بازگویی دانسته های علمی در یک سفر خانوادگی

به همراه پدر و اعضای خانواده سفری به آلمان داشتیم. یکی از دوستان پدرم به نام دکتر سرور با ماشین ما را به نقاطی برد که احتمالا هم پدرم به کارهایش می رسید و هم برای ما بچه ها گردش محسوب می شد. یکی از نقاط، شهر بادن بادن در جنوب آلمان بود که به زیبایی و مراکز سلامت معروف است.
آقای سرور خودشان رانندگی می کردند و پدر و مادرم و ما بچه ها با هم در ماشین بودیم. من در آن سفر ده، یازده ساله بودم و برادرهایم شانزده، هفده سال و خواهرم یکی دو سال داشتند.
خاطره شیرینی که از این سفر به یادم مانده از لحظاتی است که داخل ماشین بودیم. یادم هست که پدرم گفتند بیایید از این فرصت استفاده درست ببریم، هر کدام یک مطلب علمی که یاد گرفتید و دوست دارید جمع آن را بداند بگویید. از صحبت های خودمان چیزی خاطرم نیست تنها صحبت خود پدرم، امام موسی صدر را یادم هست که درباره برگ سبز توضیح دادند.
گفتند این برگ سبزی که روی درختان می بینید با این که بسیار کوچک است و در ظاهرش چیزی نمی بینیم، اتفاقی در آن می افتد که اگر بخواهیم بازتولیدش کنیم دستگاهی به اندازه یک اتاق لازم است. در واقع ایشان به ساختن کلروفیل و استفاده از نور خورشید اشاره می کردند.

راوی: حورا صدر

منبع: پایگاه موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر