روایتی از شکل گیری و تصویب اساسنامه شورای انقلاب اسلامی

به مناسبت سالروز تشکیل شورای انقلاب در 22 دی 1357، روزنامه شرق در گفت و گویی با مرتضی کتیرایی عضو و دبیر شورای انقلاب، به موضوعاتی درباره عملکرد و خروجی این شورا که در ٢٢ دی‌ سال ١٣۵٧ به فرمان امام و با ریاست مرحوم آیت‌الله طالقانی آغاز به کار کرد، پرداخت.

بخش‌هایی از این گفت و گو که مربوط به خاطره ای از امام خمینی در رابطه با مقدمه این اساسنامه بوده است را میخوانید:

آیا اعضای شورای انقلاب با شما هماهنگ بودند؟

بله، البته من تجربیاتی داشتم و نظرات خودم را هم با سایرین مطرح کردم، ولی همگان نظر می‌دادند. من مجموعه نظریات اعضا را در اساسنامه گنجاندم.

‌اختلافاتی بین اعضای روحانی و غیرروحانی شورا نبود؟

نه، آن‌طور اختلاف‌ها که شما در تصورتان هست بعدا بروز کرد، اما همان موقع هم مسائل و بحث‌هایی میان اعضا بود که نظر هم را رد می‌کردند، ولی مشکلات و اتفاقات انقلاب آن‌قدر بزرگ و مهم بود که همه‌چیز را تحت‌الشعاع خود قرار می‌داد. روحانیونی که بعدا مرکزیت حزب جمهوری اسلامی را تشکیل دادند، خودشان با مسائل حزبی و کار تشکیلاتی آشنایی داشتند، اما بحث‌ها گاهی حول این مسئله بود که انقلاب ما جنبه دینی دارد و ما باید تشکل‌های سیاسی را هم کاملا بر همان مبنا قرار دهیم یا اینکه باید آنها را براساس تجربه‌ها و مسائل دینی تدوین و عمل کنیم. با وجود این، هیچ نکته‌ای یا چیزی در اساسنامه گنجانده نشد که محل اختلاف حاد و صریحی بشود. بحث‌هایی که مطرح شد هم عموما مربوط به مقدمه اساسنامه بود.

‌در مقدمه اساسنامه چه نکته‌هایی گنجانده شده بود؟

در اساسنامه مقدمه‌ای در ابتدا گنجانده شده بود که بعد از ذکر تاریخچه نهضت‌های آزادی‌بخش در ایران، مثلا نهضت مشروطه و جنبش ملی‌شدن صنعت نفت، مسائل عام انقلاب و اصول مهم در جنبش مطرح شده بود. به‌هرحال از جنبش‌های قبلی به‌ویژه دکتر مصدق تجلیل شده و با احترام از آنها یاد کرده بودیم. این مسائل از همان ابتدا، گاهی از سوی آقایان روحانیون یا مخالفانی که در خارج از شورای انقلاب و مخالف مصدق بودند، مطرح می‌شد. به‌طورکلی نظر آنها این بود که تجلیل از مصدق با روش‌های دینی انقلاب اسلامی سازگاری ندارد و خلاصه ناراضی بودند، اما به‌هرحال هدف ما پس از تشکیل شورای انقلاب، بلافاصله این بود که بر چه اساس و با چه ریشه‌ها و سوابقی و با چه قدرتی باید فعالیت را ادامه بدهیم. نظام‌نامه و اساسنامه برای روشن‌کردن همین مسائل، لازم بود. مقدمه آن هم با همین ذهنیت طراحی شده بود و حداقل در آن مقطع مخالفتی با آن نبود.

‌علت حذف مقدمه از متن اساسنامه چه بود؟

ما اساسنامه را با مقدمه و همه عباراتش در جمع اعضای شورا قرائت کردیم و همه اعضا به دقت آن را بررسی کردند و موافقت کامل داشتند. تک‌تک اعضا بر آن تأکید کردند. باید هم تأکید و تأیید می‌کردند؛ زیرا من که از خودم چیزی ننوشته بودم، حاصل نظرات آنها را جمع کرده و نوشته بودم و هرمسئله‌ای با تصویب آنها در آن گنجانده شده بود. در نیمه‌های بهمن‌ که متن نهایی را نوشتم و همه پذیرفتند، متن تدوین شده را برای امام فرستادیم که ایشان امضا و تأیید بکنند. ایشان گفتند مقدمه حذف شود.

‌علتی که امام خواستار حذف مقدمه اساسنامه شدند، چه بود؟

ایشان اظهار کردند نباید این انقلاب را با هیچ‌یک از انقلاب‌ها و نهضت‌های قبلی مقایسه کرد و این انقلاب نظیر ندارد. به‌هرحال چون ایشان این‌طور خواستند ما هم مقدمه را حذف کردیم.

روحانیون شورای انقلاب مخالفتی با تجلیل از مصدق نداشتند؟

به‌هیچ‌وجه. اگر هم داشتند ابراز نکرده بودند و من چیزی در جلسات و خارج آن نشنیدم.

منبع: خبرآنلاین به نقل از روزنامه شرق

تاریخ درج مطلب: سه شنبه، ۲۲ دی، ۱۳۹۴ ۱:۰۲ ب.ظ


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *