«من از اینکه عکسم و اسمم‌ ‌در این روزنامه‌ ها باشد و در رادیو و تلویزیون باشد و تکرار بشود بدم ‌ ‌می‌ آید»

سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهور و وزیر اسبق ارشاد، در بخشی از کتاب امام به روایت دانشوران (موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی) خاطره ای از امام خمینی روایت می کند:

در ابتدای انقلاب بعضی‌ ها احیانا روی ندانم کاری عکس‌ های امام را ‌‎ ‎‌بیش از حد لزوم به در و دیوار می‌ زدند. چنانکه در میدان توپخانه تمام ‌‎ ‌پنجره‌ های یکی از ساختمان‌ های بلند دولتی را از بالا تا پایین عکس امام‌ ‌‎ ‎‌زده بودند.‌‎[1]‎‌ تا اینکه روزی مرحوم حاج احمد آقا بنده را که وزیر ارشاد ‌‎ ‎‌بودم به همراه مسئولان روزنامه‌ های معتبر آن روز چون: مرحوم ‌‎ ‎‌شاهچراغی‌‎[2]‎‌، آقای دعایی‌‎[3]‎‌، آقای [مسیح] مهاجری‌‎[4]‎‌ به خدمت حضرت ‌‎ ‎‌امام خواست و گفت: امام با شما کار دارند. ‌

‌‌خدمت امام رسیدیم‌‎[5]‎‌. ایشان فرمودند: مدتی است که یک چیزی مرا ‌‎رنج می‌ دهد و الآن هم گفتم که اعلام بکنند من از اینکه عکسم و اسمم‌‎ ‎‌در این روزنامه‌ ها باشد و در رادیو و تلویزیون باشد و تکرار بشود بدم ‌‎ ‎‌می‌ آید، اینها ضد تبلیغ است. در این مملکتی که این همه حوادث است و ‌‎‎‌این همه فداکاری است، این همه مردم دارند زحمت می‌ کشند، مگر چه ‌‎ ‎‌شده که این همه عکس مرا می‌ اندازید. اسم مرا می‌ برید. شما حق ندارید ‌‎ ‎‌این کار را بکنید. بله، یک وقت یک حادثه مهمی است، یک انتخاباتی‌‎ ‎‌شده، مردم رأی داده‌ اند، رئیس جمهوری آمده، جلسه تنفیذ بوده یا یک‎ ‎‌واقعه مهم بین‌ المللی، سخنرانی است، صحبتی است، آن هم نه به لحاظی ‌‎‌که من گفته‌ ام، به لحاظ اینکه مسأله مهم است، چاپ عکس و اسم من‌‎ ‎‌اشکال ندارد. در آن زمان اگر ما چنین حرف می‌ زدیم ممکن بود متهم ‎‌بشویم به ضد ولایت فقیه، ضد امام، چون مردم به آن حضرت علاقه ‌‎ ‎‌بسیار داشتند. بنابراین خود امام در صحنه آمدند و فرمودند که شیوه غلط ‌‎است. امروز نیز بزرگان ما باید آن شیوه و سلوک را داشته باشند تا‌‎ ‎‌جلوی مسابقه زشت تملق و چاپلوسی گرفته شود. ‌

‌‌امام واقعا برایشان تشریفات مهم نبود، بلکه آنچه می‌ خواستند عظمت ‌‎ ‎‌اسلام و انقلاب بود. ‌

پینوشتها:
۱. منظور ساختمان مخابرات است.
۲. مدیر مسئول روزنامه کیهان.
۳. مدیر مسئول روزنامه اطلاعات.
۴. سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی.
۵. تاریخ ملاقات: 10 شهریور 1364.

تاریخ درج مطلب: شنبه، ۷ خرداد، ۱۴۰۱ ۸:۰۰ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات مشاهیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *