ناگفته ای مهم از گروگانگیری 4 ایرانی در لبنان؛ در جلسه محرمانه حاج احمد با مسئولان حزب الله چه گذشت؟
حمید داودآبادی، محقق و نویسنده کتابی با موضوع 4 دیپلمات ربوده شده ایرانی در لبنان در یادداشتی تلگرامی نوشت: شنبه شب 12 تیر 1361، در بعلبک لبنان، جلسه محرمانه و مهمی برگزار شد.
در آن جلسه، علاوه بر عباس عبدی به عنوان میزبان، سیدمحسن موسوی کاردار سفارت ایران در بیروت، احمد متوسلیان فرمانده قوای محمد رسول الله (ص)، منصور کوچک محسنی جانشین حاج احمد، حجت الاسلام سیدعباس موسوی (بعدها دبیرکل حزب الله لبنان شد که توسط تروریستهای اسرائیلی همراه خانواده اش به شهادت رسید)، سیدحسین موسوی (ابوهشام، رئیس سازمان امل اسلامی)، شیخ صبحی طفیلی (بعدها دبیرکل حزب الله شد ولی از آن جدا گشت و درحال حاضر با گرایش شدید به عربستان، دشمن سرسخت حزب الله و ایران است)، حضور داشتند.
غالبا جلسات حاج احمد در لبنان، در خانه امنی که سپاه در بعلبک تهیه کرده بود، حوزه علمیه کنار خانه سیدعباس موسوی و یا دفتر ابوهشام برگزار می شد.
آن شب عباس عبدی ترجیح داد جلسه ای که قرار بود خداحافظی حاج احمد با سران مقاومت لبنان و معرفی کوچک محسنی به جای خود بود، در خانه ای که عباس عبدی به عنوان محل کار برای خود در بعلبک تهیه کرده بود، برگزار شود تا از امنیت آن مطمئن باشند.
جدا از آقای (…) که به عنوان مترجم همراه حاج احمد از پادگان زبدانی به بعلبک آمده بود، یک جوان شیعه لبنانی که همواره به عنوان مترجم ویژه همراه سیدمحسن موسوی بود، حضور داشت.
آن جوان لبنانی، در تمام جلسات بسیار محرمانه ای که حاج احمد و موسوی با سران مقاومت لبنان داشتند، حضور فعال داشت.
او از سوی مسئولین امنیتی سفارت ایران در بیروت گزینش و استخدام و برای حضور در جلسات محرمانه، صددرصد تایید شده بود.
عباس عبدی از دانشجویان خط امام بود که لانه جاسوسی سفارت آمریکا در تهران را آبان 1358 فتح کردند. او در تشکیلات “اطلاعات نخست وزیری” که دوستان و بچه محلهای قدیمش “خسرو تهرانی” و “سعید حجاریان” مسئولیت آن را برعهده داشتند، کار می کرد.
آن زمان هنوز وزارت اطلاعات تشکیل نشده بود و وظایف و ماموریت های آن را واحد اطلاعات نخست وزیری انجام می داد.
عبدی در بخش اطلاعات خارجی به عنوان کارشناس نهضتهای آزادیبخش مشغول به کار شد؛ سپس با همان عنوان راهی لبنان شد و مسئولیت امنیتی سفارت ایران در بیروت را برعهده گرفت.
آن زمان مسئول واحد نهضت های آزادیبخش “سید مهدی هاشمی” (برادر داماد آیت الله منتظری که بعدها به جرائم مختلف از جمله قتل و … اعدام شد) بود.
پس از پایان جلسه با لبنانی ها، همه افراد به اتاق بغلی رفتند و در جمع دیگر ایرانی ها از جمله محمدابراهیم همت، سیدرضا دستواره، علی موحد دانش، کاظم رستگار، مرتضی سلمان طرقی و … شام را خوردند.
در بین شام، سیدمحسن موسوی به حاج احمد گفت:
– حالا که مسئولیتت را تحویل آقای کوچک محسنی سپرده ای و تا پرواز هواپیمای دمشق به تهران دو سه روزی فرصت هست، یک سر بیا باهم برویم بیروت وضعیت را بررسی کن.
همه با این پیشنهاد عجیب مخالفت کردند.
کوچک محسنی به شوخی ولی جدی گفت:
– حاج احمد، شما از الان هیچ مسئولیتی ندارید، اگر قرار باشد کسی برود بیروت وضعیت را بررسی کند، من باید بروم.
بقیه هم اصرار کردند بجای حاج احمد بروند.
لبنانی ها گفتند مسیر بیروت خیلی ناامن است و رفتن به آنجا ریسک بزرگی است.
مترجم همراه سیدمحسن موسوی گفت که جاده کاملا امن است و من هر روز دارم می روم بیروت و می آیم. و اصرار بسیاری کرد که فردا حاج احمد با آنها به بیروت برود.
مترجم نگفت که چون خودش لبنانی است، به راحتی در جاده بیروت تردد می کند و برایش امن است، نه یک سردار ایرانی آن هم حاج احمد متوسلیان فرمانده قوای ایرانی در سوریه و لبنان!
و سرانجام روز یکشنبه 13 تیر 1361 حاج احمد متوسلیان همراه سیدمحسن موسوی، تقی رستگار و کاظم اخوان از دمشق عازم بعلبک و از آن جا بیروت شدند و …
آن روز عباس عبدی مسئول امنیتی سفارت ایران در بیروت، در دمشق ماند و به بیروت نرفت.
مترجم لبنانی هم که همواره با موسوی بود، باوجودی که صبح زود همراه او به پادگان زبدانی رفته بود، همراه آنها به لبنان نرفت.
از آن روز به بعد، وقتی مسئولین حفاظتی با همه افراد مرتبط برای بررسی پرونده صحبت کردند، در کمال تعجب هیچ خبری از آن مترجم نشد و دیگر کسی او را ندید!
آقای عباس عبدی هم تا امروز به بهانه اینکه:
“36 سال گذشته و چیزی از آن وقایع را به یاد نمی آورم” در این باره چیزی نگفته و از صحبت کردن طفره می رود!
حتی نمی گوید:
“چرا حاج احمد با پاسپورت سبز دیپلماتیک او رفت و اسیر شد؟!
مگر چقدر شباهت بین چهره عباس عبدی و حاج احمد بوده است؟!