متن و حواشی ماجرای مک فارلین!
13 آبان 65 سخنان هاشمی یکی از بزرگترین بمبهای خبری جهان در دهه 60 بود؛ افشای سفر مکفارلین (مشاور رییس جمهور آمریکا) به تهران که اوایل خرداد 1365 انجام شده بود و روابط پنهانی جمهوری اسلامی و آمریکا.
12 آبان هفتهنامه الشراع لبنان این خبر را داده بود و مشهور است که خبر از بیت آیتالله منتظری به آنها رسیده اما پیش از آن شایعات در ایران بهحدی رسیده بود که هاشمی در خاطرات 24 مهر 65 سه هفته پیش از افشای ماجرا نوشته که روحانی و دکتر هادی نزد او آمدند؛ «قرار شد در موضوع معامله گروگانهای آمریکایی در لبنان با نیازهای تسلیحاتی و آمدن هیأت مکفارلین آمریکایی به ایران که اخیرا شایع شده بود، برای افراد مورداعتماد، مخفی توضیح داده شود.»
در آمریکا نیز مقامات پاسخگوی سوالاتی درباره رابطه تسلیحاتی با ایران بودند. بر اساس خاطرات هاشمی شنبه 10 آبان 65 دو روز پیش از افشاگری الشراع، احمد خمینی از شایع شدن خبر سفر مکفارلین به ایران نگران بود و؛ «پیشنهاد داشت که آن را به گونه واقعی که برای ما پیروزی است و برای آمریکاییها خفت و شکست مطرح کنیم.» 11 آبان در جلسه سران قوا تصمیم گرفتند در مراسم 13 آبان در سالگرد گروگانگیری سفارت آمریکا، هاشمی موضوع را افشا کند.
12 آبان الشراع خبر را منتشر کرد. ظهر آن روز هاشمی و آقای خامنهای درباره افشای ماجرا با هم صحبت کردند. هاشمی میگوید آقای خامنهای با تصمیمی که در جلسه سران قوا برای افشا گرفته بودند موافق نبود اما با هم توافق کردند. شاید از نگرانیهای آقای خامنهای سخنانی بود که چند روز پیش در خطبههای نمازجمعه 9 آبان 65 گفته بود: «مسئله ما و آمریکا یک مسئله موقت نیست. خصومتی که نسبت به ما از سوی این ابرقدرت متکبر در طول سالیان متمادی گذشته انجام شده چیزی نیست که حالا با گذشت دوسال و پنج سال و دهسال از ذهن مردم ما بیرون برود… همانطورکه شما ملّت همیشه فریاد کشیدید و مسئولان کشور بارها و بارها تکرار کردند با سیاست استکباری زورمدارانهی طلبکارانه ابرقدرتی آمریکا بههیچ وجه کنار نخواهیم آمد.»
اما تنها این سخنان نبود، رابطه با آمریکا یکی از بزرگترین تابوهای جمهوری اسلامی بود و افشای این ماجرا میتوانست تناقضی بزرگ باشد. 13 آبان هاشمی ماموریت افشای ماجرا را اجرا کرد. لحن و برخی سخنان هاشمی با آنچه مدتی پس از این ماجرا در آمریکا منتشر شد و آنچه هاشمی بعدها در اینباره گفت متفاوت بود. هاشمی میگفت در جواب تقاضای هیات آمریکایی برای مذاکره با سران جمهوری اسلامی گفتهاند: «اینجا جای این حرفها نیست، ما با آمریکا قهر هستیم.» روایت هاشمی از اقامت و مذاکرات انجامشده با آمریکاییها چندان با واقعیت منطبق نبود. او میگفت: «پنج روز اینها اینجا بهصورت توقیف در هتل ماندند و وحشت اینها را گرفته بود.» درحالیکه آنها اگرچه با سران قوا دیدار نکردند اما مذاکره در ردهی دکتر هادی (نماینده مجلس)، کنگرلو (مشاور نخستوزیر) و وردینژاد (نماینده سپاه) با آنها انجام شده بود. هاشمی در توضیح دلیل عدم مذاکره با آمریکاییها گفت: «مگر ما یادمان رفته که برژینسکی با دولت موقت ما در الجزایر دیدار کرد و دولت موقت را آب برد.»
آن دیدار قدیمی در آبان 58 فقط پایان دولت موقت را رقم نزده بود که آنها در تمام دهه 60 و پس از آن در چشم بعضیها مزدور آمریکا دیده میشدند و مخالفتشان با ادامه جنگ را نیز در همین چهارچوب تحلیل میکردند. 25 اردیبهشت 65، 10 روز قبل از آمدن مکفارلین، مهندس بازرگان و سران نهضت آزادی در سالگرد تاسیس نهضت آزادی به بهشت زهرا میرفتند تا بر مزار آیتالله طالقانی و چمران از اعضای قدیمی نهضت آزادی فاتحه بخوانند. چند خودروی آنها توسط ماموران کنترل خودروها متوقف میشود و سرنشینان را به روستایی متروک در اطراف تهران میبرند و کتک مفصلی به آنها میزنند.
هرچند هاشمی ماجرای ارتباط با آمریکاییها را با ظرافت و تغییر برخی واقعیتها توضیح داد اما خبر ارتباط با آمریکا بزرگتر از این ماجراها بود. حواشی زیادی پدید آمد که هاشمی را بهشدت در تگنا قرار داده بود. 8 نماینده مجلس وزیرخارجه را برای پاسخ به سوالهایشان درباره این ماجرا به مجلس فراخواندند. در موقعیتی دراماتیک علیاکبر ولایتی هیچ نقشی در این پرونده نداشت! دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاهها و سایر افراد موضعگیریهای تندی کردند. ماجرا در آمریکا نیز به یک بحران بزرگ تبدیل شد و کار به دادگاه و بررسیهای مهم کشیده شد و ابعاد مهم این پرونده تا حدود زیادی برای آنها مشخص شد. ایران در میانه جنگ و کمتر از دو ماه به شروع عملیات مهم کربلای 4 با بحرانی بزرگ روبهرو شده بود.
نامه ٨ نماینده مجلس خیلی تند به نظر نمیرسید و درباره ابعاد ماجرای سفر مکفارلین به تهران و اینکه مذاکرات چگونه انجام شده است سوال پرسیده بودند.
واکنش امام به حواشی ماجرا و نامه نمایندگان مجلس در 29 آبان 65 خیلی قاطع و معترضانه بود: «چرا اینقدر ما عقبافتاده هستیم؟ چرا ما باید به واسطه اغراض نفسانیه اینقدر خودمان را ببازیم؟ چرا باید وقتی که دنیا به تزلزل درآمده است برای این بیاعتنایی ایران به کاخ سفید و سیاه، چرا ما باید توجیه کنیم مسائل آنها را؟ چرا ما باید اینقدر غربزده باشیم یا شیطانزده؟ من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص، ولو بعضیشان در نظر من پوچاند… در یک همچو وقتی، وقت یک همچو اموری است؟! وقت یک همچو تأییدی است از کاخ سفید؟ وقت یک همچو تأییدی است از ریگان؟ لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید، از لحن اسرائیل تندتر است، از لحن خود کاخنشینان آنجا تندتر است. شما چه شده است اینطور شدید؟ شما که این نبودید بعضیتان. من بعضیتان را میشناسم، شما اینطور نبودید.»
سخنرانی امام خمینی اعتراضها را ساکت کرد. 8 نماینده نامهشان را پس گرفتند و در تنگنای انتقادات گرفتار شدند. اگر بپذیریم به دلیل شرایط حساس آن زمان و نزدیکی عملیات سرنوشتساز ایران (کربلای 4) که ماهها در تدارکش بودیم این برخوردها برای ساکتکردن حاشیهها توجیهپذیر باشد، پس باید این بسته بودن فضای انتقادی زماندار باشد. اما گاه فراموش میکنیم یک محدودیت بهدلیل شرایط حساس درنظر گرفته شده و پس از گذر از آن شرایط نیز همچنان محدودیت ادامه مییابد. یا گاه آنقدر شرایط حساس را کش میدهیم که همیشه در لحظات حساس کنونی زندگی میکنیم و ممنوعیت انتقاد ادامه مییابد و منتقد سرکوب میشود.
یکسال پیش از این ماجراها در سال 64، 99 نماینده با وجود آنکه میدانستند نظر امام بر نخستوزیری موسوی است به میرحسین موسوی رای ندادند و به گروه 99 نفر مشهور شدند که روزگار سختی پس از آن برایشان رقم زده شد با وجود آنکه امام نیز مدتی بعد کار آنها را در راستای تشخیصشان تفسیر کرد اما فشارها کاسته نمیشد.
13 فروردین 66 حدود یکسالونیم از این ماجرا میگذشت که هاشمی نوشته است امام جمعه کرمان با او درباره 99 نفر و 8 نماینده سوالکننده از وزیرخارجه صحبت کرده. هاشمی: «بیشتر مایل بود از من برای تبرئه آنان جوازی بگیرد که گفتم در شکل ظاهر، آنها به وظایف نمایندگی عمل کردهاند، ولی روح عمل آنها، حرکت در جهت خلاف نظر امام و بدون توجیه منطقی است.»
ماجرای مذاکرات محرمانه با آمریکا در ایران هیچگاه شکافته نشد.
غفلت از اینکه جامعه نیازمند انتقاد و وجود فضای انتقادی است، خطرناک است. توجه ما معطوف به حل مسایل سیاسی موقت است اما این مسایل اجتماعی و اعتماد مردم است که همواره تعیینکننده است. ماجرای مکفارلین همچنان یک موضوع مبهم با ابعادی مناقشهبرانگیز است و میتواند زمینهساز طرح موضوعات مختلفی شود که از سرمایه اعتماد عمومی کم کند.
پینوشت:
– خاطرات هاشمی و ماجرای کتکزدن اعضای نهضت آزادی از کتاب اوج دفاع و کتاب دفاع و سیاست آمده است.
– متن سخنان مطبوعاتی و خطبههای نماز جمعه از روزنامه جمهوری اسلامی و جلد ۴۴ روزشمار جنگ سپاه آمده است.
– سخنان امام: صحیفه امام، جلد20، صص 159 تا 163
منبع: کانال تلگرام جعفر شیرعلی نیا، @jafarshiralinia
ششمین فایل ویدئویی وافشاگری
از:محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
افشای ورودمخفیانه #مک_فارلین به ایران،ماجرایی که قلب حقیقت شد،درششمین فایل ویدئویی محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار بیکار)
https://www.youtube.com/watch?v=htzBU_EP8jg&feature=youtu.be