ماجرای مهاجرت آیت الله موسوی اردبیلی به تهران و سکونت در محله ای بهایی نشین!
آمدن ایشان به قم مربوط به سالها قبل یعنی سال ١٣٢٢ میشود. حاجآقا تعریف میکردند که ١٧ سال داشتند که از اردبیل حرکت کردند و به قم آمدند. چند سالی در قم بودند و بعد به نجف رفتند و حدود سه سال در نجف بودند. اجدادشان از هر دو طرف مادری و پدری همه روحانی بودند و چون ایشان پسر بزرگ بودند و برادری نداشتند، وقتی پدرشان بیمار شد، مجبور شدند برای مراقبت از پدر از نجف برگردند و بعد در قم مستقر شدند تا سال ١٣٣٩. سال ١٣٣٩ به دلیل بیماری که بر ایشان عارض شد، یعنی بیماری تیروئید، به توصیه پزشکان ناچار شدند از قم بروند؛ زیرا آبوهوای قم برای بیماری ایشان مناسب نبود. بنابراین به اردبیل برگشتند تا سال ١٣۴٨. در این مدت، امام نیز در قم جزء مدرسین طرازاول به حساب میآمدند و طبعا در مدتی که پدر در قم بودند، با امام حشرونشر و ارتباط داشتند و در درس مرحوم امام شرکت میکردند. مرحوم پدر میگفتند من در درس اخلاق امام شرکت میکردم. بعد هم که به اردبیل رفتند، امام نیز سر قضایای سالهای ۴١ و ۴٢ تبعید شدند؛ اما ارتباط خود را از طریق نامه کمابیش با امام داشتند تا سال ١٣۴٨ که ایشان بیشتر به خاطر فشارهای ساواک، نتوانستند در اردبیل بمانند؛ زیرا در آن زمان اردبیل محیط کوچکی داشت و فشارآوردن کار سختی نبود. بنابراین پدر ناچار شدند از اردبیل کوچ کنند و به تهران بیایند. البته خودشان تعریف میکردند که من قصد تهران نداشتم، بلکه قصد داشتم به قم برگردم؛ زیرا در آن موقع بیماری برطرف شده بود. نامهای به آیتالله سیدمهدی روحانی (از اعضای فقید خبرگان) نوشتند و خواستند محلی برای ایشان پیدا کنند. مرحوم روحانی جواب داده بود الان تابستان و اینجا گرم است، خبری هم نیست و درسها نیز تعطیل است، من پیشنهاد میکنم شما به تهران بروید؛ چون در تهران مسجد تازهتأسیسی به نام امیرالمؤمنین در منطقه جمالزاده هست که از من خواستهاند به آنجا بروم و امامجماعت آنجا شوم، ولی من نمیتوانم و بهترین گزینه برای اینکه آنجا را اداره کند شما هستید. دلیل هم این بود که در آن زمان منطقه جمالزاده منطقه بهایینشین بود و خیلی از کسانی که آنجا ساکن بودند، بهایی بودند و در همان اثنا مرحوم آقا، کتابی در رد بهاییت نوشته بودند به نام جمال ابهاء. گفته بودند چون شما در این مسائل کار کردهاید و آن منطقه نیز بهایینشین است و مردم نیز برای اینکه جو را بهگونهای تلطیف کنند، مسجد را احداث کرده بودند، قرار شد پدر بهطور موقت در تابستان به آنجا بروند؛ اما این موقترفتن تقریبا ٢٠ سال طول کشید و از سال ۴٨ تا زمانی که انقلاب پیروز شد، در تهران ماندند. از سال ۵٨ تا سال ۶٨ یعنی سال فوت امام، در سمتهای مختلف اجرائی بودند و در سال ۶٨ به قم آمدند.
راوی: علی موسوی اردبیلی، فرزند آیت الله موسوی اردبیلی
منبع: در گفتگو با روزنامه شرق، شماره 3022، چهارشنبه 1396/89/8