جستجوی ریشه های ظلم و ستم صدام در خاطرات کودکی اش!

جان نیکسون، مامور سازمان سیا که وظیفه بازجویی از صدام را به عهده داشته، در کتاب خاطراتش می گوید: در سال هایی که به عنوان تحلیلگر فرهنگی کار می کردم، هیچ تردیدی نداشتم که پدر ناتنی اش [پدر نامتنی صدام] -برادر پدرش و در نتیجه عمویش- نسبت به او ظالم بوده و در جوانی اش او را کتک می زد. این طور فرض می شد که صدام به خاطر فرار از وحشت یاد شده از خانه اش گریخت، و بسیاری از روانشناسان برجسته که او را از راه دور تحلیل کرده بودند معتقد بودند به همین دلیل صدام آدمی ستیزه جو و ظالم بود، و به دلیل ترس به دنبال سلاح هسته ای بود -این زنجیره منطقی همه جا شایع شد ولی نامعقول بود. این دیدگاه در محافل دانشگاهی و اطلاعاتی بسیار شایع بود که مرا بر آن داشت تا در جلسات تخلیه اطلاعاتی توجه سیاستگذاران بلند پایه را به آن جلب کنم.
آنچه صدام به من گفت، فرضیات ما را یکسره دگرگون کرد. او گفت که پدر ناتنی اش را خیلی دوست داشت و او مهربان ترین آدمی بود که می شناخت. صدام گفت این پدر ناتنی اش بود که از او خواست تا خانه را ترک کند، نه به این دلیل که نامهربان بود بلکه چون می دانست در تکریت برای جوانی چون صدام هیچ فرصتی وجود ندارد. صدام به دلیل همین توصیه تا ابدالدهر سپاسگزار اوست. هنگامی که از او درباره گزارش هایی پرسیدم که می گویند پدر ناتنی اش او را آزار می داده و اذیت می کرده، صدام در پاسخ گفت: «این حقیقت ندارد. ابراهیم حسن، خدا رحمتش کند، اگر رازی داشت با من در میان می گذاشت. من برای او از پسرش، ادهم، عزیزتر بودم.»

منبع: بازجویی از صدام، جان نیکسون، ترجمه هوشنگ جیرانی، نشر کتاب پارسه، چاپ سوم، ص 103-104

تاریخ درج مطلب: پنجشنبه، ۹ فروردین، ۱۳۹۷ ۱۲:۴۷ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *