تشکیل جلساتی با حضور شهید بهشتی به منظور تعیین استراتژی مبارزه با وضع موجود! تحول یا انقلاب؟

منزل آقای مطهری سه راه امین حضور اول خیابان ری در کوچه آبشار بود. ما رفتیم آنجا. ضمن مطالب روز که گفته می شد و این که مشکلات درست شد و حکومت فشار آورده به مذهبی ها و الان ترویج می کنند فحشاء و این حرف ها. ایشان هم راهنمایی می کردند. یک روز ایشان گفتند آقای بهشتی از قم تبعید شدند به تهران و اگر بشود، شما یک تماسی با ایشان بگیرید. من چون آن سابقه را از ایشان داشتم و توی کوچه قائن هم که نهضت آزادی جلسه می گذاشتند، یکی از سخنران ها آقای بهشتی بودند. من علاقه داشتم به ایشان و خاطره اصفهان و چند جلسه ای صحبت های ایشان را شنیده بودم. ولی بعد که آقای مطهری گفتند آقای بهشتی آمد تهران، گفتم خیلی خوب. من یکی از  آنهایی بودم که گفتم حتما برویم. و چند نفری جمع شدیم و ایشان آدرس دادند که چهار راه مختاری خیابان شاهپور بود نرسیده به راه آهن. ما آدرس گرفتیم و رفتیم منزل شهید بهشتی. خود ایشان بودند و آنوقت هم ایشان ازدواج کرده بودند و بخصوص که عیالشان هم با ما فامیل بودند، رفتیم آنجا و ایشان از این جهت که ما ها چند نفر از بازار آمده ایم خیلی خوشحال شدند و خیلی تحویل گرفتند و خیلی ارشادات خاصی در آن جلسه کردند و راهنمایی های کردند. دوستان خیلی تحت تاثیر قرار گرفتند توی همان جلسه و دیدند حرف های ایشان همه نو و جدید هست و راهگشاست برای این مشکلاتی که ما داریم. به ایشان پیشنهاد کردند شما اگر بشود یک جلسه ای منظم برای ما بگذارید و ایشان رد نکردند گفتند خیلی خوب شما روزش را ببینید چه روز هست و ما حرفی نداریم. بالاخره روزهای جمعه قرار شد که ما خدمت ایشان باشیم و جلسات هم سیار شد و خود بخود غیر از آن هفت- هشت نفری که در آن جلسه اول بودند یک چند نفر از دوستان همفکرمان که در بازار یا احیانا در جای دیگری بودند خبر کردیم و بطور سیار و منظم جلساتی داشتیم. ایشان مرتب تشریف می آوردند و درباره بعضی از مسائل روز صحبت می کردند و یک مقداری هم چون حالت خفقان هم بود، ایشان یک کتابی هم دستشان می گرفتند، بنظرم کتاب کافی بود. پرسیدم شما بعضی وقتها کتاب را باز می کنید. گفتند این کتاب برای این است که یک وقتی که مامورین همه را گرفتند، معلوم باشد که ما اهل کتاب هستیم. در آنجا خیلی چیزها پایه گذاری شد. منجمله همین موتلفه اسلامی از آنجا سرچشمه گرفت و بعد یک تعداد افرادی بودند که خیلی داغ بودند مثل این آقای مهدی بهادران و آقای حبیب اللهیان، که می گفتند که فکری باید کرد و اقدامی.
یک روز آقای بهشتی مطرح کردند و گفتند خوب الان این مشکلات توی جامعه ما هست و دوتا راه هم دارد، یکی راهی که انقلابی عمل بشود و بروند بزنند و بکوبند و فلان. و یکی هم با ایجاد تحول در جامعه. ما می خواهیم این را مطرح کنیم که ببینیم به چه طریق هست. طرز بیان شهید بهشتی بطوری بود که خودشان نظر روی تحول داشتند که جامعه باید آن آمادگی را پیدا بکند. اما بعضی از دوستان بودند که خیلی داغ بودند گفتند خیلی خوب ما یکی یکی نظر می خواهیم و ببینیم که نظرات شما چی هست؟ آن آقای بهادران گفت نه ما باید کار انقلابی بکنیم و اسلحه بدست بگیریم و راه بیفتیم و افراد مفسد را نابودشان کنیم. نوبت به یکی دیگر رسید گفت تحول بیشتر لازم است. نوبت حبیب اللهیان رسید ایشان هم گفت نه به نظر من باید انقلابی عمل کرد و این تحول و این حرفا طولانی میشه و کار انجام نمی شود. بعد خود آقای بهشتی گفتند ببینید انقلاب معنی اش این است که یک نفر باید برود مثلا چندین ماه و یا مدتها در قلعه فلک افلاک کجا زندگی کند و دیگر نمی تواند حتی توی شهر بیاید و برود مقاومت کند و خودش را آماده کند و اینطور نیست که حالا شما راه افتادید توی خیابان، بر فرض که رفتی و یک عده ای را هم ترور کردید، وضعیت برگردد! ولی تحول این است که جامعه باید آماده باشد و کار فرهنگی بشود و بپذیرد جامعه و کم کم ممکنه زمینه برای تحول ایجاد شود. این است که شما می خواهید در دراز مدت بدست بیاورید. خود بخود اینطور بود که بالاخره همان تحول اکثریت رای آورد و منهم جزو تحولی ها بودم چون آقای بهشتی نظرشان روی تحول بود. خلاصه تحول پذیرفته شد. لذا از همان جلسه یک عده ای رفتند دنبال همان صندوق های قرض الحسنه، یک عده رفتند مدرسه سازی و یک عده رفتند درمانگاه درست کردند که همراه با مسائل مذهبی باشد و این مسئله انجمن های ایالتی و ولایتی اینهم بعد مطرح شد. و کم کم آن انقلاب شاه و ملت و خلاصه بالاخره به این ترتیب شد.
بنابراین به نظر من تشریف فرمائی شهید بهشتی در تهران واقعا یک تحولی ایجاد کرد و این افراد علاقه مند مذهبی منسجم شدند. بعد که آن جلسه جمعه ها تشکیل شد مرحوم عسگر اولادی و شفیق و لاجوردی و یک عده هم رفته بودند پیش آقای بهشتی و خواهش کردند که سه شنبه شب ها آنها هم یک جلسه داشته باشند. تا یک مدتی شهید بهشتی این دوتا جلسه را داشتند. یکی صبحهای جمعه بود و یکی هم سه شنبه شب ها. سه شنبه شبها آن افراد بودند و جمعه صبح هم این افراد که عرض کردم.

راوی: علاءالدین میرمحمد صادقی

منبع: پایگاه نشر آثار و اندیشه های شهید بهشتی

تاریخ درج مطلب: جمعه، ۶ مرداد، ۱۳۹۶ ۸:۴۶ ب.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

One thought on “تشکیل جلساتی با حضور شهید بهشتی به منظور تعیین استراتژی مبارزه با وضع موجود! تحول یا انقلاب؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *