دیدار مهم هاشمی رفسنجانی با مقام معظم رهبری درباره حوادث کوی دانشگاه تهران؛ مخالفت رهبری با عزل لطفیان و رفع توقیف روزنامه سلام

روزنوشتهای آیت الله هاشمی رفسنجانی، ۲۰ تیر ۱۳۷۸

آقای [محمدرضا] دهقانی، معاون سازمان امور اداری و استخدامی آمد. از طرحهای ایده‌آل و غیرعملی رییس جدید -آقای [محمد] باقریان -گفت که کم‌کم واقع بین می‌شود و به کارهای اصولی توجه می‌کند که در دولت سازندگی شده است. انتقاد داشت، از فکر ده منطقه کردن کشور که بی‌جهت مطرح شد و توقع بی‌جا ایجاد کرد. آقای [مهدی] کرباسیان، رییس‌کل گمرگ آمد. گزارشی از وضع گمرک داد و از بی‌تصمیمی دولت و شخص وزیر دارایی انتقاد داشت. برضرورت پیوستن به گات [موافقت‌نامه عمومی تعرفه و تجارت] تأکید کرد و خواست ‌که فکری برای استخلاص آقای [غلامحسین] کرباسچی بکنیم.
عصر، جمعی از مدیران اطلاعات سپاه و وابستگان نظامی سفارت‌هایمان در خارج که از سپاه‌اند، آمدند. آقای [احمد] وحیدی، [رییس اطلاعات سپاه]، گزارشی داد و از اقدامی که در سال 1367 در مقام جانشینی فرماندهی کل قوا کردم، در موافقت با واگذاری سمت وابستگی نظامی به سپاه در بعضی کشورها قدردانی نمود؛ اکنون نه کشور را دارند. من هم درباره اهمیت نقش سپاه در پاسداری از انقلاب، به خصوص با توجه به فتنه‌های جاری کشور صحبت‌کردم.

آقای وحیدی آمد. گزارشی از تحرکات دانشجویان داد و شعارهای نامناسبی که علیه رهبری می‌دهند. معتقد است، گرچه شعارهای تند را افراد متفرقه می‌دهند، ولی دفتر تحکیم وحدت هم با بعضی شعارها، مثل لزوم پاسخ‌گویی رهبری یا حمایت ایشان از کارهای خلاف انصار حزب‌‍‌‌الله -انصار جنایت می‌کند، رهبر حمایت می‌کند- موافق‌اند و در مقابل شعارهای زشت هم ساکت‌اند.

آقای عباس آخوندی، [وزیر سابق مسکن و شهرسازی] آمد. بعد از وزارت، برای ادامه تحصیل به انگلستان رفته است.از وضع تحصیل و زندگی در انگلستان و سیاست‌های جدید آنها در پیوستن به مجموعه اتحادیه اروپا و از عدم صداقت اروپایی‌ها، در اظهار دوستی با ایران و پیشنهاد سرمایه‌گذاری در ایران گفت و از اوضاع سیاسی کشور و بی‌برنامگی جناح راست در مقابل انسجام برنامه جناح مقابل، اظهار نگرانی‌کرد.

آقای علی لاریجانی، [رییس سازمان صدا وسیما] آمد. از اوضاع دانشگاه‌ها و جسارت دانشجوها، در شکستن حرمت رهبری و توسعه روزافزون شلوغی‌ها و اصرار برای گرفتن امتیازات بیشتر از رهبری، ناراحت است و از من برای چاره‌جویی استمداد نمود.

میهمان رهبری بودم. بیشتر صحبت‌ها درباره اوضاع دانشگاه‌ها و شرارت‌های سیاسی بود. رهبری گفتند، عصر جمعی از وزرا آمدند و خواستند که [روزنامه] سلام را آزاد کنیم و آقای [هدایت] لطفیان، [فرمانده ناجا] را عزل کنیم و بیانیه‌ای در مورد تجاوز به کوی دانشگاه و دلجویی از دانشجویان بدهیم. جواب داده‌اند که لطفیان را عزل نمی‌کنند، چون ‌بی‌گناه است. با آزاد شدن روزنامه سلام هم موافق نیستند، چون فتنه می‌کند؛ گرچه دادگاه، بدون اطلاع ایشان اقدام کرده و اکنون هم خود دادگاه تصمیم می‌گیرد. از استعفای صوری و سیاسی دکتر [مصطفی] معین، [وزیر فرهنگ و آموزش عالی]، ناراضی بودند و نیز از پس ‌گرفتن شکایت از سلام، توسط آقای [علی] یونسی، وزیر اطلاعات عصبانی بودند و از بیانیه آقایان [سیدعبدالکریم موسوی] اردبیلی و [حسینعلی] منتظری، در مورد دانشگاه‌ها و معتقدند آقای موسوی اردبیلی، مشکل شخصی با رهبری را در بیانیه منعکس کرده است.

