباد و علی آباد را می بینیم. البته علی آباد شکوهی را که آن زمان داشته، گویا حالا ندارد و ما اصلا جز یک روستای مخروبه چیزی نمی بینیم.
ای کاش این راه قم تهران، ده برابر این آباد می شد، که امکانش هم هست، اما نمی دانم چرا در این مملکت، حسّ آبادی و میدان دادن به این فعالیت ها، وجود ندارد. تا چند سال پیش فکر می کردیم آیا جایی مثل مهر و ماه یا مهتاب ایجاد شود؟ اما شد و دیدیم چه قدر خوب شد.

این هم متن آن یادداشت:
امروز مهمان شخصی هستیم که از جانب حاجی محمد علی خان، مستأجر علی آباد این جاست که اسمش را فراموش کرده ام. من هم خواب را کنار گذارده، برخاستم چای خوردیم. ناهار هم تدارک خوبی دیده بود. بادنجان سرخ کرده، آبگوش، ماست، کره، یخ هم داشت که در تابستان خیلی مطلوب می شود. خیار، گرمک هم بود. بعد از نهار استراحت کردیم.
عصر هم چایی آوردند، شب هم پلو بسیار خوبی با خورش بادنجان خورده، سوار شدیم. علی آباد از جایی شده که در همه ایران منزلی به این با صفایی وجود ندارد. باغ بسیار خوب دارای هر قسم میوه جات، مهمان خانه، بسیار خوب، خلاصه هر کس آنجا برود، میل به توطن می کند، و با خود می گوید کاش تمام منازل این طور بودند. الحق حضرت صدارت عظمی تاکنون پنجاه شصت هزار تومان مخارج اینجا کرده اند
از علی آباد حرکت کردیم، آمدیم قلعه محمد علی خان پیاده شدیم. چای رو خورده دو ساعتی آنجا مکث کرده، بعد سوار شدیم. روز دیگر یک ساعت از آفتاب گذشته، به کاروانسرای حسن آباد رسیدیم که میرزا حسن خان شوکت تازه ساخته، پیاده شده، رفتیم بالاخانه سردر خوابیدیم. نزدیک ظهر برخاسته، نانی خوردیم. سماوری آتش کردیم. مشغول خوردن چای شدیم. استاد عباسقلی رفت قدری انگور و گرمک برداشت آورد.

منبع: کانال تلگرام رسول جعفریان، @jafarian1964

تاریخ درج مطلب: پنجشنبه، ۲۶ بهمن، ۱۳۹۶ ۶:۲۱ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *