دو امدادگری که بامداد جمعه بی سروصدا از این دنیا رفتند!
بامداد روز جمعه ٢ تن از امدادگران داوطلب جمعیت هلالاحمر زنجان (وحید محمدی و سید رضا جعفری) که از ساعت ۴ بعدازظهر روز پنجشنبه درحال امدادرسانی و جستوجوی مقنی محبوس در چاهی در روستای استرود بودند، به علت ریزش دیوارهها و نشست زمین، جان خود را از دست میدهند. در این حادثه دونفر از اهالی روستا نیز کشته و یک امدادگر دیگرنیز دچار مصدومیت میشود.
آخرین جمعه یا آخرین عملیات
روز پنجشنبه ساعت ١۶:۴٠ دقیقه، یکنفر با هلالاحمر تماس میگیرد و از مفقودشدن فردی بر اثر ریزش چاه در منطقه زرینرود در ۴٠کیلومتری شهرستان خدابنده به سمت همدان خبر میدهد. با حضور تیم ارزیاب خدابنده ساعت ١٧:١١ دقیقه ارزیابی از حادثه صورت میگیرد و با هماهنگیها تیم امداد کوهستان شهرستان خدابنده به محل حادثه اعزام میشود. عملیات در آخرین ساعت شب پنجشنبه شروع میشود. در حین عملیات امدادی زمین اطراف چاه ریزش و سه امدادگر به همراه یک روستایی به چاه سقوط میکنند. بر اثر این سقوط، دو امدادگر جمعیت هلالاحمر به نامهای سیدرضا جعفری متولد سال ١٣۶٧ با ٨ سال سابقه داوطلبی و وحید محمدی متولدسال ۶٨ با ۴ سال سابقه داوطلبی جان باختند. امدادگر دیگر سعید رحیمی نیز در این حادثه دچار مصدومیت میشود که پس از انتقال به بیمارستان دیروز مرخص میشود.
شرح حادثه از زبان امدادگر حاضر در حادثه
سعید رحیمی از نیروهای جمعیت هلالاحمر زنجان است که از حادثه تلخ ریزش چاه جان سالم به در برده است. او با بغض از همکاران داوطلبش صحبت میکند که جلوی چشمانش در حادثه از دست رفتهاند. او با وجود گذشت چندین ساعت هنوز هم در شوک سانحه است و باور ندارد که دو همکار جوانش را از دست داده است. او در رابطه با اعلام حادثه به جمعیت هلالاحمر میگوید: «زمانی که حادثه افتادن یک نفر در چاه به مرکز ما در زنجان اعلام شد، به دلیل اینکه روستای محل وقوع آن نزدیک پایگاه زرینرود بود که ما در آن مستقر هستیم به ما ابلاغ شد و من و همکار دیگر امدادگرم به همراه دو همکار تیم امداد و نجات کوهستان و راننده به محل حادثه اعزام شدیم.»
سعید ادامه میدهد: «به محض رسیدن موقعیت را بررسی کردیم، بیل مکانیکی برای خاکبرداری آمد و دور چاه را تا جایی که امکانش بود، خاکبرداری کردند که نزدیک به ٩ متر پایین رفت، بعد من به همراه دو نیروی تیم امداد و نجات کوهستان و یکی از اهالی محل به داخل چاه رفتیم. اصلا نفهمیدیم که کی و چرا این اتفاق افتاد اما ناگهان دیوار ریزش کرد.»
رحیمی که برخلاف دو همکار جوانش از این حادثه جان سالم به در برده، زمان ریزش چاه در سمتی بوده که کمتر زیر خاک مدفون شده و میگوید: «خاک شل بود و یکباره آوار شد، آوار از سمتی آمد که بچهها در آن بودند و کامل رویشان را گرفت، من هم نصف بدنم زیر خاک مدفون شد که فکر کنم نزدیک به ۴٠دقیقه طول کشید که ما را نجات دادند و بچهها هم آن زمان هنوز زنده بودند اما متاسفانه در بیمارستان فوت کردند.» او با بیان اینکه نمیشود گفت که به دلیل نبود امکانات یا اشتباه از سمت کسی این اتفاق افتاد، خاطرنشان میکند: «امکانات هم بود اما واقعا از دست کسی کاری برنمیآمد. به خدا خودم هم الان خیلی ناراحتم، همکاران من هر دو خیلی جوان و نیروی داوطلب جمعیت بودند. ما همه به شغلمان افتخار میکنیم اما از دستدادنشان یک درد بزرگ است.»
منبع: روزنامه شهروند، شماره 1166، شنبه 1396/4/17