گفتند، فردا سخنرانی دارند و درباره حوادث جاری و دلجویی از دانشجویان و انتقاد از سوءاستفاده‌ها و فریب ‌خوردن و عامل دست اجانب شدن‌ها و تقویت نیروی انتظامی صحبت می‌کنند؛ در این باره مشاوره شد.

پیشنهاد آقایان [محمد] مؤمن، [سیدحسن] طاهری [خرم‌ آبادی]، [سیدمحمد] ابطحی [کاشانی] و [عباس] محفوظی، در مورد آیت‌الله منتظری را مطرح کردم که نپذیرفتند. احتمالا بیانیه امروز آقای منتظری، بی‌اثر نیست. من یک بحث اساسی درباره سیاست‌های کلی مدیریت کشور را مطرح کردم که باید روش مشخصی با مهار جریان‌ها و با آزادی کامل و نه توجه به ملزومات آن، انتخاب شود که قرار شد، ادامه بحث در جلسات بعدی باشد. گوشه عبایم را پاره دیدند و یک عبای خاشیه عالی هدیه کردند.

رهبری گفتند که امروز دو نفر از سران دفتر تحکیم وحدت، به دفتر ایشان آمده‌اند و از اینکه مهار از دست‌شان در رفته، ناراحت بودند و خواسته‌اند که رهبری با پذیرش عزل آقای لطفیان و آزادی روزنامه سلام و [هفته‌نامه] پیام دانشجو، به آنها کمک کنند که به غائله خاتمه بدهند. از طرح خواسته‌های نادرست ناراحت‌اند و راه برگشت ندارند. نصیحت‌شان کرده‌اند که دست از لجاجت بردارند. تقاضا کرده‌اند که اجساد کشته‌هایشان را برای تشییع تحویل بگیرند و اکنون معلوم شده کشته ندارند و تبلیغات‌شان دروغ درآمده.
با ادعای کشته شدن جمعی دانشجو، تبلیغ و تحریک کرده‌اند و شورای عالی امنیت ملی هم اعلام کرده که جز یک افسر وظیفه ناجا، کشته ندارند.

برای خواب به دفترم رفتم. آقایان [محسن] نوربخش، [اخوی] محمد، [محمدعلی] نجفی و [اسحاق] جهانگیری آمدند. گفتند، دولت نظر داده که خوب است رهبری، تیمسار لطفیان را از فرماندهی ناجا عزل کنند و انتشار روزنامه سلام را آزاد کنند. از من خواستند که برای موافقت رهبری کمک کنم؛ قول ندادم.

تا ساعت یک بامداد، گزارشهای حوادث فراوان امروز را خواندم؛ در دانشگاه تهران و خیابان‌های اطراف، دانشجویان تظاهرات داشته‌اند و سخنرانی‌ها و شعارها، بسیار تند بوده و نسبت به رهبری، تعرض‌های گستاخانه‌ای داشته‌اند و بعضی از افراد حزب‌اللهی را کتک زده‌اند و عصر و شب، در خیابان‌ها راهپیمایی‌کرده‌اند. نشانه‌های حضور منافقان و ضدانقلاب در میان دانشجویان مشهود است و مشخص است که کنترل از دست گروه تحکیم وحدت که شروع کننده بوده، بیرون رفته است و رسانه‌های خارجی، مخصوصا رادیو انگلیس و آمریکا، ماهرانه تحریک و هدایت می‌کنند و روزنامه‌های چپ در گستاخی و بی‌پروایی، پا را از حد بیرون گذاشته‌اند.

دیروقت آقای [مهدی] کروبی تلفن کرد و وقت فوری خواست. نگران مطالب سخنرانی فردای رهبری است. بعد از گزارش وزرای دولت از مطالب ملاقات رهبری، نگران شده‌اند. گفتم، فردا صبح بیایند. شب، به خاطر خواندن گزارش‌ها، کم خوابیدم.

تاریخ درج مطلب: دوشنبه، ۲۰ تیر، ۱۴۰۱ ۳:۱۵ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *