روایتی از خانه نشینی تهرانیها به دستور دولت در ۸۰ سال پیش
دکتر مسعود فروزنده، پژوهشگر تاریخ، به بهانهی شیوع کرونا که باعث خلوت شدن شهرها شده است، در یادداشتی که در انصاف نیوز نوشته، خانه ماندن تهرانیها به دستور دولت در ۸۰ سال پیش را روایت کرده است. او در این یادداشت نوشت:
تهرانیها باخبر شدند روز جمعه باید خود را حبس کنند. حبس اجباری پس از سالها هیجان انگیز بود و مردم را به تب و تاب خرید و انجام کارهای ویژه برانگیخت. پنجشنبه نهم اسفند ۱۳۱۸ شلوغترین روز تهران بود. سینماها، کافهها، و مهمانخانهها مملو از آدمهای خوشگذران شد. مرفهین که از بیکاری فردا بیم داشتند از ساعت ده شب به باشگاه ایران رفتند تا پاسی از شب خود را مشغول کردند. نانواییها تا دوساعت بعد از نیمه شب نان پختند و صف قصابیها تمامی نداشت.
انگار قرار بود قحطی شود. همه برای روز جمعه خود را آماده کردند. سرمای تهران هشت درجه زیر صفر بود. همزمان که تهران در خوشی بود جهان در آتش هیتلر میسوخت.
به یکباره جمعه دهم اسفند ۱۳۱۸ تهران همچون شهر ارواح شد. طبق فرمان، همه در خانههاشان ماندند. هیچ استثنایی در کار نبود. سرپیچی مجازات سخت داشت. مردم و مدیران از اراده آهنین آگاه بودند. پلیس در تمامی محلهها و چهار راهها مستقر شد. بیمارستانها و چند گروه قابله و ماما به حال آماده باش درآمدند. چند نوزاد در این روز در تهران چشم گشودند، یکیشان عکاس و چهار نفر پزشک شدند.
راس ساعت پنج صبح، سه هزار مامور خود را به مراکز اصلی معرفی کردند. کتابچهها را تحویل گرفتند و اخرین توصیهها را از مدیران اداره ثبت احوال شنیدند. اندکی بعد با طلوع خورشید به راه افتادند. هر گروه به محلهای رهسپار شد. یک گروه هم به زندان قصر رفت. از گروه ۵۳ نفر تقی ارانی چند روز پیش فوت کرد.
تهرانیها در خانه منتظر شدند تا به پرسشهای مامورین سرشماری پاسخ دهند. تهران پنجمین سرشماریاش را تجربه کرد. از نوزادانی که در تهران سال ۱۳۱۸ به دنیا آمدند شمار اندکی هنوز زنده هستند. شاید هزار نفر. از کل ایران شاید ده هزار نفر.
پاسخ به مامورین سرشماری عموما بر عهده مردان خانه بود. مردانی که دو زن یا بیشتر داشتند باید اهل و عیال را معرفی میکردند. بازار شایعه از هفته پیش رواج داشت. شایعه شده بود سرشماری برای سرباز گیری است، برای شناسایی اموال و املاک است. برخی بازاریها به فکر انکار و کتمان و دادن رشوه بودند. مامورین از ترس مجازات رضاشاهی رشوه نمیستاندند. البته خواهش و تمنا کار ساز بود.
ساعت هشت و نیم شب که سرشماری به پایان رسید، جمعیت زیادی به خیابانها هجوم آورد. گویا از زندان آزاد شدند. چراغ مغازهها تابیدن گرفت. جمعیت تهران ۵۳۱ هزار و ۲۴۶ نفر بود.
پس از پنج روز اداره کل آمار و ثبت احوال اعلام کرد دقیقترین سرشماری انجام گرفته است. بعدها از آن آمار بهرههایی برای توسعه محلات و خیابان کشی و برنامه ریزی اقتصادی برده شد. گاه گاهی هم مفتشهای شهربانی برای شناسایی خانوادهها به اسناد و آمار رجوع میکردند.
روزنامه اطلاعات ۱۶ اسفند، با افتخار و غرور اشارهای به تاریخ سرشماریها کرد و نوشت: پنجاه و شش سال پیش در سال ۱۲۶۲ شمسی نخستین سرشماری صورت گرفت و جمعیت تهران ۱۰۶ هزار نفر بود. دومین سرشماری تهران در سال ۱۲۷۰ انجام شد و جمعیت تهران به ۱۶۰ هزار نفر افزایش یافت. سومین سرشماری نیز در فروردین ۱۳۰۱ توسط شهرداری تهران به عمل آمد که جمعیت تهران به ۲۱۰ هزار نفر رسید. چهارمین سرشماری تهران در ۱۳۱۱ نیز توسط شهرداری انجام گرفت و جمعیت تهران ۳۱۰ هزار نفر اعلام شد. اکنون پس از هشت سال جمعیت تهران به ۵۳۱ هزار و ۲۴۶ نفر رسید و شکی نیست این افزایش به دلیل توسعه فرهنگ همگانی، بهداشت و توان اقتصادی مردم بوده است.