روایتی از سفر زیارتی «شاه عباس صفوی» به مشهد

مشهد مقدس و مضجع شریف حضرت رضا(ع)، مقصد زیارت چهره‌های مختلفی در طول قرون و اعصار مختلف بوده است. از این منظر به دفعات در اسناد و کتاب های مورخان و جهانگردان و جغرافی‌دانانی؛ مانند «استخری» و «مقدسی» و… از این شهر به عنوان مرکزی مهم یاد شده است که مردمان مرارت‌ سفرهایی طولانی را به جان می‌خریدند تا به این مقصد مهم زیارتی برسند.
مسافران این مقصد مقدس از همه قشری بودند، فقیر و غنی و نوکر و شاه. یکی از آن‌هایی که سفرش به مشهد، در تاریخ ماندگار شد؛ «شاه عباس صفوی» بود. او قرن‌ها پیش پایتختش را به قصد زیارت مضجع حضرت رضا(ع) ترک کرد اما این سفر زیارتی او، به تحولات زیادی در مشهد منجر شد:

زائران در خاطرات جهانگردان

خیل مشتاقان و ارادتمندان امام رضا(ع) طی سالیان متمادی که سواره، یا با پای پیاده از اقصی نقاط جهان به مشهد مشرف می‌شدند؛ مورد توجه نویسندگان بوده اند و درباره اهمیت زیارت امام رضا(ع) نوشته‌اند: «مشهد مقدس و مرقد این امام، علی الاطلاق مرجع ایرانیان و مقصد سالکان اکابر و اصاغر آفاق است، طوایف امم و طبقات بنی آدم از اقصای روم و هند، از جمیع مرز و بوم هر ساله، مهاجرت اوطان و مفارقت خلان اختیار کرده و روی توجه به این آستان فرخنده نهاده و مراسم زیارت و طواف به جای می آورند.[1]»
در سده نهم قمری نیز «کلاویخو» جهانگرد اسپانیایی که سفری به مناطق مختلف ایران داشته درباره مشهد و ظرفیت‌های مذهبی و زیارتی آن نوشته است: «مشهد شهر عمده زیارتی هم در این حوالی است و سالانه گروه بیشماری به زیارت آن می آیند. هر زائری که به آن جا رفته باشد، چون بازگردد، همسایگانش نزد او می آیند و لبه قبای او را می بوسند.[2] و به زائرانی که کار زیارت را به پایان برده‌‍‌اند؛ «زیارت قبول» و به آنانی که در آغاز آن هستند؛ «التماس دعا» گفته می‎شود.[3]»
در طول تاریخ زائران زیادی به زیارت امام رضا (ع) آمده واین موضوع دور از دید نویسندگان داخلی و خارجی نبوده است. آرتو کانالی، افسر انگلیسی که در سال 1246ق از مشهد دیدن کرده، آمار سالیانه زائران مشهد را صدهزار نفر تخمین زده است. [4] همچنین برخی از زائران همچون حاجی داوود که از بمبئی به مشهد آمده، با نوشتن خاطرات شان از وضعیت اجتماعی و فرهنگی مشهد یاد کرده اند.

شاهان در مسیر حج فقرا

اهمیت و قداست زیارت موجب شده تا در طول اعصار گذشته، عاشقان و ارادتمندان زیادی با پای پیاده به زیارت قبور ائمه اطهار(ع) و به ویژه مضجع شریف حضرت رضا(ع) مشرف شوند. البته سفرهای زیارتی در گذشته بی مخاطره نبوده و در کنار تحمل گرما و سرما و دشواری راه، بیم راهزنان نیز مسافران پیاده را نگران از امنیت خویش می‌ساخته، با وجود این، همه دشواری‌ها را به جان خریده و به زیارت مشرف می‌شده‌اند. اما راه‌هایی که به مشهد می‌رسد، از گذشته تاکنون، زیر گام‌های مسافران زیادی رفته‌اند، از مردمان عادی بگیرید تا شاهان.
برای نمونه، پادشاهان صفوی سفرهای زیارتی مختلفی به مشهد داشتند. به طوری که سال 913ق. شاه اسماعیل پس از غلبه بر شیبک خان ازبک برای زیارت به مشهد می آید.[5] همچنین شاه طهماسب اول نیز پس از پیروزی بر عبید خان ازبک چندین مرتبه به مشهد مسافرت می کند و به مرقد امام رضا (ع) مشرف می شود و حتی دستور به طلاکاری گنبد مطهر می دهد.[6] سفرهای زیارتی شاه عباس به مشهد از جمله مسافرت هایی است که بازتاب قابل توجهی در آثار دوره صفویه داشته است. این پادشاه صفوی برای ادای نذرش در سال 1010ق. از اصفهان با پای پیاده به مشهد می آید و مقرر می شود که هر کس از امرا و ارکان دولت و ملازمان و مقربان میل زیارت مرقد این امام همام را دارد، سواره مرافقت کند و شاه پیاده رفتن را به احدی تکلیف نمی کند .[7]

پیاده کردم هفتاد حج اکبر

ملاجلال الدین منجم از ستاره شناسان مشهور دوره صفویه بود. وی در عهد خود، به واسطه تسلط بر علوم فلکی و نجوم، شهرتی داشت. از آن مهم‌تر در سفرها و جنگ‌ها و عمده دیگر اوقات، شاه عباس را همراهی می کرد. او شرح سفر زیارتی شاه عباس به مشهد را با جزئیات نگاشته است. او در سفرنامه‌ای که نوشته، این سفر را در زمره وقایع سال 1010ق. مطرح می کند. جالب این جاست، در آن برهه و همزمان با حرکت شاه عباس، طول مسیر بین اصفهان تا مشهد را در اصطلاح طناب می‌کنند تا مسافت دقیق مسافرت مشخص شود. او جایی از سفرنامه‌اش نوشته است: «… و چون نواب کلب آستان علی نذر شرعی فرموده بودند که از مقر سلطنت پیاده به زیارت امام الجن و الانس ابوالحسن علی بن موسی الرضا(ع) بروند، در پنج شنبه پانزدهم ربیع الاول به نذر خود وفا نموده و پیاده متوجه شدند و مقرر فرمودند که این راه را با مهتر سلیمان، با دو کس دیگر طناب زنند تا مسافت هر منزل معلوم شود. هر طناب پنجاه ذرع اصفهان است و هشتاد ذرع شرعی و فرسخی یکصدوپنجاه طناب است. چنان چه فرسخش هفت هزار و پانصد ذرع اصفهان باشد و دوازده هزار ذرع شرعی. معلوم باشد که از اصفهان تا رباط قاضی عماد هشت فرسخ و پنجاه طناب است…»
شاه عباس در طول سفری که با پای پیاده به مشهد دارد، از این وادی‌ها عبور می‌کند: از اصفهان به کاشان می‌رود و بعد از عبور از آران و بیدگل، خوشاب، دشت کن، حوض آقا محمد، پل شوراب، قریه قید، آب باریک، لاسجرد، سرخه، سمنان، چاشته خواران، رباط آهوان، رباط قوشه، ده فاروق سلطان، دامغان، ده ملا، غوریان، میامی، الهاک، مزینان، سبزوار، رباط دودر، کلیدر و نیشابور تا بالاخره به مشهد می‌رسد. در اسناد آمده که فاصله اصفهان تا مشهد مقدس بنا به احتساب همراهان شاه صفوی، صد و نود و نه فرسخ و هشتاد و یک طناب و بیست و پنج ذرع تخمین زده شد. میرزا حسن علی نصرآبادی، شاعر سده یازدهم در باب این سفر شعری سروده و گفته است:
صدقش رفیق و توفیق همراه و هم سفر گشت
برده پیاده پویان چونان که بر فلک خور
تاریخ این سفر خواست از شاه طبع گستاخ
گفتا پیاده کردم هفتاد حج اکبر[8]

ثمرات عمرانی سفر شاه عباس برای مشهد

کاروان زیارتی شاه عباس صفوی پس از طی 28 روز به مشهد می رسند.[9] و پس از ورود به مشهد به زیارت روضه مبارکه مشرف می شوند و پس از آن در چهارباغ مشهد که مقر حاکمان بود اقامت می‌گزینند. روایت‌های تاریخی می‌گویند که شاه عباس طی اقامتش در مشهد، شب تا صبح در حرم به سر می برده و همچون خدام، گاهی جاروکشی می کرده و گاه به روشن کردن و گرفتن گل و شمع و دعا مشغول بوده است و خلاصه هدایای زیادی وقف این آستان مقدس می کند.[10] او همچنین در ماه های رجب، شعبان و رمضان که ایام متبرک و مصادف با زمستان بوده، اوقاتش را در حرم مطهر به طاعت و عبادت می گذرانده است و برای استراحت به چهارباغ می رفته که دولتخانه شاهی بوده است.
البته سفرهای مکرر شاه عباس به مشهد آثار مطلوبی بر عمران و آبادانی این شهر باقی می‌گذارد. چنان که؛ تامین آب مصرفی شهر مشهد، ایجاد خیابان و اقدام به طرح توسعه صحن عتیق را می توان از مهم‌ترین اقدامات شاه عباس در سفرهای زیارتی‌اش برشمرد. رفع مشکل کم آبی مشهد از جمله اقداماتی است که در زمان شاه عباس عملی می‌شود. وی با انتقال آب از چشمه گیلاس و وقف آن، بخشی از آب مصرفی حرم مطهر و شهر مشهد را تامین می کند.
اما با افزایش سفرهای پیاده به مشهد، در اعصار گذشته، اندک‌اندک واقفان نیز ترغیب می‌شوند تا موقوفات خود را به سمت و سوی رفع نیاز زائران سوق دهند. این را می‌شود از اسناد موقوفاتی دریافت که به تهیه کفش و پوستین یا کمک های نقدی و تهیه غذا برای زائران پیاده، در دوره های مختلف تاریخی اختصاص یافته است.
منابع:
[1] . روضه الصفا. محمد بن خاوند شاه میرخواند.ج2. ص52
[2] . سفرنامه کلاویخو. کلاویخو؛ ترجمه مسعود رجب نیا . تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ١٣٧. ص 192
[3] زندگی و سفرهای وامبری: دنباله سیاحت درویش دروغین. ترجمه محمد حسین آریا. تهران: علمی و فرهنگی، 1372، ص269
[4] . تاریخ مشهد الرضا. احمد ماهوان. ص281
[5] عالم آرای شاه اسماعیل. مقدمه و تعلیق اصغر منتظر صاحب. تهران: علمی فرهنگی. 1384. ص346
[6]. عالم آرای عباسی. اسکندربیک ترکمان. تصحیح محمد اسماعیل رضوانی. تهران: دنیای کتاب. 1378. ص203
[7] . تاریخ عالم آرای عباسی. اسکندر بیک ترکمان. ج2.تهران: امیرکبیر. 1382، ص611
[8]. تاریخ عباسی یا روزنامه ملاجلال. ملا جلال الدین منجم. به کوشش سیف ا… وحیدنیا. تهران: وحید 1366ص206 و 207
[9]. سالشمار وقایع مشهد در قرن های پنجم تا سیزدهم. محمدتقی مدرس رضوی؛ به‌کوشش ایرج افشار. مشهد: آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهش های اسلامی، ‎۱۳۷۸. ص89
[10]. زیارت و زائران مشهد الرضا علیه‌السلام (آستان قدس رضوی در دوران قاجار). حسن امیرزاده گرو، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی. 1393. ص119

نویسنده: غلامرضا آذری خاکستر

منبع: پایگاه موسسه فرهنگی خراسان

تاریخ درج مطلب: سه شنبه، ۳۰ آبان، ۱۳۹۶ ۷:۲۷ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *