روایت شهید حسین همدانی از آشنایی با امام خمینی
مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرد؛ برشی از خاطرات منتشر نشده سردار شهید حسین همدانی: سردار همدانی در دوران حیاتش، به روایت خاطرات و مبارزات خود در “مرکز اسناد انقلاب اسلامی” پرداخت. وی در بخشی از این خاطرات درباره نحوه آشنایی خود با امام خمینی در سال 1343 میگوید: در دوران تحصیل و کار در مساجد با هیئتهای حسینی آشنا و در این محافل پرورش یافتم. چون ظلم و ستم، تبعیض، فاصله طبقاتی و گرسنگی را به خوبی حس کرده بودم به دنبال مجالسی می گشتم که مرا ارضا کند و هر روز نسبت به طبقه حاکم نفرت و کینهام افزوده میشد و در این زمان حوادثی پیش آمد که موجب آشنایی من با مسائل سیاسی و نام امام خمینی شد.
همسایهای داشتیم که جسد پسرش را که سرباز بود از تهران به همدان آوردند؛ می گفتند چون حاضر نشده مردم را به گلوله ببندد او را کشتهاند. مقامات امنیتی رژیم هم به خانواده آن سرباز اجازه نمیدادند تا برای فرزندشان مراسم تشییع و ترحیم برگزارکنند. از مادرم سؤال کردم که چرا نمیگذارند مجلس فاتحه برای ایشان برگزارشود؛ چون خیلی به مسائل آشنا نبودم.
سال بعد وقتی در 13 آبان 1343 رادیو اعلامیه ساواک درباره تبعید امام خمینی را پخش کرد، من با نام ایشان آشنا شدم. خواهربزرگم که با شوهرش سمت دیگر شهر یعنی در خیابان شهناز (شهید نواب صفوی فعلی) زندگی میکرد، همسایهای داشت به اسم آقای ساداتیان، ایشان از پیشهوران بسیارمعروف گچکار همدان بود و خیلی در بین مردم وجاهت داشت؛ وقتی امام دستگیر و از کشور تبعید شد، این خانواده در همدان بر سردرخانهشان بیرق سیاه زدند و حتی در اعتراض به این اقدام رژیم پهلوی، درمنزلشان مراسم گرفتند. از سربند همین ماجرا بود که با نام امام که آن روزها به آقای خمینی معروف بود، آشنا شدم.