ماجرای انتخاب بازیگر جنجالی نقش مترجم در سریال پایتخت
سیروس مقدم در بخشی از گفتگوی خود با روزنامه جام جم می گوید: هیچکدام از ما تجربه کار در خارج از کشور را نداشتیم و باید امکانات را فراهم میکردیم. به همین دلیل مدیر تولید پروژه با دو گروه رایزنی کرد و آنها هم در ابتدا گفتند به دلیل ناامنی ترکیه نباید به این کشور برویم. در انتها شرکتی را معرفی کردند که برایشان امکانات فراهم کرده بود. از جمله برق که در این کشور گران است، هلیشات و… طرف قرارداد ما در این شرکت فردی بود که خودش از تهیهکنندگان قدیمی تلویزیون است. مذاکرات اولیه انجام شد و خانم غفوری هم درباره حساسیتها و دغدغهها به این خانم تاکید کردند، حتی در قرارداد قید شد حق استفاده از عوامل شبکههای خارجی را ندارند.
در مجموع در شرایط بدی به ترکیه رفتیم، حتی آقای خمسه برای درمان بیماریاش باید به کشور دیگری میرفت. ما در قسمتهای آخر فقط صدای باباپنجعلی را از جاهای مختلف داریم. البته الهی شکر عمل کرد و حالش خوب شد. ما تمام بازیگران اصلی و فرعی را از ایران بردیم، حتی بازیگر نقش مهمت، برادر جعفر دهقان است که به زبان ترکی استانبولی مسلط بود. شرکت هم مجوز کار در فرودگاه، اسکله و… را که بسیار هم سخت بود، گرفت. تا این که ما به آن سکانسی رسیدیم که مترجم، مهمت و نقی کنار هم هستند. برای این نقش سه هنرور مراجعه کردند که دو نفر از آنها به زبان فارسی مسلط نبودند و در نهایت کسی انتخاب شد که شما در سریال دیدید. علاوه بر آن ما میخواستیم او مسیحی هم باشد که این طور بود.
به هر حال وظیفه ما تحقیق درباره مردم و عدم سوءپیشینه و سوابق نیست. این خانم قیافه تابلویی هم نداشت که ما بشناسیم. مثلا سوفیا لورن نبود. خوشبختانه از آنجا که خدا ما را دوست دارد، منشی دفتر جم اطلاعیه داد من سارا باهنر منشی دفتر جم بودم و هیچ ارتباطی با پایتختیها ندارم، اما این کار را میبینم و این خانم را تا به حال ندیدهام.
البته باید بگویم وقتی ما کارمان را در ترکیه شروع کردیم کسانی که جذب جم شده بودند و بعد از همکاری با این شبکه به فلاکت افتادند، مرتب اصرار داشتند که با ما ملاقات داشته باشند، اما خانم غفوری بشدت مراقبت کردند و با این که این افراد ساعتها بیرون از هتل ایستادند اجازه ورود ندادند. حتی صحنههایی که با هلیشات گرفتیم، من به دوستان تاکید کردم هلیشات برای دفتر جم نباشد. چون در آن مقطع کسانی که در این شبکه کار میکردند، بیکار شده بودند، حتی یکی از کارگردانان ساعتها التماس کرد بچههای ما را ببیند و درخواست پول هم داشت، اما این اتفاق نیفتاد. جالب است همین کارگردان شیطنت کرد. حال شاید این خانم هنرور به مدت کوتاه کار اداری در یکی از شعبات جم کرده باشد که ما بیخبر بودیم. متاسفانه کسی این شیطنت را کرد که الان از سرخوردههای جم است و به فلاکت رسیده.
منبع: روزنامه جام جم، شنبه 1397/1/18