چگونه کار بد جایگزین کار خوب میشود؟
حمید قزوینی محقق و نویسنده تاریخ شفاهی نوشت: احمد آرام (۱۲۸۳ -۱۳۷۷) از بنیانگذاران تألیف کتابهای درسی و از آموزگاران و مدیران با سابقه آموزش و پرورش است.
او که در پانزدهم فروردین از دنیا رفته، از پرکارترین مترجمین معاصر است که بیش از صد و چهل اثر از زبانهای انگلیسی، فرانسه و عربی ترجمه کرده است. وی یکی از مدافعان حفظ اصالتهای زبان فارسی است و در کار خود، تلاش میکرد تا معادلهای فارسی مناسب برای واژههای خارجی بیابد.
احمد آرام در عین حال نگاهی نقادانه به جامعه ایرانی و دولتهای آن داشت و بعضاً هزینه آن را هم پرداخت میکرد.
او در خاطرهای با اشاره به برخی رفتارها و روندهای اداره جامعه میگوید: «یک وقتی مدرسهای برای تربیت کمک آموزگار نزدیک چهار راه حسن آباد درست کردند، همین جایی که الان یک زورخانه در خیابان شمال پارک شهر هست. به نظرم «مرآت» وزیر فرهنگ بود. من هم مدیر آن مدرسه شدم.
ما گچ تخته نداشتیم. گفتم بروید گچ بخرید. گچ را آوردند و بعد که رفتیم پولش را از حسابداری بگیریم، گفتند دولت حکم کرده که گچ مثلا خرواری ۹ تومان باشد و شما مثلاً ۱۴ تومان خریدهاید. گفتیم خب به آن قیمت نمیدادند، گفتند شما بروید مقدارش را زیاد کنید، یعنی این رویه در این مملکت جاری است که آدم کار بد بکند برای اینکه کار خوب نکند. عوض اینکه دولت فکر بکند که به چه علت گچ را خرواری ۹ تومان نمیدهند، راههای دیگری را پیش پا میگذارد…
برای اینکه درسی به بچهها داده باشم… آنها را جمع کردم و این حادثه را برایشان گفتم که اینجور شده و شما میخواهید معلم بشوید، بعد هم مدیر بشوید، بعد وزیر فرهنگ، شما ببینید اگر میتوانید با این جور زندگی بسازید، اینجا بمانید. من چون با این زندگی نمیتوانم بسازم، همین الان از اینجا رفتم و از مدرسه بیرون آمدم. بازهم یک دفعه دیگر مرا منتظر خدمت کردند…»
( نقل از کتاب گوهر عمر، گفتگوی پیروز سیار با استاد احمد آرام)