خاطره صادق زیباکلام از روز ورود امام خمینی به ایران

صادق زیباکلام نوشت:

“سازمان ملی دانشگاهیان” نهادی متشکل از اساتید انقلابی دانشگاههای تهران، شریف، پلی‌تکنیک و شهید بهشتی که یکی دو ماهی میشد اداره دانشگاهها را در دست گرفته بود. آنروز مسئولیت نگهبانی درب اصلی دانشگاه تهران را با یک بازو بند “انتظامات” سپرده بود بمن. خودم هم دقیقا نمیدانستم چکار میبایستی میکردم؟ اما از ساعات اولیه ۱۲ بهمن در “پستم” حاضر بودم. قرار بود بپاس ارج نهادن به نقش بی‌بدیل مبارزات دانشگاه و شهدایِ دانشجویی در مبارزه علیه رژیم شاه، امام نخستین سخنرانی شان را بعد از ورود بکشور در برابرِ دانشگاه ایراد نمایند و سپس از مسیر خیابان حافظ بسمت بهشت زهرا بروند.

“کمیته استقبال” برنامه ورود امام را تنظیم کرده بود. یکی از تصمیمات آن بود که بعد از نشستن هواپیما،چه کسی از پله‌های هواپیما بالا رفته و باستقبال امام برود؟ بعد از مباحث زیاد و همچون ارج نهادن به جایگاه دانشگاه تهران، قرار میشود که آن وظیفه به مرحوم حجت الاسلام حسن لاهوتی اشکوری گذارده شود. شاید سخنی باغراق نرفته باشد اگر گفته شود که کمتر روحانی باندازه ایشان شکنجه میشود. اعضا گروه سرود هم بعد از چانه زنی با مجاهدین انتخاب میشوند و سرود “خمینی ای امام” را میخوانند. در فرودگاه همه چیز کم و بیش طبق برنامه پیش میرود. امام سوار بر شورلت بلیزر که رانندگی آنرا آقای محسن رفیق دوست برعهده داشت از فرودگاه خارج شده و بسمت میدان آزادی میایند. اما ازدحام جمعیت همه برنامه‌ها را برهم میریزد.

نمیدانم آنروز چند میلیون آمده بودند. اما از جلوی دانشگاه جمعیت بود تا خود فرودگاه. میلیونها نفر از مناطق اطراف تهران و شهرستاهای دیگر خودشان را به تهران رسانیده بودند. یکی از دلائل آن همه جمعیت، شایعاتی مبنی بر بستن فرودگاه از طرف دولت دکتر شاهپور بختیار بود. وقتی میلیونها نفر شعار میدادند “خمینی خمینی قلب ما باند فرودگاه تو” گویی تا عرش بلرزه در میامد. ازدحامِ جمعیت باعث از کارافتادن اتوموبیل امام میشود. مهندس هاشم صباغیان مغز متفکر کمیته استقبال با هماهمنگی هُمافرانی که به انقلاب پیوسته بودند امام را باتفاق آقای ناطق نوری با هلی کوپتربه بهشت زهرا میرسانند.

مابقی داستان را میدانیم. سازمان ملی دانشگاهیان منحل شد، دانشگاه باتهام وابستگی بغرب تعطیل شد، صباغیان آمریکایی از آب درآمد، لاهوتی مورد غضب قرار گرفت…الی آخر.

تاریخ درج مطلب: سه شنبه، ۱۲ بهمن، ۱۴۰۰ ۶:۵۵ ق.ظ

دسته بندی: خاطرات تاریخ معاصر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *