خاطراتی از تیغ جراحی بر ستون فقرات جانبازان!
آنچه میخوانید بخشی از گفتگوی پروفسور بابک باباپور، فوق تخصص و جراح ستون فقرات، با روزنامه شرق است:
یکی از کارهای ارزشمند شما درمان جانبازان و مصدومان جنگ تحمیلی است.
بله. باید در نظر داشت همه جامعه به جانبازان مدیون هستند. با سنوسالی که دارم، اکثر همسنهای من جانباز یا شهید شدند ولی من این موقعیت را داشتم تحصیل کنم و فعالیت علمی داشته باشم. بههمیندلیل علاقهمند بودم به خودشان و خانوادهشان خدمات ارائه دهم که در این زمینه نیز موفق بودم. احساس میکنم بازتاب خوبی از این کار میگیرم. بنیاد شهدا و ایثارگران در جریان است که من به این موضوع بسیار علاقهمند بوده و هستم. شروع کارهای درمانی برای جانبازان از بیمارستان ساسان بود و همواره خود را وابسته به آنجا حس میکنم. اگرچه متأسفانه از نظر وسایل و تجهیزات کمبود وجود دارد. البته اگر قرار باشد خدمات را به صورت صددرصد ارائه دهیم، نیازمند وسایلی ماندگار در بیمارستان هستیم، مثلا میکروسکوپ که به طور دائم کاربرد دارد. میکروسکوپ بیمارستان قدیمی بود ولی با آن کار میکردیم و من آرزو میکردم زودتر میکروسکوپ مدرنی مشابه آنچه در بیمارستان عرفان داریم، برایمان تهیه شود. البته در مدتی که در بیمارستان ساسان فعالیت داشتم تجهیزات مختلفی فراهم شد.
در مورد جراحیهایتان برای جانبازان، خاطرهای بیان کنید. موردی شنیدم که ترکشی را از ناحیهای حساس کنار نخاع و عروق یک جانباز با موفقیت خارج کردهاید؟
خاطره فراوان دارم. جانبازی بود که ترکش نسبتا تیزی در ناحیه محل اتصال قاعده جمجمه به گردن داشت. دقیقا نزدیک یکی از سرخرگهای مهم خونرسان مغز و بصلالنخاع که او از وجود این ترکش بسیار رنج میبرد. دلیلش هم فقط این نبود که ترکش در روزهای گرم (همانطور که خیلی از جانبازان میگویند)، بهعلت داغشدن اذیت میکرد و موجب درد میشد، بلکه بهدلیل نزدیکی به عروق حساس و خطرناک، هر لحظه احتمال خونریزی وجود داشت. هر بار که فشار خون بالا میرفت، خونریزی کوچکی به وجود میآمد. ما فکر میکردیم احتمال دارد فشار خون باعث بادکردن رگ شود، واقعا نمیتوانستیم علت دقیق آن را متوجه شویم اما جانباز رنج میکشید. متأسفانه دو بار هم سعی شده بود ولی امکان خارج کردنش نبود. با توکل به خدا مجدد این اقدام را با استفاده از دستگاه فلوروسکوپی (نوعی دستگاه تصویربرداری) که از بیمارستان خاتمالانبیاء به بیمارستان ساسان آوردیم و با کمک میکروسکوپ انجام دادیم، توانستیم ترکش را خارج کنیم. جای خیلی بد و خطرناکی بود.
یعنی هر لحظه ممکن بود به نخاع آسیب برسد یا عروق پاره شود.
بههرحال هر چیزی ممکن بود. جانباز اهل لرستان بود و بسیار زجر میکشید و بعد از آن حالش خوب شد. در تماس هستیم، میگوید زندگی دوباره به او داده شده و دردهایش از بین رفته. بیمار خیلی قدرشناسی است.
با این موارد باز هم مواجه شدهاید؟
خیلی زیاد. انواع و اقسام آن را داشتم. بیش از هزار و ۴٠٠ جانباز جنگ تحمیلی را در دو دهه اخیر جراحی بسته یا باز کردهام. از سال ١٩٩٧ تاکنون خدمت کردم. جانبازی که مبتلا به عارضه «آرنولد کیاری» بود و من درباره آن مقالات زیادی نوشتهام. این جانباز آزاده در شکنجهگاههای بعث ضربات بسیار شدیدی در جمجمه و گردنش اصابت کرده بود و بهواسطه شکستگیهایی که بد جوش خورده بود، این بیماری برایش به وجود آمده بود. در این عارضه بهجای اینکه مخچه در قاعده جمجمه پایان یابد، مخچه در سوراخی که قاعده جمجمه را به گردن و بصلالنخاع را به نخاع وصل میکند، قرار گرفته بود و آن مسیر را تنگ کرده بود. این بیماری در اصل مادرزاد است ولی بهدلیل شکنجههای فراوان برای این جانباز به وجود آمده بود. ایشان را با روشی خاص عمل کردیم و خدا را شکر حالش خیلی خوب است. جانباز آزادهای داشتیم که تعریف میکرد داخل کانال نخاعیشان نوعی آمپول میزدند که یا بهدلیل شکنجه بوده یا برای تسکین درد، اما دچار بیماری «آراخنوپاتی» شده بودند؛ یعنی چسبندگیهای شدیدی داخل ریشههای دماسبی که در آب نخاع شناور هستند و بیمار دچار علائم عدم کنترل مدفوع و تخلیه ادرار شده بود.
با چه روشی این جانباز را درمان کردید؟
با تکنیکهای کمتهاجمی در راستای درمان درد و خوشحالم که میتوانم برای درمان درد کمک کنم. چون واقعا زندگی را دگرگون میکند. وقتی انسان درد مزمنی داشته باشد، زندگی عادی ندارد، وقتی میتوان حتی قسمتی از درد را از این راهها بدون تهاجم کم کرد، در کیفیت زندگی بسیار تأثیرگذار است.
منبع: در گفتگو با روزنامه شرق