شرح دیدار خانواده مجید شریف واقفی با آمر بقتل او در اوین
روایت خواهر مجید شریف واقفی از دیدار با آمر قتل برادرش، مریم شریفواقفی: تیرماه ۵۸ بود که خبر آمد تقی شهرام بازداشت شده است. آن زمان دیگر همه میدانستند که دستور ترور مجید را او داده است. بالأخره دادگاه برای شهرام حکم اعدام صادر کرد. وقتی که حکم اعلام شد، شهرام از رئیس دادگاه خواسته بود خانوادۀ ما را در سلولش ملاقات کند. من و خواهرم و محمود کوچکترین برادرم به اوین رفتیم. مادرم همراه ما نیامد. ماه رمضان بود و مادرم گفت «من با شهرام ذلیلمرده کاری ندارم! نمیخواهم روزهام خراب شود. به اصفهان برمیگردم». ما سه نفر همراه آقای کچویی به سلول شهرام رفتیم. شهرام وقتی برادر کوچکم محمود را دید گفت «چقدر شبیه مجید است!». وقتی فهمید مادر مجید همراه ما نیست خیلی ناراحت شد. گفت «مادر مجید کجاست؟ چرا او به ملاقات من نیامد؟». بعد گفت «کدامیک از شما صدای عزیز (منظورش مادر رضاییها بود) را ضبط کردید و به دادگاه آوردید؟ کارتان اشتباه بوده است». بعد مرتب میگفت «حالا چی؟ حالا هم ضبطصوت آوردهاید؟». شهرام ذرهای از تصمیمش برای ترور مجید نادم نبود. گفت «شما خانوادۀ مجید هستید. اما باید بدانید که مجید به سازمان خیانت کرده و اسلحهاش را تحویل نداده بود. میخواست برخی اعضای سازمان را جدا کند. دنبال انشعاب بود. کسی که چنین رفتاری مرتکب شود، مطابق با قوانین یک سازمان چریکی محکوم به مرگ است و من چارهای جز صدور دستور ترور مجید نداشتم». وقتی خواهرم از او پرسید «تو بهزودی اعدام میشوی. چه حسی داری؟»، شهرام چشمغرهای به ما رفت و گفت «خیالتان راحت باشد مرا اعدام نخواهند کرد». صبح فردای این دیدار بود که خبر اعدام شهرام را روزنامهها منتشر کردند.
منبع: ماهنامه اندیشه پویا، شماره ۳۵، بررسی ترور مجید شریفواقفی و مجاهدینی که مارکسیست شدند، پروندهای به بهانه فیلم سیانور