کشتار ارامنه و ماجرای تولد لوریس چکناواریان در ایران

بخشی از گفتگوی لوریس چکناواریان با روزنامه وقایع اتفاقیه درباره ماجرای زندگی در ایران را میخوانید:

شما قبلا گفته‌اید که پدرتان از زندان استالین فرار کرده بود. چه شد که شما در ایران به دنیا آمدید؟

خانواده مادرم در جریان قتل‌عام ارامنه به بروجرد آمده بودند و پدربزرگم آن زمان رئیس بهداری بروجرد و پزشک شخصی آیت‌الله بروجردی بود. پدرم از ارمنستان شرقی با پای برهنه فرار کرده و به بروجرد آمده بود. ۱۵ سال هم از مادرم بزرگ‌تر بود. او در اداره راه‌آهن کار میکرد. پدرم، مادرم را در راه‌آهن دید و به او علاقه‌مند شد. او عاشق مادرم می‌شود و به خواستگاری‌اش رفت. با وجود علاقه شدید این دو به هم، اجازه ازدواج از طرف خانواده‌ها به آنها داده نمیشد و پدربزرگم قبول نمیکرد اما مادرم آن‌قدر رمانتیک بود که با پدرم فرار کرد و حتی وقتی در تهران دستگیر شدند به پدربزرگم نامه نوشت که اگر هایکاز (پدرم) را آزاد نکنید، خودم را می‌کشم. زمانی که خانواده پدر و مادرم این اوضاع را دیدند و عشق شدیدشان را متوجه شدند، چاره‌ای جز اجازه به ازدواجشان نداشتند. همین پافشاری‌ها باعث شد پدربزرگم به ازدواج پدر و مادرم رضایت دهد و این دو عاشق به هم برسند. این‌طور شد که من در بروجرد به دنیا آمدم. مادرم خیلی رمانتیک بود و من هم به مادرم کشیده‌ام. پدرم به‌دلیل سختی‌ها و رنج‌هایی که کشیده بود، خیلی نمی‌توانست عشقش را ابراز کند اما در درون قلبش عاشق بود.

منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه، شماره 370، پنجشنبه 1395/12/26

تاریخ درج مطلب: یکشنبه، ۲۹ اسفند، ۱۳۹۵ ۱۱:۳۲ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *