وقتی امام خمینی حاضر نشد از “جمهوری اسلامی” کوتاه بیاید!
سید محمد خاتمی:
واقعه دیگری که در ارتباط با تفکر و شخصیت دکتر بهشتی مورد توجه من هست مربوط است به مراجعات مکرر رهبران گروههای تندروی عربی (که حالا اسمشان را نمیبرم، که واقعاً پدرخواندههای القاعده و طالبان بودند) و به سبب آشنایی من اصرار میکردند که امام را ببینند. من هم از حاج احمد آقا که در پاریس بودند برای دیدار آنها با امام وقت گرفتم و رفتند آنجا. بعد که به پاریس رفتم از مرحوم حاج احمد آقا سؤال کردم چه شد؟ ایشان گفتند: آمدند پهلوی امام و خیلی هم احترام کردند، ولی از موضع بالا، که آقا این جمهوری یک بدعت است. جمهوری اسلامی یعنی چی؟ شما بهعنوان خلیفه مسلمین بیایید، ما با شما بیعت میکنیم. تمام امکاناتمان را هم در اختیار شما میگذاریم. و امام عصبانی شدند و پرخاش کردند. گفتند: نخیر! جمهوری اسلامی بدعت نیست! من هم خلیفه مسلمین نیستم، به کمک شما هم احتیاج ندارم.
و از همان جلسه که بیرون آمدند مخالفت این جریانات تند با امام شروع شد. شما اگر یادتان باشد در الجزایر وقتی که مسلمانها برو بیایی داشتند، دستیار عباس مدنی (که البته من به عباس مدنی بهعنوان یک انسان معتدل علاقمند بودم) که مدتی هم در زندان بود، هر وقت سخنرانی میکرد اول از انقلاب اسلامی و امام خمینی اعلام برائت میکرد و بعد از اسلام سخن میگفت.
منبع: در گفتگو با پایگاه نشر آثار و اندیشه های شهید بهشتی