سخن تکاندهنده امام (ره) در مورد “دلیل تبعید”

غلامغلی رجایی، گردآورنده یکی از مهمترین کتب خاطرات امام، در وبلاگ شخصی اش نوشت:  درمیان خاطراتی که دراین 25 سال از امام شنیده یا نوشته ام بعضی درخشندگی  و جذابیت خاصی نسبت به بقیه خاطرات دارند.

بنظرم باید روزی روزگاری، این خاطرات را از سایرخاطرات دیگری که درمجموعه 5 جلدی سیره امام خمینی نوشته ام وحدود دوهزارخاطره می شوند، جدا ودرکتاب مستقلی منتشرکنم.

راوی یکی ازاین خاطرات زیبا حجت الاسلام المسلمین محمدعلی رحمانی از اعضای دفتر امام است که می گوید این خاطره را از یاردیرین امام، حجت الاسلام و المسلمین، شیخ حسن صانعی شنیده است، مردی که امام بسیاربه اواعتماد داشت و در عبارتی تکرارناپذیردر شان وی که در صحیفه امام آمده از”حقی که او به گردن وی دارد “سخن گفت.سخنی که نظیرآن درباره هیچ کس دیگرازامام شنیده نشد.هموکه برادربزرگ مرجع عالیقدر، آیت الله شیخ یوسف صانعی است.

خاطره که در صفحه 195جلد سوم سیره امام خمینی – ازانتشارات عروج – آمده، این است:

بعداز فوت حضرت آیت الله بروجردی، اوایل مرجعیت امام شور دیگری در مردم ایجاد شده بود. رژیم منفور پهلوی به این فکر افتاده بود که کسانی را از گوشه و کنار پیدا کند بلکه اینها درخط خود آنها قرار گیرند و مرجعیت امام کوبیده شود چون احساس خطر از این نقطه می کرد ما دیدیم از بعضی خانه ها- بیوت بعضی مراجع- یک سری تحریکات علیه امام شروع شد. یک روز این جمله را به امام عرض کردیم که آقا مثلا از فلان جا این جور تبلیغات و تحریکات علیه مرجعیت و زعامت شما می شود.

امام فرمودند :”من باکی از این مسایل ندارم، شما هم کاری به کار آنها نداشته باشید، مردم با ما هستند. این یادتان باشد”. امام حدود پانزده سال در زندان و تبعید به سربردند و به ایران برگشتند. دراولین روزی که به خانه سابق شان وارد شدند به من گفتند: آقای صانعی، یادت هست یک وقت جمله ای به من گفتی و من یک جوابی به شما دادم راجع به مرجعیت؟ گفتم: بله آقا.

امام فرمودند: “احتمال نمی دهید این تبعید چند ساله من بخاطراین باشد که گفتم “مردم با من هستند” ونگفتم “خدا با ماست؟!”

تاریخ درج مطلب: یکشنبه، ۲۰ دی، ۱۳۹۴ ۲:۰۴ ب.ظ


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *