خاطره ای از نقد پذیری شهید مطهری

دکتر حسین غفاری: استاد به قدری بزرگوار بودند که متن‌هایشان را به شاگردهایشان می‌دادند تا بخوانند و اشکالات را بگیرند. اغلب آثارشان را به من می‌دادند و نظرم را جویا می‌شدند و در بسیاری از موارد کتاب­هایشان را بر اساس این‌گونه نظریات تدوین می‌کردند. در سال 53 که انتشارات حکمت را درست کردیم، وقتی استاد از این موضوع باخبر شدند، روزی که برای گرفتن درس منظومه به منزلشان رفته بودم، به من گفتند: نمی‌شود که من به تو کتاب ندهم. بمان تا کتابی را پیدا کنم و نیم ساعتی کشوهایشان را گشتند و گفتند: آقایان بهشتی و باهنر موقعی که در آموزش و پرورش بودند از من خواستند کتاب دینی بنویسم که نوشتم. اما چاپ نشد. حالا بیا بخوان و نظرت را بگو و بعد هم چاپ کن. کتاب را گرفتم و حاشیه‌هایی بر آن نوشتم. استاد پاسخ‌های مفصلی بر این حواشی دادند و سرانجام، یک کتاب 150 صفحه‌ای تبدیل به مجموعه‌ای هفت جلدی شد. این سعه صدر، این بلندمنشی و احترام به کسی که در مقابل علم ایشان، هیچ بود، این همه تواضع و نقدپذیری، از ایشان وجودی ممتاز ساخته بود.[1] [1] – ماهنامه شاهد یاران، شماره 5و6، فروردین و اردیبهشت 1385، ص 28.

منبع: بنیاد علمی و فرهنگی استاد شهید مرتضی مطهری

تاریخ درج مطلب: چهارشنبه، ۶ آبان، ۱۳۹۴ ۱:۴۹ ب.ظ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *