ماجرای تظاهرات علیه دولت هژیر؛ روزی که خون مردم به زمین ریخت!

این اعتراض ظاهرا روز 27 خرداد 1327 اتفاق افتاد. مردم به رهبری آقای کاشانی، مخالف روی کار آمدن هژیر بودند. عنوان بعضی از پلاکاردها هم این بود: «دولت خائن هژیر، لیاقت اداره مملکت را ندارد.» چند روزی بود که مردم درحال راهپیمایی و اعتراض بودند. اون روز هم جمعیت زیادی در محدوده بازار و پامنار و منزل آ قای کاشانی جمع بودند. در اوایل راهپیمایی مردم من رو گذاشتند روی شونشون. خاقانی قهرمان بوکس ایران، یکی از همین افراد بود. یکی هم حسین امامی بود که هژیر رو کشت. من جلوی جمعیت روی شونه اون ها بودم. پشت سر ما روحانیون و طلبه ها و پشت سر اون ها به ترتیب فدایین اسلام، مجمع مسلمانان مجاهد، بازاری ها و بقیه مردم بودند. شنیدم وقتی ما دم مسجد سپهسالار رسیدیم، تازه انتهای جمعیت از مسجد شاه خارج می شده. ببینید چقدر راه هست. یک چنین جمعیتی. نزدیک میدون بهارستان، سرتیپ دفتری با سه خط نظامی اومد جلو، به ما گفت: کجا می خواهید برید؟
گفتیم: ما می خواهیم بریم مجلس.
گفت: این جمعیت می خواهد بره مجلس؟
گفتم: نه، طبق دستور آیت الله کاشانی پنج نفر می رند مجلس. جمعیت پشت مچلس می ایسته.
گفت:خب، پنج نفر از همین حالا جدا بشند.
گفتم: نخیر، دستور، دستور آقاست.
گفت: من هم دستور دارم از اینچا تکان نخورم. در همین حال و هوا بود که با چوب دستیش زد به پای من. من هم جات خالی، با پا گذاشتم توی سینه اش و خورد زمین. به نظرم اولین «الله اکبر» که تو یه راهپیمایی در ایران گفته شده، همین جا بود. تمام جمعیت یه دفعه فریاد زد: «الله اکبر». لرزه به بدن این ها افتاد. بعد جمعیت خودش حرکت کرد. اول قنداق بعد با سرنیزه و بعد با شلیک گلوله به مردم حمله کردند. سربازها ایستادگی مردم را که دیدند، بالاخره عقب کشیدند. یادمه با سرنیزه به پای خاقانی زدند و هیکل خیلی بزرگی داشت. این خون ها رو گرفت. زد به صورتش. یک قیا فه ای پیدا کرد! چه کرد این هیکل …

راوی: آیت الله سید مرتضی مستجابی

منبعیاران موافق، حمید قزوینی، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، سال ۱۳۹۵، چاپ اول، صفحه 140

تاریخ درج مطلب: جمعه، ۳۰ تیر، ۱۳۹۶ ۱۰:۰۷ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *