متهم دادگاه میکونوس: ۵ سال در انفرادی بودم!
دوشنبه نشست رونمایی از کتابی در انتشارات سوره مهر برگزار شد که حول محور یکی از جنجالیترین پروندههای سیاسی سالهای اخیر بوده است. کاظم دارابی، متهم دادگاه «میکونوس» در این نشست حضور داشت و درباره خاطرات خود در کتاب «نقاشی قهوهخانه» صحبتهای جالبی داشت. البته قبل از اشاره به این صحبتها، درباره دادگاه میکونوس به شکل خلاصه باید گفت ماجرا به سال ١٩٩٢ برمیگردد. زمانی که نیمهشب ١٧ سپتامبر آن سال، دو مرد مسلح با ماسکهایی بر چهره وارد رستورانی یونانی به نام میکونوس در برلین شدند و اتاق پشتی رستوران را به رگبار بستند. این واقعه، صادق شرفکندی، دبیرکل تبعیدی حزب دموکرات کردستان ایران (حزبی که عملا منحل شده بود و کارآیی نداشت) به قتل رسید. البته از همان ابتدا مشخص بود حادثه طوری طراحی شده که پای مقامات ایرانی در این قتل به میان کشیده شود و رسانههای غربی هم فورا به ماجرا دامن زدند و سرویس امنیتی ایران را در این واقعه دخیل دانستند. سهروز بعد دارابی از رهبران فعال اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در ایران و از طرفداران انقلاب اسلامی در آلمان دستگیر شد. سرویسهای اطلاعاتی در آلمان ادعا کردند که سرکرده این عملیات تروریستی دارابی بوده و این نقشه را با هماهنگی مقامات ایران کشیده؛ طرحی توطئهآمیز که برخی رسانههای صهیونیستی هم به آن دامن زدند و در همان زمان واکنش مقامات مختلف در ایران را به دنبال داشت. در مجموع ماجرا به جایی کشید که بعد از گذشت سهسال از دادگاه، دادستان در سال ١٣٧۵ کاظم دارابی را به جرم رهبری این گروه به ١۵سال زندان محکوم کرد. کاظم دارابی بعد از تحمل زندان، سال ١٣٨۶ به ایران آمد و روز دوشنبه در نشست رونمایی از کتاب خاطرات خود با عنوان «نقاشی قهوهخانه» که محسن کاظمی آن را تدوین کرده، درباره آن روزها گفت و جزییات زیادی درباره پرونده دادگاه میکونوس مطرح کرد.
دختر ٣٠سالهام فلج و هنوز در آلمان است
کاظم دارابی در نشست رونمایی از کتابش گفت: «در طول ۱۵ سالی که در زندانهای آلمان بودم، آنها حتی یک توگوشی نیز به من نزدند. مورد شکنجه جسمی قرار نگرفتم، ولی شکنجه روحی شدیدی شدم.» او تأکید کرد: «من حدود ۱۵ سال در زندان بودم که از این ۱۵ سال، ۵ سال آن را در انفرادی بودم. در یکسال اول زندان در موقعیت بسیار بدی قرار داشتم، چنانکه حدود ۱۶ الی ۱۷ کیلوگرم وزنم کم شد.» او در ادامه نشست اشاره کرده بود: «در این ماجرا علاوه بر آلمانیها، معارضان ایرانی از جمله سلطنتطلبها، مجاهدین خلق، منافقین و بنیصدر همه در این چارچوب تلاش کردند به هر وسیلهای که شده است، من محکوم شوم.» او در بخشی دیگر از صحبتهایش گفت: «درحال حاضر دختر ۳۰ ساله من که فلج است، در آلمان است و من هنگامی که در زندان بودم، حتی اجازه نداشتم فرزند ۹ ماهه خود را لمس کنم و این نمونهای از شکنجه روحی است که آنها علیه من اعمال میکردند.» نویسنده خاطرات کاظم دارابی، محسن کاظمی است که یکی از مهمترین روایتگران تاریخ شفاهی در ایران به شمار میرود و از آثارش میتوان به روایت «تاریخ عزتشاهی»، «احمد احمد» و «خاطرات مرضیه حدیدچی دباغ» اشاره کرد. در صفحه ١٩٧ کتاب خاطرات دارابی از قول دادستان آلمانی پرونده آمده است: «بعد از کلی تحقیقات و سندهایی که پیدا کردیم، ما نتوانستیم ثابت کنیم که آقای دارابی پلنر این عملیات است!» حوزه هنری وعده داده که این کتاب را در اسرعوقت به سه زبان آلمانی، عربی و انگلیسی ترجمه کند.
منبع: روزنامه شهروند، شماره ۱۶۱۶