دستور امام برای عدم انتشار مطالبی علیه آیت الله شریعتمداری
مسیح مهاجری، مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی: خاطرهای دیگر از امام نقل میکنم که سعهصدر و وسعت دید امام را نشان میدهد. قطبزاده در قالب حواریون امام با امام از پاریس به ایران آمد ولی بعدها اسناد و مدارکی بدست آمد که او با بعضی سازمانهای جاسوسی متصل بود. اینجا تدارک یک کودتا را دید، بعد از اینکه وزیر خارجه و رئیس سازمان صدا و سیما شد.
آن کودتا هم خیلی کودتای خطرناکی بود. هدف اصلی در آن کودتا جماران، خانه امام و شخص امام بود. با راهنمایی او سرویسهای جاسوسی خارجی و همه چیز آماده شده بود تا آنجا را بمباران کنند و در درجه اول امام را از بین ببرند و آن کسی که بنا بود رهبری کشور را برعهده بگیرد گفتند خوب است یک عالم باشد و مرجع تقلید و برای این کار آقای شریعتمداری را در نظر گرفته بودند.
پس از آنکه کودتا کشف میشود و قطبزاده دستگیر میشود و دو سه تا روحانی هم که با او کار میکردند دستگیر شدند. بعضی از آنها اعدام میشوند و آقای شریعتمداری هم در منزل حبس خانگی میشوند و بعد آقای ریشهری که وزیر اطلاعات بود با او صحبت میکند، آقای شریعتمداری مطالب را بیان میکند و آن صحبتها از تلویزیون پخش شد. در پایان مصاحبه، آقای ری شهری از آقای شریعتمداری پرسیده بود شما مطلب خاصی دارید؟ ایشان گفت: یه خواهش از آقای خمینی دارم که به رسانهها و روزنامهها دستور بدهد علیه من چیزی منتشر نکنند. این خواسته ایشان بود. ما طبق نظر خودمان، جوانی خودمان و انتقاد خودمان، (حدود ۳۰ سال پیش) به حرف ایشان اعتنا نکردیم و همان شب علیه ایشان مقاله نوشتیم.
مدتی نگذشته بود که احمدآقا تماس گرفت و گفت: امام فرمودند به شما بگویم از این لحظه هیچ چیزی علیه آقای شریعتمداری در روزنامه چاپ نکنید. من گفتم همین الان مطلب را فرستادیم چاپخانه که در حال چاپ است. از امام اجازه بگیرید این یکی چاپ شود و از فردا چشم! گفتند من باید از امام بپرسم. دو سه دقیقه بعد تلفن زنگ زد. حاج احمدآقا مجددا تماس گرفت و گفت از امام پرسیدم و ایشان گفتند خیر! از همین امشب. این مطالب را کنار بگذارید و از این لحظه هیچ چیزی علیه آقای شریعتمداری چاپ نشود.
ما جوان بودیم و نمیپسندیدیم این جور گذشتها را نسبت به کسی که علیه انقلاب و شخص امام چنین کاری کرده است. من آن وقت ۳۲-۳۱ ساله بودم ولی واقعا به امام اعتقاد داشتم. با اعتقاد قلبی دستور دادم مطالب را از چاپخانه برگرداندند و مطالب جایگزین شد و منتشر شد.
منبع: تاریخ ایرانی