«احمد جنتی گفت، نیازى به تبلیغ زیاد و رقابت و وسعت حضور مردم در پاى صندوق‌های رأی نیست و کاش در انتخابات ریاست‌جمهورى نشده بود.»

روزنوشتهای آیت الله هاشمی رفسنجانی، 17 مرداد 1377

تا ساعت ده صبح، کارها را انجام دادم و دستور کار مجمع [تشخیص مصلحت] را مطالعه کردم. آقاى [محمد] امامى‌کاشانى، [عضو فقهای شورای نگهبان] آمد. خبر داد که مسأله ائتلاف جامعه روحانیت و مجمع روحانیون، به جایى نرسیده و لیست نامزدهاى مجلس خبرگان، تنظیم شده است. براى هزینه تبلیغات، منبعی نداریم. اگر 200 میلیون تومان وام یک‌ساله به سازمان اقتصاد اسلامى داده شود، آنها هزینه را که حدود 70 میلیون تومان است، تأمین مى‌کنند. از من هم خواست، سهمى بدهم؛ رد نکردم. سهمى هم از آقاى [عباس واعظ] طبسى، [تولیت آستان قدس رضوی]، خواسته بودند که ایشان هم نپذیرفته است. از آقاى [محمد] یزدى و قوه قضاییه انتقاد داشت که با حرف‎هاى نسنجیده در نمازجمعه و دادگاه آقای کرباسچى، ضربه کارى به جناح‌شان زده و پیشنهاد داشت که با اجازه رهبرى و یا تصویب مجلس خبرگان، روساى سه قوه، بتوانند بدون امتحان نامزد شوند و آقاى [سیدمحمد] خاتمى [رییس‌جمهور] را در لیست بگذاریم.
شورای مجمع [تشخیص مصلحت نظام] جلسه داشت. دو بند از سیاست‌هاى کلى در مورد نفت و گاز تصویب شد. بعد از جلسه، آقایان [سیدمحمد] خاتمى، و [سیدمحمد موسوی] خویینى‌ها، [عضو مجمع تشخیص مصلحت]، جداگانه وقت ملاقات خواستند که به خاطر قرار قبلی با آقاى [عباس واعظ] طبسى، مقدور نشد. آقاى خاتمى، خواسته که من هم براى نجات آقاى کرباسچى اقدام‌ کنم‌ که گفتم، با آیت‌الله خامنه‌اى درباره عفو و با آقاى یزدى، درباره دادن به دادگاهى غیرسیاسى و با انصاف در تجدیدنظر، صحبت‌کرده‌ام.
با آقاى واعظ طبسى که از مشهد براى مجمع آمده‌اند، مذاکره داشتم. ناهار میهمان من بودند. از وضع جارى ناراحت است و از عدم توجه مدیران در استان خراسان به نظر ایشان، و منجمله تعویض رییس دانشگاه [فردوسی مشهد]، بدون جلب نظر ایشان، گله دارند؛ در گذشته توجه مى‌شده و از من خواستند، به طور جدى و پیگیر براى سامان دادن به وضع جناح جامعه روحانیت که بى‌سامان است و براى کمک به رهبرى، براى انجام بهتر مسئولیت، وارد عمل شوم.
آقاى حسین مرعشى، [نماینده کرمان] آمد. گزارشى از وضع کرمان داد و به‌خصوص جاده کهنوج ـ جاسک که مورد تأکید من بوده و وضع خوب کارخانه لاستیک و خرید سه هواپیماى ایرباس دست دوم از عربستان سعودى [برای شرکت هواپیمایی ماهان] و درباره مسأله آقاى کرباسچى صحبت شد. گفت، نمایندگان مشغول تهیه طرح تحقیق و تفحص درباره عملکرد قوه قضاییه، در مورد مصادره اموال شده‌اند. سروصداى زیادى خواهد داشت و باعث ادامه نزاع‌ها. به ایشان گفتم، به دانشگاه آزاد اسلامى در مورد طرح استقلال در کنکور کمک کنند.
آقاى [مسعود] کرباسیان، رییس گمرگ آمد. از ضعف مدیریت در دولت جدید گفت و از خراب شدن وضع سازمان تأمین اجتماعى که در زمان ایشان خوب بود و از کم شدن صادرات و از مدیریت در دولت من قدردانى کرد. [آقای عیسی کلانتری]، وزیر کشاورزى آمد. از وضع خوب کشاورزى در سال جارى، به خاطر بارندگى مناسب و کمى آفات، گزارشى داد و از عدم توجه دولت به طرح آبیارى تحت فشار و کارخانه‌هاى کاغذ طرح نیشکر اهواز و… گله داشت.
آقاى تُرکى [بن‌عبدالله بن‌عبدالعزیز‌آل‌سعود]، فرزند امیرعبدالله، ولیعهد سعودى آمد. خلبان هواپیمای اف 15 و جوان است؛ تحت تأثیر وضع مساعد ایران قرار گرفته. صحبت بیشتر دوستانه و تعارف بود. براى تفریح آمده است. حرف مهمى ندارد. گفته است، پیام براى من و آقاى خاتمى دارد که به جز ابلاغ سلام، پیامى نداشته. از تأثیر عمیق سفر من به عربستان سعودى در جذب اعتماد مردم و مسئولان آنجا گفت.
شب آقاى [احمد] جنتى، [دبیر شورای نگهبان] آمد. براى حل مشکل امتحان نامزدهاى مجلس خبرگان گفت. شوراى نگهبان، تصمیم دارد به قانون عمل‌کنند، ولى رهبرى گفته‌اند، روساى سه قوه از امتحان معاف شوند؛ قرار شد بپذیرند. گفت، نیازى به تبلیغ زیاد و رقابت و وسعت حضور مردم در پاى صندوق‌های رأی نیست و کاش در انتخابات ریاست‌جمهورى نشده بود. شب در دفترم خوابیدم.

تاریخ درج مطلب: دوشنبه، ۱۸ مرداد، ۱۴۰۰ ۸:۴۳ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *