روایت یکی از مسئولین استانداری فارس از ماجرای حمله به مسجد آیت الله دستغیب؛ رهبری مخالف، شورای امنیت مخالف، وزیر کشور مخالف، امام جمعه مخالف ولی خودسرها حمله کردند!

حسین قاسمی مسئول حراست وقت استانداری فارس در یادداشتی در صفحه شخصی اش با عنوان “بررسی یک مصداق تاریخی/هزینه سازی برای نظام با ژست انقلابی گری” به روایت مشروح ماجرای حمله به مسجد قبا در شیراز پرداخت. مسجدی که پیش نماز آن آیت الله سید علی محمد دستغیب بود و ایشان بعد از وقایع سال 88 سخنان منتقدانه ای بیان کرد. همین امر منجر به واکنش عده ای و پیش گرفتن سلسله وقایعی در شیراز شد. از جمله حمله به مسجد ایشان و درگیری عده ای باهم. یادداشت مشروح حسین قاسمی را می خوانیم:

۱- پس از اتفاقات بوجود آمده در دی ماه ۱۳۸۸ درباره مسجد قبا (آتشی ها) که امام جماعت آن را جناب اقای سید علی محمد دستغیب بر عهده داشتند ‌و منجر به بستن مسجد شد، آقای جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی و آقای نجار وزیر کشور، مخالفت خود و مقامات عالیرتبه نظام را با این مساله اعلام کردند.
پس از ادامه این روند و باز نشدن مسجد، وزیر کشور طی تماس تلفنی با استاندار فارس، دستور بازگرداندن مسجد به آقای دستغیب و لغو مصوبات شورای تامین استان درباره بحث ایجاد هیات امنا و امام جماعت جدید و پایگاه بسیج شدند.

در آن مقطع مسول حراست استانداری فارس بودم و از اتفاقات آشکار و پنهان مطلع بودم. در شبی که وزیر کشور با عصبانیت و تندی و فوریت دستور بازگرداندن مسجد را دادند، استاندار به مسولین شهرستان دستورات لازم را جهت اجرای فوری و شبانه دستور وزیر صادر کردند. اما بر خلاف عرف و قانون در ساعت ۲۲:۴۵ دقیقه و پس از دستور وزیر و رییس شورای امنیت کشور که اکنون به سایر مسولین هم ابلاغ و اعلام شده بود، صداوسیمای فارس که مدیر کل آن در آن مقطع آقای یراق طلایی بودند، در بخش خبر خود اقدام به انتشار خبر مصوبات شورای تامین استان درباره تعیین هیات امنا و امام جماعت جدید داد. مصوباتی که دارای طبقه بندی بود و با تماس تلفنی وزیر کشور عملا لغو شده بود.
علیرغم دستور استاندار فارس، برخی مسولین مذهبی و سیاسی شهر حاضر به اجرا کردن این دستور نبودند و خواستار آن بودند که دستور اجرا نشود تا برخی از اینها با اولین پرواز صبح به تهران بروند و به دفتر رهبری مراجعه و نظر آنها را تغییر دهند.

با توجه به این تعلل در اجرای نظر رییس شورای امنیت کشور، استاندار، بنده را مسول تحویل مسجد به نمایندگان آقای دستغیب نمودند. این کار تا نیمه های شب ادامه داشت.
پس از واگذاری مسجد، تا چند روز عده ای را که کاملا سازمان یافته بودند، به مسجد می آوردند و باعث ایجاد تنش و درگیری می شدند. طراحان و سازمان دهندگان را می شناختم، مسولین وزارت کشور نیز مطلع بودند.

پس از ادامه این داستان، مسول حراست وزارت کشور طی تماس تلفنی اظهار نمودند به […] بگویید دست از تحریک و سازماندهی اینگونه تجمعات بر دارد و اسباب تنش بیشتر نگردد.در غیر اینصورت برخورد خواهد شد. با اطلاع این فرد از این پیام، کل آن تنش ها و اقدامات به یکبار دود شد و هوا رفت.

البته این اقدامات تبعات سنگینی برای من داشت. هزینه اجرای دستورات مسولین کشور در این داستان را کماکان میپردازم.

