ناگفتههایی از سید احمد خمینی به روایت سید محمود دعایی؛ دلجویی سید احمد از آیت الله طالقانی
آنچه میخوانید بخشی از یک گفتگوی تلویزیونی منتشر نشده حجتالاسلاموالمسلمین سیدمحمود دعایی درباره سید احمد خمینی است:
مسئولین کمیته وقت به سرپرستی آقای غرضی، در یک حرکت نسنجیده و عجولانه، تصمیم به بازداشت مجتبی طالقانی به اتهام فعالیتهای گذشته وی میگیرند، این کار بدون مشورت و مراجعه به آقای طالقانی اتفاق میافتد. طبیعتا مرحوم آیتالله طالقانی بهحق گلهمند میشود که چرا نسبت به بستگان و خانوادهاش بدون مشورت و کسب اطلاع ایشان، اقدامی صورت گرفته است و برای آنکه در معرض سؤال و جوابهای بعدی قرار نگیرد و به نوعی آزردگی خود را نشان دهد، تصمیم به دوری از انظار میگیرد و مدتی را در نقطهای که کسی از آن خبر ندارد، میگذراند.
این اتفاق موجی در داخل ایجاد میکند و علاقهمندان مرحوم آیتالله طالقانی آزرده میشوند و کسانی که دست به چنین عملی زده بودند، در توجیه عمل خود، اظهاراتی میکنند. در همین حال، طبیعتا تشکیلات و گروههایی که علاقهای به نهضت نداشتند و اهداف و آرمانهای دیگری داشتند، از چنین موقعیتی سوءاستفاده میکنند، ازاینرو مرحوم حاج احمدآقا قاعدتا با مشورت حضرت امام، «بدون مشورت و نظرخواهی از ایشان، هیچگونه اقدامی انجام نمیدادند» برای دلجویی و استعانت از مرحوم آیتالله طالقانی تصمیم میگیرند.
قبل از آن نیز، حرکتی که عجولانه صورت گرفته و منجر به بازداشت فرزند آیتالله طالقانی شده بود را محکوم کرده و بنابراین میشود که با عوامل آن برخورد شود. حاج احمدآقا از طریق دوستان و یاران نزدیک آیتالله طالقانی، محل اقامت ایشان را پیدا میکنند و با توضیحاتی که ارائه میدهند، آیتالله طالقانی میپذیرند که اگر ایامی امام را در بیخبری از خود قرار دارند، عذرخواهی کنند.
این موضوع با درایت و مدیریت هوشمندانه حاج احمدآقا اتفاق افتاده بود و نتایج بسیار ثمربخشی داشت. آن اظهارات ماندگار مرحوم طالقانی، تعیینکننده بود و اگر توطئهای هم در این مسیر وجود داشت، آن را خنثی کرده بودند.
در جریان بازگشت از پاریس به ایران و شبی که قرار بود یاران حضرت امام انتخاب شوند، لیستی تعیین شده بود که کارت پرواز در اختیار آنها قرار گیرد، مسئول اصلی آن کار، مرحوم شهید عراقی بود. وی بازوی توانایی بود که در کنار حاج احمدآقا قرار داشت. امام در تمام دورانی که در پاریس بودند، به دو نفر اعتماد صددرصدی و کامل داشتند که یکی از آنها حاج احمدآقا و دیگری مرحوم شهید عراقی بود.
این دو بزرگوار سازماندهی جریانی را که قرار بود در کنار حضرت امام و به اتفاق ایشان وارد ایران شوند، برعهده داشتند. آن پرواز حساسی بود و افرادش نیز با دقت انتخاب شده بودند و جایگاه هر فرد در داخل هواپیما با دقت انتخاب شده بود تا هرکسی مدعی نشود و سوءاستفادهای در این زمینه صورت نگیرد.
لحظهای که ما قاطعیت حاج احمدآقا را از نزدیک دیدیم، لحظهای بود که هواپیما در فرودگاه مهرآباد نشست و در هواپیما باز شد و مرحوم آیتالله مطهری و پسندیده به عنوان دو شخصیت ارجمندی که رسالت تشریفاتی را انجام میدهند، وارد هواپیما شدند. مرحوم حاج احمدآقا، لیستی را در دست گرفت و با قاطعیت و جدیت گفت: غیر از افرادی که نام میبرم، هیچ کس حق ندارد از جایش تکان بخورد و تنها این افراد میتوانند حرکت کنند.
اولین نفر، مرحوم مهدی عراقی بود که امام را در آغوش گرفت و به مثابه یک یار صمیمی و عزیزی که در کنار مرادش قرار میگیرد، ایشان را به همراه حاج احمدآقا همراهی کرد. در مرحله بعدی که امام از پلکان هواپیما پایین میآیند و به پلکان نهایی میرسند، حاج احمدآقا باز هم لیستی را در دست داشت و یادآوری کرد؛ تنها آن افراد میتوانند در کنار در هواپیما که نزدیک پلکان هست، قرار گیرند.
بعد از آنکه امام از پلکان پایین آمدند، مرحوم دکتر لاهوتی، صادق طباطبایی و چند نفر دیگر، در کنار ایشان بودند. مرحوم عراقی و حاج احمدآقا، بازوان توانا و یاران فداکار و نیرومندی بودند که هیچ گاه امام را تنها نگذاشتند و در تمامی صحنهها حضور این دو بزرگوار دیده میشود. البته مرحوم عراقی در بهشت زهرا نبود و به صف سازماندهندگان جریان استقبال و حضور امام در مدرسه رفاه پیوسته بود و رسالت دیگری داشت.
منبع: پایگاه جماران