روایت داریوش شایگان از جلسات کربن با علامه طباطبایی
حمید قزوینی نویسنده و محقق تاریخ شفاهی نوشت: داریوش شایگان، عرفان پژوه و متفکر و روشنفکر معاصر ایرانی، صبح روز پنجشنبه دوم فروردین از دنیا رفت. او از جمله افرادی است که در جلسات گفتگوی علامه طباطبایی و هانری کربن اندیشمند فرانسوی حضور داشته است.
دکتر شایگان درباره این جلسات میگوید: «من اوایل سال 1340 توسط «سید حسین نصر» به حلقه اصحاب تأویل پیوستم که کربن نیز در زمره آن بود و منظما به دیدار علامه طباطبایی می شتافت. نخستین دیدار در منزل آقای «ذوالمجد طباطبایی» بود. علی رغم وجود مشکل ارتباط و صافی ترجمه، جریان میان دو بزرگوار به خوبی می گذشت. هر دو بر یک طول موج بودند و درباره سرنوشت فلسفه در یاران هم عقیده بودند. کلمه تاویل در آنجا زیاد شنیده میشد که میتوان آن را به کشف محجوب یا تفسیر معنوی تعبیر کرد. بعدها بود که من به غنای شگفت این مفهوم که خود رکن تمامی ادراک عرفانی است، پی بردم.
کربن معمولاً اوایل شهریور به ایران میآمد و اویل دی ماه به فرانسه باز میگشت. او به مرور زمان گرد خود حلقه کوچکی از محققان گرد آورده بود و از توجهی که آن جوانان به این گونه تحقیقات نشان میدادند بسیار خرسند بود. زیرا باید قبول کنیم که در آن روزگار پرداختن به این گونه مباحث چندان مد و مرسوم نبود. جوانان بویژه به مسائل سیاسی و جامعه شناسی علاقه داشتند و کم بودند کسانی که اوقات خود را وقف فلسفه به معنایی که کربن از آن مراد داشت بنماید. در این دیدارها، من یکی از همدمان کربن شدم زیرا همزبانی ما تنها به فسلفه اسلامی محدود نمیشد بلکه زمینه های دیگر، فرهنگ هایی دیگر و به ویژه جهان هندی و فسلفه آلمانی را نیز در بر میگرفت.
علامه طباطبایی به نوعی دست اندر کار تاریخ آغازین بود و تاریخ خودش را روایت میکرد و وجودش تجسم آنات غنی فلسفهای بود که خود امانت دار و حامل آن بود. کربن از نظر تاریخی، و از نظر هستی شناسی معاصر او نبود. میان آن دو شکافهای مدرنیته، درامهای عظیم اندیشه، دنیوی شدن جهان، نیهیلسیم و گریز خدایان وجود داشت. از این نظر کربن با گذشته نگری تفکری را که از نظر تاریخی در ما قبل رویدادهای جهان قرار داشت باز آفرینی می کرد. اما با قرار دادن آن در منظومهای که به همان تفکر مربوط بود، یعنی با قراردادن آن در پیش از تاریخ روح، به مدد تاویل به آن جان دوباره میداد. این بازآفرینی از طریق فاصله گیری انجام میگرفت که خود دستاوردهای آگاهی غربی است. بدین سان تفکر ایرانی با گذشتن از صافی نگاه فرانسوی احیا میگردید و از نو جوان میشد.»
منبع: کانال تلگرام حمید قزوینی