روایت غفوری فرد از رقابت با خاتمی در انتخابات سال 80؛ دو اتفاق ناگوار!
در سال ۸۰ شرایط جدیدی حاکم بود. مشخص بود آقای خاتمی دوباره رای میآورد. خواستم کاندیدا شوم و طرحهایم را مطرح کنم و به طور جدی وارد عرصه شوم. رقابتم ساختگی نبود. در حزب موتلفه به پیشنهاد دکتر عباسپور درباره کاندیداتوری من رایگیری شد که بالاترین رای را آوردم. یکی از مسئولان روحانی کشور هم تماس گرفت و گفت ما بررسی کردیم دیدیم در شرایط کنونی بهترین کاندیدا از جناح راست شما هستید. من و خانوادهام راضی نبودیم اما با این اصرارها خانواده را راضی به کاندیداتوریام کردم. تصمیم من رقابت جدی با خاتمی بود. با خاتمی هم مشورت کردم، استقبال کرد و گفت شما اخلاق انتخاباتی را رعایت میکنید و اهل تخریب نیستید. با آقای هاشمی رفسنجانی هم مشورت کردم، به من گفت فکر میکنید چقدر رای بیاورید؟ آن موقع فقط من مطرح بودم و هنوز هیچ کاندیدای دیگری در صحنه نبود. گفتم اگر جامعه روحانیت مبارز از من حمایت کند ۴ تا ۵ میلیون رای میآورم. برآورد من این بود که اگر من کاندیدای طیف راست باشم سبد رای این جناح حداقل ۴ تا ۵ میلیون رای است.
تلاش داشتم انتقادات جدیام به خاتمی را به گونهای که تخریب نشود مطرح کنم، بگویم با مدیریتهای دانشگاهی هم سیاسی برخورد میشود؛ اما چند حادثه پیش آمد که مشکلساز شد. همان مسئولی که گفته بود تو بهترین فرد در بین اصولگرایان هستی، پس از کاندیداتوری تماس گرفت و گفت بیایید صحبت کنیم. وقتی رفتم به من گفت چرا میخواهید کاندیدا شوید؟ گفتم شما پیشنهاد دادید. گفت آن موقع فلانی قرار نبود بیاید، حالا آمده. تعداد کاندیداها علاوه بر خاتمی ۹ نفر شده بود، اگر آنها پیش از من اعلام کاندیداتوری میکردند من به عرصه نمیآمدم. اتفاق دوم که من را بسیار متاثر کرد این بود که بعضی از رقبا گفتند غفوریفرد انصراف داده که باعث شد رای من خیلی کمتر شود. سخنرانی میرفتم میگفتند شما که انصراف دادهاید! پسرم از مدرسه میآمد میگفت شنیدهام شما انصراف دادید! رای من در انتخابات در کل کشور از رایی که در انتخابات مجلس از تهران به عنوان نامزد مستقل کسب کردم کمتر شد.
منبع: تاریخ ایرانی