روایتی جدید از اعدام هویدا
عبدالله ناصری: یکی از مسایل مبهم و پرسؤال اوایل جمهوری اسلامی ایران، موضوع اعدام امیر عباس هویداست. خلخالی بر اساس کدام محاکمه، کدام جرم و کدام اقرار او را کشت؟ نقش هادی غفاری چیست؟
عصر روز نهم فروردین ۱۴۰۱ چند تن از دوستان شفیق قدیمی که بعضا زندانیان سیاسی قبل و بعد انقلاب بودند به عیادت حقیر آمده بودند. مسایل و خاطرات مهمی نقل شد. یکی از آنها از روزهای نخست انقلاب به علت دانش حقوقیاش در متن مدرسه علوی و اعدامهای انقلابی! بوده است. از اینجا عینا سخنان اوست که ذرهای در صداقتش شک ندارم:
«آقای سنابرق زاهدی که دانشجوی دکتری حقوق دانشگاه تهران و از شاگردان باسواد و مورد عنایت مرحوم کاتوزیان بود از من و دوستم که دانشجوی پایینتر بودیم خواست او را در روند محاکم مدرسه علوی کمک کنیم. امام (خمینی) تازه پنج قاضی علاوه بر خلخالی را منصوب کرده بود -آقایان جنتی، انواری، آذری قمی، گیلانی و یوسف صانعی- آقای صانعی از ابتدا نیامد؛ چون مخالف اعدامها بود (که البته بعد از مدتی و به دلایل شخصی آقایان انواری و جنتی هم رفتند). دادگاه اول هویدا با چهار نفر از پنج نفر آغاز شد و خلخالی با رفتاری مبهم در جلسه حضور نیافت. بعد از جلسه دادگاه اول که قرار بود ادامه داشته باشد، آقای خلخالی در راهرو دست هویدا را گرفت و همراه هادی غفاری و بدون محافظ سه نفری به حیاط کوچک استتار شده رفته درب را قفل کردند. (راوی میگوید خلخالی مسلح نبود ولی غفاری مسلح بود). همه هاج و واج بودیم که ناگاه صدای شلیک ۳ تیر از حیاط کذایی به گوشمان رسید و بعد از مدت کوتاهی در حیاط باز شد و خبرنگاران برای عکس و گزارش وارد حیاط شدند».
همه ماجرا روشن شد. اما یک سؤال و یک نکته: چرا هادی غفاری هنوز با قسم جلاله نقش خود را در شلیک تیر انکار میکند؟ یکی از حاضران مجلس، خود تأیید کرد که هادی غفاری با سوگند جلاله برای من در سال گذشته شلیک تیرها را توسط خود انکار کرد.
نکته این تاریخ تراژیک این است که آقای سنابرق زاهدی که کیفرخواستها را بیشتر تنظیم میکرد و از مشوقان خلخالی به اعدام بود، به مجاهدین خلق! پیوست و اینک در پاریس وزیر کابینه شورای ملی مقاومت است.