روایت امیر عبداللهیان از ارتباطاتش با سردار سلیمانی و سپاه قدس!
وقتی آمریکاییها عراق را اشغال کردند، فقط یک مورد از اتفاقاتی که در خوزستان در حال وقوع بود، با طراحی یکی از دستگاههای امنیتی آمریکا، هزار قبضه اسلحه کلت برای ایجاد ناامنی در کشور در حال واردشدن بود. درحالیکه آمریکا عراق را اشغال کرده و آخرین سرکنسولش را در خرمشهر (قبل از سقوط شاه) – که همه جزئیات مرز مشترک ایران و عراق را در زمان شاه از نزدیک مشاهده کرده بود – مسئول مرزهای ایران و عراق کرد و سرویس امنیتی آنها هم برای ورود سلاح و مواد انفجاری به داخل ایران برنامهریزی میکردند. آیا در این وضعیت میتوان دست روی دست گذاشت و کاری انجام نداد؟ بله؛ تصمیم نظام این بود که سردار سلیمانی بهعنوان مسئول پرونده در مقطعی ضروری درباره موضوع مهم عراق اقدام کند.
…
من با سردار سلیمانی و تیمی که در حوزه سیاست خارجی و امنیتی کشور فعالیت میکنند، از سال ۷۰، ۷۱ که وارد وزارت خارجه شدم، ارتباط داشتم که به تحولات عراق و ارتباط سردار سلیمانی با پرونده عراق همچنین ارتباط مستقیم بخشهای سیاسی – امنیتی کشورمان با تحولات عراق برمیگردد. در موضوعات حساس امنیتی– سیاسی، هر زمان که در وزارت خارجه میخواستم به مذاکرهای دوجانبه یا چندجانبه برای سوریه، عراق و راجع به مسائل اساسی منطقه بروم، پس از برگزاری جلسات کارشناسی با مدیران و کارشناسان سیاسی، بینالمللی، حقوقی وزارت خارجه و اخذ راهبردها از دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، حتما اول با وزیر خارجه صحبت میکردم. سپس در موضوعاتی که در حوزه سردار سلیمانی بود، نظر سردار سلیمانی را میگرفتم و در جریان آخرین تحولات قرار میگرفتم و از مشورتهای ایشان استفاده میکردم. همچنین با جناب آقای ایروانی (معاون شورای عالی امنیت ملی) در موضوعات مهم امنیتی مشورت میکردم.
منبع: در گفتگو با روزنامه شرق، شماره 2933