روزی که یک خانم بدحجاب فرزند شهید مطهری را شرمنده کرد!

محمد مطهری نوشت:
در ایام تحصیل در خارج از کشور – و به لطف خداوند بدون استفاده از امتیازات آقازادگی – در یک شب زمستانی به خوابگاه دانشگاه برمی گشتم. در سرمای بسیار سوزناک منهای 30 درجه، هنگام ورود به خوابگاه، با همسر یکی از دانشجویان ایرانی که روسری را عقب می گذاشت و همسایه ما بود مواجه شدم.
خروج او به تنهایی در ساعت 9 شب در آن سرمای وحشتناک باعث شد یکی از خانمهای حاضر در ورودی ساختمان، از وی بپرسد که آیا به کمکی نیاز دارد. معلوم شد که تازه از خرید برگشته، و متوجه شده که فروشنده اشتباها 25 سنت اضافه به او داده است. این خانم که اتفاقا به قناعت معروف بود قصد داشت چهار دلار (شانزده برابر آن مبلغ) بدهد و مسیر حدود هشت ایستگاه مترو را در آن شرایط طی کند.
اصرار دوستانش برای موکول کردن این کار به فردا در او کارگر نیفتاد؛ می گفت: «اگر امشب از دنیا بروم کسی آن مغازه را بلد نیست که این پول را برگرداند». در آخر هم رفت تا مدیون نماند.
سخت تکان خوردم … بدحجاب بود ولی این فرمایش امیرالمومنین علیه السلام را که فرمود: «برای آخرتت چنان باش که گویی فردا می میری»، در خودش لااقل نسبت به حق الناس محقق کرده بود. من که طلبه هستم و علاقمند به کتب و مباحث اخلاقی، و نان آن پدر را خورده ام، هرگز مرگ را چنین نزدیک به خود ندیده و نمی بینم.

منبع: کانال تلگرام محمد مطهری، @m_motahari

تاریخ درج مطلب: یکشنبه، ۲۵ تیر، ۱۳۹۶ ۱۰:۴۲ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات مذهبی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *