دو نگرانی شهید بهشتی از آینده انقلاب
علیرضا بهشتی، فرزند شهید بهشتی در گفتگو با روزنامه اعتماد با ذکر خاطره ای از نگرانیهای شهید بهشتی درباره “انقلاب” می گوید:
شهید بهشتی چه نگرانیهایی برای انقلاب داشتند؟
ایشان از ابتدا دو نگرانی داشتند که تا روزآخر همراه ایشان بود. اجازه دهید این نگرانی را در قالب یک خاطره بازگو کنم. بعد از آنکه ماموریت شورای انقلاب به پایان رسید، شهید بهشتی تصمیم جدی داشت در هیچ منصب حکومتی قبول مسوولیت نکند. نزدیک به 10 روز ما در خانه شاهد بودیم که ایشان بسیار شاداب است. وقتی علت را از ایشان جویا شدیم گفت قصد پیگیری کاری که از ابتدا آغاز کرده بود را دارد. منظور پیگیری امور حزب جمهوری بود. به عقیده ایشان حزب بیش از اندازه بزرگ شده بود و باید سر و سامان پیدا میکرد. ایشان به دنبال برگزاری کنگره حزب جمهوری بود و در یادداشتهایی که پس از شهادت ایشان به دست آمد، مشخص شد هدف ایشان آن بود که در تیرماه کنگره را برگزار کند. کادرسازی و تحزب از دغدغههای جدی شهید بهشتی بود. یکی دیگر از دغدغههای ایشان تعریف حکومت اسلامی و کارکرد آن در حوزههای مختلف بود. یکی از کارهایی که شهید بهشتی همراه با آیتالله موسویاردبیلی و دیگر دوستان همفکرش در مرکز تحقیقات اسلامی از سال 1349 انجام میداد، همین بود. تلاش آنها بر این بود که ببینند آیا اساسا دین طرحی برای اداره جوامع امروزین در عرصههای مختلف دارد یا خیر؟ و اگر حرفی برای گفتن دارد، آن حرف چیست؟ ایشان پس از پایان ماموریت شورای انقلاب تصمیم گرفت وقت خود را به دو قسمت تقسیم کرده تا به دغدغههای خود رسیدگی کند. به عقیده من این دغدغه شهید بهشتی هنوز پابرجا است چون در این دو حوزهای که به آن اشاره کردم همچنان کمبودهای جدی داریم.
علیرضا بهشتی شخصی بسیار منحرف و خارج از صراط پدرش که صراط مستقیم بود هست. و لذا حق نداره همه چیز رو وارونه جلوه بده.