خاطرات شنیدنی یک امدادگر از پشتیبانی در جنگ
معصومه رامهرمزی، نویسنده و امدادگر زمان جنگ، به همراه 2 خواهر و برادرش در شهر خرمشهر به امداد و پشتیبانی
بیشتر بخوانیدمعصومه رامهرمزی، نویسنده و امدادگر زمان جنگ، به همراه 2 خواهر و برادرش در شهر خرمشهر به امداد و پشتیبانی
بیشتر بخوانیدپسرهای کوچه ما ۵ نفر بودند. عصرهای تابستان، میرفتند «جنگ بازی». سلاحشان، سنگهای کف کوچه بود و شاخههای درخت گردو.
بیشتر بخوانید