جلال الدین فارسی را چه کسی از زندان آزاد کرد؟

استاد [سیدمهدی حائری]: بله، آقای ابووائل [از مسئولان ارشد وقت سوریه] پس از اظهار این مطلب، ضمن صحبت درباره صفات و خصال آقای صدر اظهار کرد: «من از نظر اخلاق و سعه صدر، کسی را مانند امام موسی صدر ندیدم. ایشان کسی بود که حتی نسبت به دشمنانش هم رأفت و مهربانی داشت». بعد این قصه را تعریف کرد:
گفت: جلال‌الدین فارسی وقتی به اینجا آمد، در یک جریانی دستگیر و به امن تحویل شد. بعد از دوسه روز دیدیم که امام موسی صدر از بیروت آمده و می‌گوید: «یکی از دوستان ما اینجا گرفتار شده است و من آمده‌ام او را آزاد کنم». ابووائل گفت امام موسی صدر به ضمانت خودش، جلال‌الدین فارسی را آزاد کرد و رفت. پس از مدتی همین آقای جلال‌الدین فارسی در ارتباط با جریانی نزد من آمد و شرح مبسوطی از آقای صدر انتقاد و بدگویی کرد. ابووائل گفت: من وقتی دیدم که این آقا دارد از حد خود تجاوز می‌کند، به او گفتم: «آیا تو خجالت نمی‌کشی؟ آیا تو وقتی اینجا گرفتار بودی، اصلاً فهمیدی که چه کسی آمد و ضمانتت را کرد تا آزاد شدی؟ آیا می‌دانی که این آقای صدر بود که آمد و ضمانتت را کرد؟ و ما تنها به اعتبار و احترام ایشان تو را آزاد کردیم؟… حالا تو آمده‌ای و این‌ حرف‌ها را می‌زنی؟» ابووائل گفت این را گفتم و فارسی را از دفترم بیرون کردم.
خوب، آقای صدر این مسائل را می‌دانست؛ همه این حرف‌ها به گوش ایشان می‌رسید، اما هیچ اثری بر رفتار ایشان نداشت. تا آخر هم آن حُسن خُلق و آن بزرگواری و آن گذشتی را که دارا بودند، حفظ کردند.

منبع: عزت شیعه، محسن کمالیان، انتشارات مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، جلد ۲، صفحه ۴۶۳

تاریخ درج مطلب: شنبه، ۲۱ بهمن، ۱۳۹۶ ۱۰:۲۸ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات مشاهیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *