پیشنهاد عسگر اولادی به هاشمی رفسنجانی و پاسخ او: شما باید به‌گونه‌ای رفتار کنید که ذخیره رهبری باشید …
روزنوشتهای آیت الله هاشمی، ۹ خرداد ۱۳۷۸
صبح با وزیر امورخارجه عمان ملاقات داشتم. در مورد عراق و فلسطین و روابط دوجانبه مذاکره شد. دکتر [هادی] منافی آمد. مقداری از اوضاع جاری کشور و وضع صداوسیما انتقاد نمود.
آقای [حبیب‌الله] عسکراولادی، [دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی] آمد. از شروع بحث اخلاق در خطبه‌های جمعه من قدردانی کرد و خواستار آماده شدن من، برای حضور در مجلس و شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده شد و من جواب معمول خود را تکرار کردم، ولی قانع نشد و گفت، به همان ضرورت که استناد کرده‌اید، رسیده‌ایم و اضافه کرد که شما باید به‌گونه‌ای رفتار کنید که ذخیره رهبری باشید تا در صورت بروز اتفاقی برای رهبر، دچار خلل نشویم. گفتم، اصلا در این مورد فکر هم نمیکنم و هیچ وقت هم نکرده‌ام و آمادگی هم ندارم.
روی فعال کردن جامعه روحانیت مبارز و حضور بیشتر من در آن، به عنوان راهی برای حضور بیشترم در امور کشور تأکید داشت. از پخش بعضی از اظهاراتم در جلسه خصوصی در روزنامه جوان و خبرنامه ایثارگران، اظهار ناراحتی کرد؛ حدس میزند آقای احمد توکلی خبر را داده است و گفت، آقای [علی‌اکبر] پرورش هم از این پیشامد ناراحت است؛ من هم سرزنش‌شان کردم.
هیأت مدیره انجمن انفورماتیک آمدند و ضمن توضیح امنیت آن، خواستند فکری برای حفظ حق اختراع و ابتکارات این صنف بشود. گفتم، در مجمع [تشخیص مصلحت نظام]، تصویب کرده‌ایم که حقوق صاحبان اکتشافات و ابتکارات و … محفوظ باشد. خواستار عمومی شدن ماهواره و اینترنت شدند که مشکل را گفتم. از فرار مغزهای این بخش گفتند، چون دیتا به خاطر توسعه سریع ارتباطات، نیاز به این نیروها دارد.
عصر آقای حسین مرعشی آمد. خبر داد، کارگزاران سازندگی، تصمیم به توسعه و فعال شدن حزب گرفته‌اند و خواست، برای آقای کرباسچی از رهبری، طلب عفو کنیم. از بروز اختلاف در جناح‌های مختلف جبهه دوم خرداد خبر داد.