۲- براساس نظرات آیت الله ایمانی نماینده فقید ولی فقیه و امام جمعه شیراز در جلوت و خلوت، دفتر مقام معظم رهبری مخالف حمله و بستن مسجد بود.
بر اساس آنچه از آیت الله ایمانی شنیدم نظر رهبر انقلاب درباره نوع واکنش درباره مباحث آقای دستغیب این بوده است:

«به مسجد ایشان حمله نشود، با ایشان برخورد قضایی نشود، برخورد فیزیکی نشود، برخورد آخوندی شود»

۳- حضور پررنگ مردم شیراز در راهپیمایی دفاع از ولایت در روز ۸ دی ۱۳۸۸، تحت تاثیر این تشنج و حمله به مسجد قرار گرفت. به نحوی که به جای تحلیل حضور حماسی مردم شیراز ان هم زودتر از سایر نقاط کشور، این حضور به حاشیه رانده شد.

۴- حمله دوم به مسجد قبا، در زمانی اتفاق افتاد که فرماندار شیراز بودم. براساس گزارش های اطلاعاتی و… مطلع شدم که عده ای قصد دارند پس از راهپیمایی روز قدس مجدد به مسجد حمله کنند.

لذا در شورای تامین شیراز مصوب کردیم که تدابیر لازم برای ممانعت از حمله به مسجد اندیشیده شود، چند لایه داربست کشیده شود، با کسانی که حمله می کنند مقابله شود. متعاقبا در جلسه فرادستی شورای تامین شهرستان یعنی شورای تامین استان نیز بر همین مصوبات اصرار ورزیدم و نظر مخالف آیت الله ایمانی و دفتر مقام معظم رهبری را در جلسه اعلام کردم.

اما عده ای با مصوبه ما در خصوص نصب داربست جهت عدم تعرض مخالفت کردند و خواستار لغو آن شدند که حاضربه پذیرش ان نشدم. آنقدر فشارها در آن جلسه بالا گرفت که تهدید به استعفا نمودم و حاضر به لغو مصوبات جلسه شورای تامین شیراز نشدم چون لغو آن را مقدمه حرکت برخلاف نظر رهبری می دانستم.

از عجایب روزگار ان که مصوبه ممانعت از ورود افراد مهاجم به مسجد را، در محافل مختلف در بوق وکرنا کردند که فرماندار شیراز دستور برخورد با نیروهای بسیجی را صادر کرده است. در سوی دیگر نیز اصحاب مسجد قبا با نامه نگاری و یا حضور در فرمانداری، مخالفت خود را با محدود کردن مسجد یعنی نصب داربست اعلام نمودند. متولیان مسجد قبا معتقد بودند که ما می خواهیم با این بهانه مسجد را دوباره ببندیم.

برای آنها فلسفه مسئله توضیح داده شد ولی اعتماد نداشتند. بگونه ای که مهندس رجبعلی طاهری نماینده پیشین مجلس و کاندیدای پنجمین دوره ریاست جمهوری ساعات پایانی روز پنج شنبه با حضور در فرمانداری این دغدغه را مطرح و خواستار ممانعت از حمله به مسجد شد. مطالب را در جلسه یکساعته به اطلاع ایشان نیز رساندم. نهایتا ساعت ۵ صبح و پس از پایان مراسم احیای مسجد، اقدام به نصب داربست چند لایه شد.

اما متاسفانه عده ای با ابزارهای لازم که از پیش مهیا کرده بودند، در هنگام حمله، ودر حالی که آیت الله ایمانی صراحتا در نماز جمعه روز قدس از هرگونه تشنج و حمله منع نمودند، داربست ها را باز و وارد مسجد شدند و مخالفت و دستور بنده به متولیان امر برای ممانعت از ورود افراد به مسجد کارگر نیفتاد و فقط جواب می دادند که ما چگونه در مقابل نیروهای حزب اللهی بایستیم و با انها مقابله کنیم؟

۵- عده ای پس از باز کردن داربست ها وارد مسجد شدند و اقدام به سخنرانی علیه اینجانب به عنوان فرماندار نمودند. در این وضعیت و پس از ورود این افراد به مسجد، از طرف مقابل هم عده ای موضع گرفتند و به درگیری و زد و خورد منجر شد. از ابتدای مراسم و درگیری ها در صحنه و نزدیک صحنه حضور داشتم، در همین زمان عده ای که کاملا شناخته شده بودند و جز حمله کنندگان به مسجد نیز بودند، به من نیز حمله فیزیکی کردند و به ماشین فرمانداری نیز آسیب زدند. بعدها این عملیات موفق را در نشریات محفلی و… خود نوشتند.

در همین بین جلسه شورای تامین استان در دفتر آیت الله ایمانی برگزار شد. با ورود من به جلسه، یکی از اعضای جلسه به تندی گفت: هر خونی که امروز ریخته شد، مقصر شما بودی که اجازه بستن مسجد را ندادی و مصوب کردی و مانع از تعطیل کردن مسجد شدید.

در ادامه، جلسه با اخراج یکی از متولیان حمله به مسجد که از قضا عضو شورای تامین هم نبود، ادامه یافت. همان افرادی که در زمان حضور در مسجد رسما اعلام کرده بودند حتی به قیمت جانمان هم اگر باشد مسجد را بازپس نمی دهیم ولی با شروع درگیری و زدوخورد، رها کرده و صحنه را ترک کردند.

در ادامه جلسه آیت الله ایمانی بر مخالفت خود با این اقدام تاکید کردند. همچنین در همان جلسه دو تماس تلفنی نیز با مسولین وقت انجام شد. ابتدا ایشان با آقای سلیمی دادستان دادگاه ویژه روحانیت صحبت نمودند. آقای سلیمی توضیحاتی دادند و در پایان از مخالفت رهبری با برخورد قضایی و… با آقای دستغیب یا بستن مسجد ایشان خبر دادند.

البته در جریان پیشنهاد اخراج جناب آقای دستغیب از خبرگان نیز رهبر معظم انقلاب با این اقدام مخالفت نموده بودند:

«راجع به این مطلبی هم که جناب آقای شاهرودی نقل کردند، به نظر من خبرگان اقدام نباید بکنند به اینکه کسی را که حالا عقیده مخالفی در بین خودشان دارد، اعلام کنند. این به نظر من اقدام خیلی مناسبی نیست. حالا من البته نمی‌خواهم به خبرگان تکلیفی بکنم یا چیزی را به عنوان تکلیف بگویم؛ سلیقه من این است. بالاخره یک نفر عقیده‌ دیگری در یک مسئله‌ خاصی دارد؛ اینجور نیست که در مبانی و اصول اختلافی وجود داشته باشد و به نظرم نمی‌آید اینجوری باشد.»

تماس بعدی با آقای مصلحی وزیر اطلاعات بود.
ایشان نیز این اقدامات و ادامه آن و بستن مسجد را در شرایط فعلی که نزدیک به سفر رییس جمهور به سازمان ملل بود، را به مصلحت ندانستند.
با توجه به تایید تدابیر ما در شورای تامین شیراز، موضع من در این جلسه تقویت شد. آیت الله ایمانی هم بصراحت مخالفت خود را با این حرکات اعلام کردند.

با توجه به نتیجه حاصله، درگیری ها پایان یافت و مسجد مجدد بازگشایی شد. دوروز پس از این قضایا بود که به همراه آیت الله ایمانی به یکی از مساجد رفته بودم، سه یا چهار نفر از جوانان مسجد که بعضی از آنها نیز در جریان مباحث مسجد مجروح شده بودند، با شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه و… خواستار اخراج بنده از مسجد شدند و نهایتا کار به آنجا کشید که آیت الله ایمانی، ان اقدام را خلاف تدبیر نظام دانستند و حمله به مسجد را اشتباه خواندند. این تذکر و فرمایش ایشان که پس از نماز عصر بود باعث شد طراحان پشت صحنه ناکام بمانند.

بعدها آیت الله ایمانی در جلسه بسیار محدودی از سیاسیون، برخی مدیران و ائمه جمعه فارس در تاریخ ۱۳۸۹/۷/۲۹ به مخالفت رهبری با حمله به مسجد آقای دستغیب اشاره کردند:

«بالاخره من از آقا ودفتر آقا که نمی توانم جلوتر بیفتم این را مطمئن باشید. من موقعی که می گویم ایشان را زنده نکنید، بلافاصله می روید زنده اش می کنید آنوقت چه توقعی از من دارید؟
شما می گویید حرف بزنید که حرفتان قبول است. ولی در این قضیه حرف من را قبول نکردید. آمدند حمله کردند و چقدر هزینه دادیم….
من معتقدم هرچه رهبری اشاره کرد من وظیفه دارم آن را دنبال کنم واین هم از طریق دفتر مقام معظم رهبری به آن می رسم. بعضی مسائل را خدمت خودشان میرسم»

۶- تنش و تشنج ایجاد شده باعث شد حضور گسترده مردم در روز قدس در کل کشور تحت تاثیر این واقعه قرار گیرد.

تاریخ درج مطلب: جمعه، ۱۹ بهمن، ۱۳۹۷ ۵:۰۳ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *