خاطرات یک موسیقی دان شهیر ارمنی از نوروز؛ وقتی عاشق شدم.

 

لوریس چکناواریان در گفتگو با روزنامه وقایع اتفاقیه به مرور خاطرات خود از نوروز پرداخت؛ بخشی از این گفتگو را میخوانید:

چون این گفت‌وگو به بهانه نوروز است، اگر موافق باشید، برویم سراغ خاطرات شما از نوروز. آقای چکناواریان، قدیمی‌ترین خاطراتی را که در ذهن دارید، برایمان تعریف می‌کنید؟

البته با کمال میل؛ وقتی خیلی کودک بودم، عید‌ها خیلی خوش می‌گذشت، با دوستانمان بودیم و حسابی عیدی می‌گرفتیم. پدربزرگم، دکتر کاراکاشیان، مدیر بیمارستان فخرالدوله در ده کهریزک بود. همیشه عید نوروز، مرا با خودش به آنجا می‌برد و همه اهالی ده می‌آمدند عید دیدنی. کاسه‌های بزرگ روی میز می‌گذاشتند و داخلش پر بود از سکه‌های نو و براق و به همه عیدی می‌دادند. خیلی با صفا بود؛ بعدش همه با هم جشن می‌گرفتند.

..ِ.

اگر قرار باشد فقط یک عید نوروز را به‌ عنوان بهترین نوروز زندگیتان معرفی کنید، کدام نوروز را خواهید گفت؟

شاید بهترینشان عید نوروزی بود که عاشق شدم و همیشه در خاطرم هست. عشق، خیلی اتفاق ارزشمندی است.

منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه، شماره 370، پنجشنبه 1395/12/26

تاریخ درج مطلب: شنبه، ۲۸ اسفند، ۱۳۹۵ ۱۲:۱۴ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات فرهنگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *