کاش او را دیده بودید
حمید قزوینی محقق تاریخ شفاهی در یادداشتی در کانال تلگرامی اش درباره مرحوم سید علی صدر نوشت: استاد «سیدعلی آقای صدر» از نیکان روزگار، صبح چهارشنبه هفتم ماه مبارک رمضان برابر با دوم خرداد سال 1397، آرام و خرامان به دیدار حق رفت و دلهای زیادی را با خود برد.
وجود نازنینی که پدرش از کودکی او را با پسوند «آقا» صدا کرده بود و آنگونه که میگویند، از همان زمان «آقایی» برازندهاش بوده است.
سالهای کودکی را بیشتر با همراهی «امام موسی صدر» که سه سال بعد به دنیا آمده بود؛ گذراند و به همین دلیل انس خاصی میان آنان بود. سالهایی که بخشی از آن به ورزش و بازی و بخشی به تحصیل و کسب معرفت گذشت و هنوز هم کتابهایی را میتوان دید که در صفحه اول آن نوشته است: «این کتاب متعلق به کتابخانه علی و موسی صدر است.»
از تبار صالحان و وابسته به یکی از خاندانهای بزرگ شیعه و فرزند «آیتالله العظمی سید صدرالدین صدر»، زعیم حوزه علمیه قم پس از «شیخ عبدالکریم حائری» بود، اما در رفتارش نشانی از خودبزرگ بینی و برتری طلبی مشاهده نمیشد.
دوستانه سخن میگفت، انگار سالهاست که شما را میشناسد و البته با جوانترها صمیمیت بیشتری داشت. اگر در منزلش میهمان میشدید به تک تک حاضران توجه داشت. در جلسات عمومی نیز با همگان محترمانه و کریمانه رفتار میکرد و بالا و پایین مجلس برایش یکسان بود.
با آنکه سوابقی در علوم دینی و مطالعات تاریخی، سیاسی و فرهنگی داشت اما از هرگونه اظهار فضل اجتناب مینمود و جز به ضرورت سخن نمیگفت.
به دلیل دایره وسیع ارتباطات و تنوع فعالیتها، اطلاعات و خاطرات مهمی از افراد و رویدادهای سیاسی و اجتماعی داشت اما بنا به ملاحظات اخلاقی از بیان ضعفها و اشکالات افراد پرهیز میکرد.
او به سلک روحانیت وارد نشد ولی در میان طبقه علما و روحانیون از احترام زیادی برخوردار بود و همگان از او و سجایای اخلاقیاش به نیکی یاد میکردند.
در همه زندگی به کار خیر و رسیدگی به امور محرومان و سختی کشیدگان توجه داشت و خدمات مهمی به انجام رساند، اما اهل خودنمایی و تبلیغ نبود.
زمانی برای حفظ و مرمت حرم حضرت رقیه (س) و ساخت ضریح آن مضجع شریف، با جمعی از دوستان و نزدیکانش تلاش کرده بود اما کمتر کسی از آن اطلاع داشت.
در جوانی و زمانی که هنوز عدهای قائل به حرمت بیمه بودند، مسئولیت اولین شرکت بیمه در قم را برعهده گرفت و توانست بیمه و اهمیت آن را برای بسیاری از علما و گروههای مذهبی روشن کرده و حتی چند تن ازعلما را به پذیرش بیمه برای خود و اطرافیان و اماکن مرتبط مجاب کند.
او از چهرههای سرشناس ورزشی قم هم بود و ضمن فعالیت جدی در برخی رشتهها، بعضاً مسئولیتهایی نیز در این زمینه پذیرفت تا کمکی به گسترش ورزش نزد همشهریهای خود کند.
طبعی لطیف و دستی در شعر و ادبیات داشت و گاهی منظور خود را با شعر بیان میکرد. اما اهل کنایه گزنده و طعنه و تخفیف دیگران نبود.
به هر حال دیدار و آشنایی با آن وجود نازنین برای همه آنها که او را دیده بودند مغتنم بود.
کاش او را دیده بودید!