معلم اخلاق چگونه وارد هیئت دولت احمدی نژاد شد؟
آنچه میخوانید بخشی از مصاحبه مرتضی آقاتهرانی، معلم اخلاق کابینه نهم با روزنامه اعتماد است:
در سال 84 به هیات دولت پیوستید و شدید معلم اخلاق کابینه آقای احمدینژاد. آشناییتان با ایشان چطور بود؟
قبلا با آقای احمدینژاد آشنا نبودم فقط در همین حد میدانستم که ایشان شهردار تهران هستند. برای انتخابات ریاستجمهوری هم که نامزد شدند، نخستین بار که ایشان را دیدم، رفسنجان بالای منبر بود. دوران تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری بود و من مشغول سخنرانی در مسجد جامع رفسنجان بودم برای ایشان که آقای احمدینژاد وارد شدند؛ این نخستین دیدار من با ایشان.
وقتی تا قبل از آن ایشان را ندیده بودید، چطور برایشان تبلیغ میکردید؟
شعارهایی که میدادند و اهدافی که بیان کرده بود مورد پسندم بود. آن موقع ایشان را یک آدم انقلابی میدیدم با اینکه حتی خودش را از نزدیک نمیشناختم.
پس تبلیغ با چه هدفی؟
هدفم برای شخص ایشان نبود، نیتم خدایی بود و گفتم کمکی بکنم.
به پیشنهاد خودشان رفتید معلم اخلاق دولت شدید یا کسی شما را معرفی کرد؟
وقتی ایشان در انتخابات ریاستجمهوری رای آوردند، بنده و آقای حقانی رفتیم دیدن ایشان برای اینکه تبریک بگوییم. ایشان گفتند من برای نظام و دولت احساس خطر میکنم و عمده مشکلات که در دولتهاست بد اخلاقی و بیاخلاقی است. گفتند دلم میخواست که شما اگر میتوانید فکری برای این مساله بکنید. اگر نیاز است معلم اخلاق بگذارید. گفتند خودتان مسوولیتش را قبول کنید گفتم نه من کسی نیستم. فشار آوردند. گفتند هفتهای دو روز بیایید گفتم هفتهای دو روز نه، ولی هفتهای یک روز میآیم. وقتی دولت شروع به کار کرد، هر یکشنبه جلسهای میگذاشتیم.
هیچوقت در دولتهای جمهوری اسلامی پیش از آقای احمدینژاد معلم اخلاق در کابینه مرسوم نبود!
نه اصلا نبود. فقط در مقطعی در دولت مرحوم شهید رجایی، آیتالله حائری میرفتند برای شخص ایشان درس اخلاق میدادند. آقای احمدینژاد ولی میگفتند من تنها نیستم و وزیرانم هم هستند. بعد برای وزرا هم که درس اخلاق گذاشتیم، ایشان گفتند خانمها هم احساس نیاز میکنند دو هفته یکبار برای خانمهای وزرا هم یک جلسه میرفتم.
در دولت شاگردهای خوبی داشتید؟
خیلی خوب بودند. بحثها بحثهای زندهای بود. البته برای خودم هم فوقالعاده بهتر از همه بود.
…
چرا بعد از مدتی معلمی کابینه را واگذار کردید؟
آقای احمدینژاد میگفتند هفتهای دو مرتبه بیا و من نمیتوانستم چون باید هفتهای یکبار از قم میرفتم تهران و برمیگشتم و قم هم درس و کلاس داشتم. گفتم فرد دیگری را بیاورید و از بین گزینههایی که مطرح کردند گفتم آقای حائری خوب است.
منبع: روزنامه اعتماد، شماره 3857، سه شنبه 1396/4/27