واژه “جریان انحرافی” چگونه در ادبیات سیاسی کشور وارد شد؟
دبیر اجرایی سایت شخصی آیت الله هاشمی در مصاحبه با ماهنامه مدیریت ارتباطات از چگونگی شکل گیری کلید واژه “جریان انحرافی” گفت. گزیده این مصاحبه بدین شرح است:
– استراتژی سایت هاشمی از درون نامه ایشان در سال 88 شکل گرفت. در آن نامه ما دو فراز مهم داریم: یکی بحث شباهتهای رفتاری مناظرات انتخابات ریاستجمهوری وقت با زمان آقای بنیصدر بود و دیگری این جمله بسیار مهم که «در موقع مناسب انحرافات و حقکشی های ناگفته انتخابات و اعمال دولت نهم در اختیار مردم و تاریخ قرار خواهد گرفت». با همین استراتژیها بود که فعالیتمان را در سال 88 ادامه دادیم. یکسری شبیهسازیهایی میکردیم بین رفتار آقای احمدینژاد با آقای بنیصدر و در نهایت، بعد از اینکه آن اتفاق افتاد، رسیدیم به کلید واژه «جریان انحرافی». آنچه در سال 88 اتفاق افتاد، این بود که ما با همین استراتژی و بر مبنای تولید خبرهای روزانه برای آقای هاشمی حرکت کردیم. از خاطرات ایشان خبر تولید میکردیم. از یک عکس خبر تولید میکردیم و استراتژی اصلی را لابهلای کار جا انداختیم.
– واژه «جریان انحرافی» در اواخر سال 88 و اوایل سال 89 بود که در سایت آیت الله هاشمی شکل گرفت. ما نامه سال 88 آقای هاشمی را بازنشر میکردیم و یک بار از واژه «جریان انحرافی» در همین بازنشرها استفاده کردیم. در نامه عین عبارت «جریان انحرافی» نیامده بود. ولی واژه «انحراف» آمده بود و «جریان انحرافی» ابداع خود ما بود و حتی یکی از تیترهای ما تیتر «احمدینژاد با جریان انحرافی یکی است» بود. آن موقع خیلی تلاش میشد آنها را از هم جدا کنند اما خود حضرت آیتالله میگویند من در جلسهای به آقای یزدی گفتم که «شما چه میگویید که فلانی سحر شده یا تحت تاثیر فلان کس است. مردم این را از شما نمیپذیرند. اصل انحراف خود احمدینژاد است!». ما برای «جریان انحرافی» فقط یک تابلو ایجاد کردیم، اما مفهومش را خود آیتالله هاشمی از ابتدای 84 به اشکال مختلف مطرح کرده بودند.
– سال 90 اوج فشارها به سایت آقای هاشمی بود. متوجه شده بودند که این سایت تأثیرگذار است و فکر میکردند هر روز یک ارتباط ارگانیک با آقای هاشمی داریم و دستورات را میگیریم، اما ما در پی کشف نظرات آیتالله بودیم و بارها به خودشان گفتم که من به ایشان بهعنوان یک مرجع تقلید رسانهای نگاه میکردم، اجتهاد شخصی نمیکردم و در همان امتداد نگاه ایشان حرکت میکردیم.جریان آقای احمدینژاد همواره از زمانی که کلیدواژه «جریان انحرافی» تولید شد، به تداوم میگفتند شماها همه افتادید به دام این ماجرا. در رسانه، شما ممکن است دهها قلاب بیندازید و یکی بگیرد. این کلیدواژه فضا را کاملاً عوض کرد و سراسر کشور را گرفت.
– روشی که ما به کار بردیم به مذاق خیلیها خوش نیامده بود. حمله به خاطرات آقای هاشمی از کی شروع شد؟ از زمانی که ما یک مدل بهرهبرداری از خاطره آقای هاشمی ایجاد کردیم.آنها تا زمانی که کتاب خاطرات ایشان کتابی در تیراژ پنج هزار جلد بود و زیاد هم باز نشده بود، مشکلی با خاطرات نداشتند. از زمانی ورود کردند که دیدند این سایت متناسب با شرایطی که پیش میآید، یک خاطره تاریخی از ایشان میآورد یا در مورد رفتارشناسی ایشان موارد تاریخی را ذکر میکند. این خاطرات خودشان به خبر تبدیل میشد. تیترهایی که من میزدم، معمولاً تیتر رسانهها هم میشد و این اتفاق در راستای کشف نظر بود؛ یعنی هیچکس به اندازه من خاطرات ایشان را نخوانده است. حدود 60 هزار تیتر فقط در سایت ایشان زده شد. تمام خاطرات ایشان تیتر خورد و بهعنوان یک خبر دیده شد. شما که میخواهید تیتر بزنید، باید تمام خاطره را خوانده باشید و استنتاج کنید. ایشان دید که ما درواقع داریم چه استفادهای از همه آنچه ایشان داشته، میکردیم.
– سال 91 وقتی رفتیم خدمت ایشان، یک رسانه تنها بودیم، اما ایشان گفتند شماها نشان دادید که چگونه با عملکرد درست میشود در غبار شانتاژها هم به توفیق رسید. همانطور که گفتم، کلیدواژه «جریان انحرافی» در نامه 88 وجود ندارد و این ترکیببندی از سمت ما شکل گرفت، ولی آنقدر در نظر ایشان مقبول افتاد که در جایی اشاره کرده بودند این عبارت یادگاری من شد؛ یعنی بدون آنکه هماهنگی خاصی داشته باشیم، این اتفاق افتاد.
-آقای هاشمی هرگز دنبال رادیکال شدن فضا نبود و تا آخرین لحظه هم این کار را نکرد. آقای هاشمی قاعدۀ بازی سیاسی را بر مبنای شطرنج میدید؛ شطرنجی که نباید صفحه به هم بخورد و هرکسی باید نقش خودش را بازی کند. حتی در مورد نامه 88، همه مطالب رفت روی کلیدواژهای به نام اینکه نامه سلام نداشت. خود آقای هاشمی در مصاحبه با نشریه شما گفتند که خودشان از آقا در مورد نامه پرسیدند و ایشان گفتند که من نظری روی محتوا ندارم، اما درباره زمان انتشارش اگر به من میگفتید، این توصیه را نمیکردم. وقتی حضرت آقا میگویند درباره محتوایش نظری ندارند، تعارف ندارند. در مورد محتوای نامه هیچکس هیچوقت اجازه نداد بحثی صورت گیرد. در مورد نماز جمعه هم کسی اجازه نداده وارد محتوا شویم و فقط به نماز با کفش میپردازند. در حالی که اگر به این دو مورد نگاه دقیقی شود، متوجه خواهیم شد حضرت آیتالله با نگاهی که به فرایند امتداد حرکتی آقای احمدینژاد داشتند، درواقع بستر لازم را برای مقابله با آن جریان انحرافی ایجاد کردند. آقای تقوی سال 87 رئیس ستاد نماز جمعه بود. میروند پیش آقای هاشمی و میگویند: «شما چرا از این دولت دفاع نمیکنید؟ مگر از آقای خاتمی دفاع نمیکردید؟» آقای هاشمی میگویند: «من کجا در نماز جمعه از آقای خاتمی دفاع کردم. من هیچوقت با صراحت از آقای خاتمی دفاعی نداشتم و مورد هجوم هم واقع شدم». به آقایان میگویند بگذارید یک امام جمعه منتقد دولت باقی بماند. آن شطرنجی که من برای شما میگویم، این بود. آن جریان داشت همه را با خودش در این سیستم حرکت میداد، اما ایشان ایستادند تا آن صفحه برای آینده باقی بماند و اگر شما دیدید ما موفق شدیم در مقابل آن جریان عملکرد داشته باشیم، چه در حوزه کلیدواژه «جریان انحرافی» و چه در بحثهای دیگر، حرکتی بود که ایشان در آن صفحه شطرنج انجام داده بودند.
– دقیقاً تمام حرکات ایشان کاملاً بر مبنای چینش رسانه ای بود. 19 دی 89 حضرت آیتالله یادداشتی را منتشر کردند و در آن یکی از کامل ترین دیدگاه خود را در مورد نامه 88 ابراز کردند و گفتند جریان روحانیتستیز قبل از انقلاب، اکنون پوستاندازی کردند و لباس دوستی با نظام پوشیدهاند و بعد از جریانات مناظره و زدن سران روحانی سی سال گذشته، اکنون به تخریب مراجع و علما رسیدند و “مزورانه پشت سنگری پنهان شده اند که هدف آخرشان است!”.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی